انواع صنایع دستی ایران با تنوع و گستردگی بسیار خود، نشانگر روح هنرمند و خلاق مردم این سرزمین است. هنرمندان ایرانی همواره در تکاپو برای تولید شاخههای جدیدی از صنایع دستی بودند. ماحصل این تلاش، صدها رشته متفاوت در صنایع دستی است. به شکلی که شاید نتوان تمام آنها را حتی نام برد. برخی از انواع صنایع دستی ایران در تمام استان های ایران رواج داشته و بعضی محدود به استان خاصی بوده است. برخی از این رشتهها در گذر زمان به فراموشی سپرده شدهاند. در حالی که مابقی همچنان در میان تولیدات داخلی دارای جایگاه خاصی هستند. در این نوشتار گذری بر انواع صنایع دستی ایران خواهیم داشت.
آشنایی با انواع صنایع دستی ایران
برای آشنا شدن با انواع صنایع دستی ایران بهتر است آنها را ابتدا دسته بندی کنیم. مزیت دسته بندی این رشتهها این است که در دریایی از نامهای مشابه، گرفتار نخواهیم شد. به بیان دیگر بدون طبقه بندی شاخههای گوناگون صنایع دستی، هرگز نخواهیم توانست آشنایی اولیه با این رشتهها را کسب کنیم. تعداد شاخهها و زیر شاخهها در این دریای بیپایان بسیار زیاد است و نامها در اغلب مواقع شبیه به یکدیگر هستند.
-
نساجی سنتی
آشنایی با انواع صنایع دستی ایران را از نساجی سنتی آغاز میکنیم. این هنر را باید یکی از قدیمیترین شاخههای هنر در ایران دانست. نساجی به هنر تولید پارچه و منسوجات گفته میشود. این شاخه خود زیرشاخههای بسیار متنوعی را در برمیگیرد. به طور کلی در گذشته پارچهها را به دو بخش کلی پارچههای فاخر و غیر فاخر تقسیم میکردند. از پارچههای فاخر باید به زربفت، مخمل، ترمه، دارایی بافی و ابریشم دوزی اشاره کرد. سایر پارچهها شامل کرباس، ارمک، عبا، متقال، برک، شمد، شعر، احرامی، چادر شب، پردهای و روفرشی بودند. بسیاری از این پارچهها همچنان در روستاهای ایران تولید میشوند. تولید انواع پارچه به صورت کلی با استفاده از دستگاه سنتی پارچه بافی صورت میگیرد. آنچه تفاوت در پارچهها را ایجاد میسازد، مواد اولیه، رنگ، نقش، ابعاد و نوع بافت است.
فهرست کامل صنایع دستی مرتبط با نساجی سنتی
پارچه بافی (شعر بافی)
یکی از قدیمیترین تولیدات تجاری ایران زمین به روایت اسناد تاریخی، پارچه است. این هنر صنعت که از هزاره سوم قبل از میلاد در ایران آغاز شد، بعد از ورود اسلام به ایران، به شکوفایی رسید. پارچه بافی با تکنیکهای مختلفی مانند بافت تاپستری، بافت مرکب و منیر یا پارچه دورو انجام میشود. به طور کلی پارچه بافی شامل در هم تنیدن تار و پود و تولید یک پارچه است. این هنر خود دارای تنوع بسیاری است.
دارایی بافی (ایکات)
ایکات به معنی پیچاندن و گره زدن تار و پود به یکدیگر است. در این نوع از بافت که با ابریشم طبیعی یا مصنوعی انجام میشود، نقشها بسیار خاص هستند. در واقع تفاوت این بخش از نساجی با سایر رشتهها، در رنگرزی بسیار ابتدایی و نقشهای منحصر به فرد آن است. به شکلی که هیچ گاه دو پارچه دارایی بافی مشابه هم نیستند. این پارچهها کمی حالت کشی داشته و نقوش به طور دقیق روی آنها اجرا نمیشود. امروزه تنها مرکز ایکات بافی، شهر یزد است.
زری بافی
به پارچهای که دارای الیافی از طلا و نقره باشد، زری یا زربفت گفته میشود. بدون شک این هنر را باید از نفیسترین هنرهای ایرانی برشمرد. این هنر که قدمت بسیاری دارد، مرهون حمایت پادشاهان در طول تاریخ بوده است. از انواع زری بافی میتوان به زری اطلسی، زری دارایی، زری حصیری و زری لپه بافت اشاره کرد. ماده اولیه زری بافی، ابریشم طبیعی با روکش طلا و نقره معروف به گلابتون است. اکنون زری بافی به شکل محدود در اصفهان، کاشان و تهران انجام میشود.
ابریشم بافی
تهیه این پارچه از نخ حاصل از پیله کرم ابریشم صورت میگیرد. پس از باز کردن پیلهها در آب جوش، آنها را با رنگ طبیعی، رنگ میکنند. سپس با استفاده از دستگاه بافندگی، پارچه تهیه میشود. این رشته امروزه بیشتر در استان گلستان رواج دارد.
احرامی بافی (سجاده بافی، یزدی بافی، حرمی بافی)
بافت منسوجات با طرحهای ساده هندسی متقارن از پشم و پنبه را احرامی بافی میگویند. احرامی رشته بومی استان خوزستان است. حرمی بافی در استان یزد و احرام در استان ایلام شکلهای متفاوت همین رشته هستند. در گذشته شکل ساده این هنر در تهیه لباس احرام حجاج استفاده میشد. در بافت احرامی از نقشه استفاده نمیشود و هنرمند به شکل ذهنی آن را میبافد.
کار بافی (ارمک بافی، ایزار بافی، جیم بافی، فرت بافی، قناویز بافی، کرباس بافی، متقال بافی)
دار ساده دو وردی برای کار بافی استفاده میشود. پارچه بافته شده در کاربافی به عنوان سفره، بقچه، پارچه لباس، چادر نماز، روتختی، دستمال و غیره کاربرد دارد. برای علم کردن دار کاربافی ابتدا یک چاله به عمق 70 سانتی متر حفر میشود. بافنده پشت چاله نشسته و با ابزار داخل دار، بافت پارچه را آغاز میکند. از این رو به این هنر، کار چاله نیز گفته میشود. کار بافی با نامهای دیگری همچون کار توفی، کار ششوک و کار کرباس نیز نامیده شده است. طرحهای راه راه و چهار خانه در کار بافی رواج بیشتری دارد. مرکز این هنر شهرستان میبد استان یزد است.
هوله بافی
حوله بافی یا هوله بافی به هنر بافت پارچههای پنبهای گفته میشود. این هنر همچون بسیاری از رشتههای نساجی سنتی با استفاده از دستگاه بافندگی است. در گذشته این بافت تنها با نخ پنبهای به صورت تک رنگ با یک حاشیه ساده انجام میشد. محصول نهایی به عنوان حوله یا چادر شب به کار برده میشد. اکنون هوله بافی با استفاده از نخهای پلی استر به منظور تهیه حوله دست یا حوله حمام رواج دارد. مرکز این هنر در استان سمنان و استان خراسان جنوبی قرار دارد. هوله بافی در گویش محلی تون بافی یا تو بافی خوانده میشود.
برک بافی
نوعی پارچه ضخیم را برک گویند. برک بافی بیشتر در بشرویه خراسان رواج دارد. از این هنر برای تهیه کت مردانه از کرک بز یا شتر استفاده میشود.
باشلق بافی
این هنر نیز برای تهیه پارچههای پشمی ساده به کار برده میشود. اکنون تنها در آلاشت استان مازندران میتوان باشلق بافی را مشاهده نمود. باشلق بیشتر برای تهیه لباسهای محلی کاربرد دارد. در این هنر پارچهها را در قطعات مختلف بافته و سپس به هم میدوزند.
چادرشب بافی
چادر شب به پارچهای با ابعاد 2 در 2 گفته میشود. در گذشته این پارچه را در دستگاهی چوبی به نام پاچال از ابریشم خالص تهیه میکردند. اکنون بیشتر از نخهای مصنوعی و الیاف تولید میشود. طرح و رنگ چادر شب بسیار متنوع است.
پتو بافی
پت به معنای مو است و پتو بافتهای ضخیم از پشم گوسفند است. این بافته نیز همچون سایر دستبافتها، با استفاده از دستگاه نساجی سنتی تهیه میشود. قطعات بافته شده، با استفاده از آب، به شکل نمد درآمده و به یکدیگر دوخته میشوند.
ترمه بافی
پارچه ترمه، یک پارچه ظریف با نقشهای سنتی است. ترمه بافی با کمک دستگاه نساجی چهار وردی صورت میگیرد. به طور معمول 2 نفر باید به طور همزمان در بافت این پارچه مشارکت داشته باشند. ترمه انواع متفاوتی دارد که به نامهایی چون شال چهرقدی، شال راه راه، شال اتابکی، شال کشمیری، شال یزدی و شال امیری نامیده میشوند.

جاجیم بافی (ساچیم بافی، پوپشمین)
جاجیم نوعی زیرانداز شبیه به گلیم است که از پشم تهیه میشود. در بافت جاجیم، دار را به صورت افقی روی زمین قرار داده و پود را از میان تارها عبور میدهند. جاجیم به طور معمول دارای طرح راه راه و یا نقشهای لوزی است. این پارچه را در قطعات کوچک بافته و سپس به یکدیگر میدوزند. از جاجیم علاوه بر زیرانداز به عنوان رویه کرسی، رویه لحاف و پارچهای برای بسته بندی رختخوابها استفاده میشود.

ماشته بافی
دستگاه نساجی چهار وردی برای بافت ماشته کاربرد دارد. این پارچه در گذشته به عنوان رختخواب پیچ استفاده میشد. اما اکنون به عنوان رومبلی، رومیزی و رویه کیف و کفش به کار میرود. ماشته از نخ پشمی رنگی تهیه میگردد. استان لرستان مهمترین مرکز این رشته از صنایع دستی ایران است.
موج بافی (چپری)
موج شباهت زیادی به ماشته و جاجیم دارد. این هنر در استان کرمانشاه، استان کردستان و استان چهارمحال و بختیاری رایج است. در موج بافی دو تکه هم اندازه به روش اریب بافی و طرح جناغی تهیه شده و سپس به هم متصل میشوند. طرح پارچههای موج بافی بیشتر چهار خانه، کشکولی و شطرنجی است. از موج بافی برای تهیه سجاده، روانداز، کیف، کفش و کیف موبایل استفاده میشود.
سیاه چادر بافی
سیاه چادر پارچهای بافته شده از موی بز سیاه است. این پارچه سیاه توسط عشایر بافته شده و به عنوان چادر و خیمه به کار میرود. این پارچهها دارای چند ویژگی مطلوب هستند. بسیار سبک و ارزان هستند. در سفرهای ییلاق و قشلاق عشایر، جمع کردن و حمل آنها آسان است. در مقابل آب باران، نفوذناپذیری خوبی دارند. قوم بختیاری به هنر بافت سیاه چادر، بهون بافی نیز میگویند.
شال بافی
عشایر تالش در گذشته به بافت پارچهای ضخیم و تک رنگ از پشم اشتغال داشتند که شال نامیده میشد. شال به عنوان یکی از پوشاک زمستانی کاربرد داشت. مردان آن را به کمر یا سر خود بسته و خود را به این وسیله از سرما حفظ میکردند. اکنون به جز تالش، در استانهای کردستان و کرمانشاه نیز میتوان شال بافی را مشاهده کرد.
مرس بافی
مرس یک پارچه بافته شده از موی بز است. البته موی بز باید نرم و لطیف باشد تا بتوان برای تهیه این پارچه از آن بهره برد. پارچه مرس فاقد طرح و نقش است. منطقه جوانرود استان کرمانشاه مهم ترین مرکز مرس بافی است. الیاف این پارچه رنگ نمیشود. بلکه از موهای دارای رنگهای متفاوت در بافت مرس استفاده میشود. این پارچه به شکل نواری بافته شده و سپس به هم متصل میگردد. برخی از لباسهای محلی کردی محصول مرس بافی است. دستگاه مرس بافی با موج بافی فرقی ندارد. تنها تفاوت در گرههای اولیه است.
چوقا بافی بختیاری
چوخا یا چوقا نام یک بالاپوش مردانه آستین کوتاه شبیه به عبا است که در ایل بختیاری رواج دارد. تکنیک چوقا بافی با روش بافت گلیم یکسان است. تفاوت این دو هنر با یکدیگر در این است که چوقا همیشه از رنگهای عمودی سیاه و سفید شکل میگیرد. همچنین چوقا ریز بافتتر و دارای تار و پود نازکتری است. گفته میشود طرح چوقا از معبد زیگورات چغازنبیل و کنگرههای تخت جمشید الهام گرفته شده است.
عبا بافی
عبا دارای دو نوع تابستانی و زمستانی است. عبای تابستانی از نخ پنبه و عبای زمستانی از کرک شتر تهیه میشود. این پارچه را بدون نقش و طرح و به صورت ساده تهیه مینمایند. اکنون این هنر در اصفهان، استان بوشهر و بهبهان رواج دارد.
گلیچ
این هنر رایج در استان سمنان، با تارهایی از جنس پنبه و پودهای پشمی تهیه میشود. محصول نهایی بسیار مشابه گلیم است. با این تفاوت که گلیم بر دار شکل میگیرد و گلیچ در دستگاهی مانند پارچه بافی بافته میشود.
متکازین
گلیمچه متکازین، یکی از انواع صنایع دستی ایران است که بیشتر شباهت به جاجیم دارد. این گلیمچه در روستای متکازین استان مازندران تولید میشود. روستای متکازین یکی از مراکز انواع صنایع دستی ایران است. از گلیم و جاجیم گرفته تا چادر شب و چمنتا در این روستا عرضه میگردند. اما گلیمچه این روستا شهرتی جهانی یافته است. گلیمچه متکازین از نخ پنبه و پشم بافته میشود. نقوش این گلیمچه سنتی بوده و بدون استفاده از نقشه ایجاد میگردد.
مخمل بافی
تفاوت عمده مخمل با سایر پارچهها در این است که علاوه بر تار و پود، دارای پرز نیز هست. به بیان دیگر مخمل در یک سمت صاف و در سمت دیگر دارای پرزی کوتاه و نرم است. شهر کاشان را باید زادگاه مخمل بافی دانست. در دوران ایلخانی، هنر مخمل بافی ایرانی با نقاشی چینی ترکیب شد. نتیجه این ممزوج شدن، تولید پارچههایی مخملی با نقوشی از بزم و رزم بود. پارچههای مخمل در آن دوران از تار و پود ابریشم و پنبه به دست میآمد. این هنر یکی از سختترین رشتههای نساجی محسوب میشود. برای بافت پارچه مخمل برجسته، همزمان باید سه نفر همکاری کنند.
پرده بافی
هنر پرده بافی برای تهیه پارچه پرده، روتختی و زیرانداز به کار میرود. پارچه پرده را به روش موج یا جاجیم بافته و سپس آن را برش داده و رشته رشته میکنند. این رشتهها را با بندهای گیس بافتی از پشم میبندند.
دندانی بافی
گل خورد یا دندانی به جامه زرتشتیان در یزد گفته میشد. این پارچه دارای گلهای هفت رنگ و ترنج، همراه با نقوش مدور است. این رشته در گذشته در یزد رواج داشت. اما با گذشت زمان از یادها رفت و منسوخ شد.
حمام سری
جاجیمچه یا حمام سری نام نوعی زیرانداز است که در مازندران بافته میشود. این زیرانداز با طراحی ساده از نخ پشمی رنگی و نخ پنبهای سفید به دست میآید. دستگاه بافت حمام سری همانند بسیاری از رشتههای نساجی، دستگاه سنتی دو وردی است. امروزه از جاجیمچه برای تهیه سجاده و ساک نیز استفاده میشود.
عریض بافی
عریض نام پارچه ضخیمی است که در گذشته برای دوخت دامن و کت از آن بهره برده میشد. در هنر پته دوزی نیز از عریض استفاده میشود. اکنون عریض بافی در استان کرمان بسیار بی رونق بوده و تنها محدود به بافت روتختی و رومیزی شده است. عریض از پشم خالص و بدون طرح بافته میشود.
نوار بافی (پن بافی، شیردنگ بافی، حضایه بافی، شک بافی، مداخله بافی، کارت بافی، خوس بافی، نیک بافی، وریس بافی، نواربافی علی آباد کتول)
کارت بافی یا نوار بافی که نامهای متعدد دیگری نیز دارد، هنر بافت نوارهای کم عرض است. قدمت این هنر به هزاره سوم قبل از میلاد میرسد. در گذشته این پارچههای نواری به عنوان سربند و تزئین لباس به کار میرفت. نوار بافی از موی بز، نخ کتان یا پشم دست ریس بافته میشد. ابزار این نوع از بافت، کارتهایی به شکل مربع یا مثلث بود که سوراخهایی برای عبور تار داشت. طول نوارها از 2 تا 10 سانتی متر متغیر بود. طرح روی نوارها نیز در گذر تاریخ، پیچیدهتر گشت.
شمد بافی
نوعی پارچه از جنس پنبه یا ابریشم را شمد گویند که برای روانداز تابستانی قابل استفاده بود.
گزی بافی
گز نام درختچهای است که در سیستان و خراسان به وفور میروید. مردم این مناطق شاخههای خشک این گیاه را چند روز در آب قرار داده و سپس با آن دست بافتههای زیبایی خلق میکنند. محصولات گزی بافی به طور معمول شامل انواع سبد برای نگهداری نان، آبکشی برنج و حمل تخم مرغ و موارد مشابه هستند.
چفیه بافی
چپیه یا جفیه که چفیه نیز خوانده میشود، سربندی برای حفظ سر و صورت از آفتاب و گرد و غبار است. در استان های جنوبی ایران و کشورهای عربی چفیه جزئی از پوشش همیشگی مردان است. چفیه بافی به هنر بافت این پارچه پنبهای در ابعاد 1 در 1 گفته میشود. چفیه در ایران به طور معمول دارای زمینه سفید و خطوط چهار خانه سیاه است. در کشورهای دیگر چفیه به رنگ سیاه و سرخ نیز رواج دارد. چفیه در ایران و برخی کشورها علاوه بر کاربرد مرسوم، معانی نمادینی نیز دارد.
-
رودوزی
تمام هنرهای مربوط به دوخت نقشهای متنوع روی پارچه و تزئین پارچه در ذیل عنوان کلی رودوزی جای میگیرد. این کار، گاهی با نخ و سوزن و گاهی با موادی چون ملیله و پولک انجام میگیرد. رودوزی به هنرهای متعددی تقسیم میشود. در ادامه به زیر شاخههای رودوزی اشاره میکنیم.
سوزن دوزی
در هنر سوزن دوزی با استفاده از نخهای رنگی، نقشهای مختلفی روی پارچه شکل میگیرد. هنر سوزن دوزی مربوط به استان سیستان و بلوچستان و چهار محال و بختیاری است. در فضای سوزن دوزی طرح و رنگ و نوع دوخت اهمیت زیادی دارد. این هنر زیبا بر روی پارچههای ساده صورت میگیرد.
ملیله دوزی
ملیله دوزی در فهرست دوخت و دوزهای سنتی قرار دارد و با هدف تزئین پارچه، اجرا میشود. در گذشته از فلزهای گرانبها مانند طلا و نقره در هنر ملیله دوزی استفاده میشد. امروزه فلزهای زینتی در رنگهای شاد جای طلا را گرفته است. ملیلهدوزی برای رومیزی، جانماز و جلد قرآن بسیار استفاده میشود.
پته دوزی
یکی از شاخههای قدیمی رودوزی در استان کرمان، به خصوص مناطق روستایی، پته دوزی نام دارد. پتهدوزی بیشتر روی پارچههای ضخیم و پشمی طراحی میشود. این پارچهها عریض نام دارند. در این هنر از نخهای پشمی رنگی برای دوخت طرحهای مختلف استفاده میشود. امروزه پتهدوزی در تولید رومیزی، روتختی، کوسن، زیرلیوانیها و پاپوش کاربرد دارد. پته دوزی شامل سلسله دوزی و قطه دوزی میشود. اطلاعات بیشتر درباره پته دوزی را اینجا مشاهده نمایید.
قلاب دوزی (رشتی دوزی)
در گذشته بر روی پارچههای ماهوت آبی، با استفاده از قلاب نقشهایی ایجاد میشد. قلابهای استفاده شده در این رشته هنری، برخی ساده و بعضی منحنی هستند. بریدگیهای موربی نیز روی قلاب وجود دارد تا نخها را آسانتر در هم گره زند. در هنر قلابدوزی، نخهای رنگی بر روی پارچه به شکل گل و بوته در میآیند. برگ و گلبرگ دو عنصر ثابت پارچههای قلابدوزی شده است.
درویش دوزی (تفرشی دوزی)
شهر تفرش زادگاه هنر درویش دوزی است. در این هنر که در دوره قاجار رواج یافت، بیشتر روی خرقه، کمربند و کلاه دراویش خودنمایی میکرد. برای درویش دوزی تار و پود پارچه را شمرده و به صورت شطرنجی، شلالهای کوچک دوخته میشود. به این ترتیب با دوختی بسیار ساده، حاشیهای زیبا روی پارچه بر جای میماند. این دوخت روی پارچههایی قابل اجرا است که تار و پود مشخصی دارند.
سکمه دوزی (چشمه دوزی)
چشمه دوزی یا سکمه به کشیدن نخ تار و پود پارچه گفته میشود، به طوری که پارچه حالت توری پیدا کند. سپس با بخیه به توری ایجاد شده، شکل داده میشود. به طور معمول برای حاشیه پارچه این عمل انجام میشود. بهترین پارچه برای سکمه، کتان ساده سفید است که تارهای آن به راحتی جدا میشود. طرحهای بته جقه، شمسه و ترنج بیشتر از سایر نقوش در چشمه دوزی کاربرد دارد.
ژوردوزی (شبکه دوزی)
در صورتی که در سکمه دوزی تمام تار یا تمام پود نخ کش شود، به نتیجه کار، ژور دوزی یا شبکه دوزی گفته میشود.
گل اشرفی دوزی
اگر در سکمه دوزی، منافذ بزرگی ایجاد شود، با عبور نخ به صورت متقاطع از این منافذ، گل اشرفی دوزی پدید میآید. در این هنر سعی بر این است تا نخهای عبور داده شده، طرح گلبرگ گل اشرفی را ایجاد کند.
ستاره دوزی
دوخت دیگری که مشابه گل اشرفی دوزی است، ستاره دوزی نام دارد. ستاره دوزی به همان ترتیب اشرفی دوزی دوخته میشود. فقط با این تفاوت که در ستاره دوزی، اطراف منافذ بزرگ روی پارچه، روی نخ کش، با بخیه تزئین میگردد.
توری دوزی
در گذشته توری به صورت یک پارچه لطیف مشبک بافته میشد. سپس بر روی توری با نخهای رنگی ابریشم یا گلابتون، طرحهای مختلفی دوخته میشد. اکنون توری به شکل سنتی تهیه نمیشود.
برودری دوزی
نقوش در برودری با دوخت بخیه یا شلال بر روی پارچه دوخته میشود. سپس وسط گلها با قیچی خالی میشود تا پارچه شکل توری پیدا کند. برودری یک واژه فرانسوی است و این هنر نیز از اروپا وارد ایران شده است.
نقش دوزی (گلدوزی، متن دوزی)
قدمت هنر نقش دوزی در ایران به دوره سلجوقیان برمیگردد. در نقش دوزی ابتدا طرح از کاغذ به پارچه منتقل شده و هنرمند تمام طرح را با نخهای ابریشمی رنگی میپوشاند. به شکلی که دیگر پارچه زیر طرح دیده نمیشود.
ابریشم دوزی
دوخت تو پر به همراه ساقه دوزی و ساتن دوزی با نخ ابریشم را ابریشم دوزی میگویند. ابریشم دوزی بیشتر روی پارچههای اطلس، کتان، مخمل، ماهوت و چلوار انجام میشد. به نوعی از هنر ابریشم دوزی که با نخ گلابتون ساقه دوزی شود، ابریشم دوزی نقش زری گفته میشود.
بخارا دوزی
شهر بخارا در دوران سلجوقیان و ایلخانی، مرکز پنبه و ابریشم بود. هنرمندان این شهر نوع خاصی از رودوزی را به نام خود ثبت نمودند. آنان با نخهای ابریشم، بر روی پارچههای کتان و چلوار، طرحهای زیبایی خلق میکردند. در بخارا دوزی، با کمک کوکهای کوتاه و بلند و تغییر رنگ نخ، سایه روشن در طرح ایجاد میشد. گلهای اناری، شاه عباسی، میخک و نقشهای هندسی در بخارا دوزی به وفور به چشم میخورد.
ممقان دوزی
ممقان نام شهری در استان آذربایجان شرقی است. این هنر نیز در همین شهر، ظهور کرد. در هنر ممقان دوزی، نخهای رنگی، به طور کامل سطح روی پارچه را میپوشاند. از این هنر در گذشته برای تهیه نوعی کلاه محلی استفاده میشد. ممقان دوزی روی پارچه دبیت یا ساتن مشکی دوخته میشود.
بادله دوزی (تلی بافی)
تلی بافی یا بادله دوزی به بافت چند نوع زری به یکدیگر گفته میشود. بادله در عرض 15 سانتی متر تهیه شده و برای لبه شلوار زنان کاربرد دارد. در تلی بافی، زری بزرگ در وسط و زریهای کوچکتر در اطراف قرار میگیرند. استان هرمزگان مرکز بادله دوزی است.
گلابتون دوزی
نخ گلابتون به نوعی نخ ابریشمی گفته میشود که با طلا یا نقره پوشیده شده باشد. گلابتون دوزی، دوخت طرح و نقوش بر روی پارچه با استفاده از نخ گلابتون است. اکنون گلابتون با پوشش فلزی به رنگ سفید و طلایی جای انواع قدیمی را گرفته است. کتیبههای تخت جمشید نشان از قدمت گلابتون دوزی در ایران دارد.
خوس دوزی
نخ خوس همان نخ نقده طلایی یا نقرهای است. با این نخ لبه شلوار زنانه تزئین میشود. ستاره هشت پر و دوازده پر از معروفترین نقوش خوس دوزی به شمار میآید. این هنر بر روی پارچههای توری و مخمل اجرا میشود.
نقده دوزی
بر روی پارچههای نفیس، با استفاده از نخ ابریشم و مفتولهای طلا و نقره، گل و بوته نقش میبندد. گاهی نیز نوارهای باریک فلزی بر روی پارچه دوخته میشود.
آجیده دوزی (لایه دوزی، پنبه دوزی)
برای انجام این دوخت، بین پارچه و آستر، یک لایه پنبه یا پشم قرار میدهند. وقتی با کوک زدن، اشکال گل و بوته روی پارچه اصلی ایجاد میشود، به دلیل ضخامت، اشکال برجسته به نظر میرسند.
زرتشتی دوزی
گبر دوزی یا زردشتی دوزی هنری باقی مانده از دوران باستان است. این هنر مربوط به بانوان زردشتی در استان یزد است.
شماره دوزی
از آنجا که شمارش تار و پود پارچه امر دشواری است، هنرمندان بر آن شدند تا پارچهای با بافت درشت را برای شماره دوزی تهیه کنند. به این ترتیب که هنرمند پارچه شماره دوزی را روی پارچه اصلی خود وصل کرده، طرح مورد نظر را به صورت ضرب در، در خانههای پارچه شماره دوزی دوخت میزند. در پایان، پارچه شماره دوزی را با کشیدن تار و پود، از روی پارچه اصلی جدا کرده، نقش روی پارچه باقی میماند.
بیلیش دوزی (قزاق دوزی)
بلیش یا بیلیش دوزی یک نوع سوزن دوزی مخصوص قوم قزاق است. سالها قبل گروهی از قزاقها وارد ایران شده و در نواحی نزدیک گرگان، ساکن شدند. بدین ترتیب قزاق دوزی در این مناطق از ایران رواج یافت. در این هنر روی لباس به ویژه سرآستین، دور یقه، مچ شلوار و گوشههای روسری ساتن دوزی و المه دوزی میشود. اشکال دوخته شده در بلیش دوزی بیشتر به شکل چهار ضلعی همراه با گل و برگ است.
خامه دوزی سیستان (خامک دوزی، سفید دوزی)
ابریشم خام و نتابیده را خامه گویند. از این رو خامه دوزی، هنر دوخت با ابریشم تابیده نشده را گویند. این هنر شباهت بسیاری به سوزن دوزی بلوچ دارد. اکنون خامه دوزی تنها در زابل وجود دارد. نقوش مورد استفاده در خامه دوزی، بیشتر خطوط منحنی است.
پریوار دوزی
پلیوار یا پریوار به سبکی از گلدوزی گفته میشود. این نوع از صنایع دستی ایران بیشتر در روستاهای سراوان و ایرانشهر به چشم میخورد. زنان ساکن این مناطق، حاشیه روسری، دور یقه، آستین و مچ شلوار را پریوار دوزی میکنند.
سوزن دوزی ترکمن (سوزن دوزی بلوچ)
در مسیر شکل گیری انواع صنایع دستی ایرانی، رفته رفته دنیای نخ و سوزن به پارچههای کتان و ابریشمی کشیده شد. سوزن دوزی با سایر هنرهای ایرانی ترکیب شد. در واقع زمانی که هنر چینی وارد ایران شد، سوزن دوزی با اشکالی از گل و گیاهان به هنر ایران افزوده گشت. در نهایت امروزه این هنر تبدیل به صنایع دستی بینظیری شده است. محصولات سوزن دوزی میتواند سوغاتی جذاب و دلنشین باشد.
تکه دوزی (لندره دوزی، چهل تکه دوزی)
چهل تکه دوزی همان فضای دوخت و دوز است که از پارچههای کوچک در ابعاد مختلف خلق میشود. در گذشته این هنر بر روی پارچههای اضافی اعمال میشد تا از اسراف جلوگیری شود. در این هنر پارچههای رنگارنگ از طریق دوختن تکهها به هم ایجاد میشوند. امروزه دنیای چهل تکه دوزی به دنیای قلاببافی گره خورده است. به طوری که تولید روتختیهای چهل تکه بسیار رایجتر از قبل است و در جهیزیه دختران دیده میشود. در این هنر هماهنگی در چیدن تکهها بسیار مهم است. قطعات با نظم مشخصی در کنار هم قرار میگیرند و هماهنگی خاصی در هر بخش ایجاد میشود.
خاتمی دوزی
همانند تکه دوزی، قطعاتی از پارچه با مهارت در کنار هم قرار گرفته و بر روی پارچه دوخته میشود. محل اتصال پارچهها نیز با نخ ابریشمهای رنگی، گلدوزی میگردد. ظرافت این هنر را همتراز شال کشمیری میدانند.
پیله دوزی
برای پیله دوزی، ابتدا یک پارچه ابریشم یا مخمل انتخاب میشود. سپس با نخ گلابتون یا ابریشمی به طور برجسته گلدوزی میگردد. تفاوت پیله دوزی با سایر هنرهای مشابه، در ظرافت نقوش است.
فتیله دوزی
بسیار مشابه پیله دوزی است. با این تفاوت که در فتیله دوزی ابتدا یک لوله از نخ یا پارچه را روی کار قرار داده و سپس با مفتولهایی از طلا و نقره آن را میدوزند. نقوش در این هنر بزرگ و برجسته هستند.
-
چاپ های سنتی
رنگ آمیزی پارچه با مهر، قلم مو یا ابزارهای دیگر، در گروه چاپ سنتی قرار میگیرد. چاپ قلمکار (چاپ مهری و نقاشی) و باتیک (چاپ کلاقهای) دو نوع اصلی چاپ سنتی هستند. گره خورد نیز نوع دیگر چاپ بر روی پارچه است. البته چاپ روی کاغذ را نیز باید در همین رده گنجاند.
چاپ قلمکار
قلمکار سازی از اوایل دوران اسلامی در ایران آغاز شد. اما در عصر ایلخانی و با ورود پارچههای چینی به ایران، گسترش یافت. این هنر شامل نقاشی روی پارچه است. مرکز قلمکاری در ایران، اصفهان قلمداد میشود. انواع قلمکار سازی عبارتند از:
قلمکار مهری
چاپ با مهرهای چوبی از قدیمیترین انواع چاپ است. در این نوع چاپ، مهر به رنگ آغشته شده و روی پارچه قرار میگیرد.
قلمکار قلمی
در این نوع از قلمکار، روی پارچه با قلم آیات و احادیث نقش میبندد.
قلمکار زرنگار
در این شیوه از نقاشی روی پارچه، به جای رنگ، از ذرات طلا استفاده میشود. پارچه زرنگار برای دربار صفوی تولید میشد.
قلمکار هندی
نقاشیهای این قسم از قلمکاری، یادآور نقوش هندی است.
چاپ باتیک
باتیک به معنی چاپ مقاوم است. این هنر ابتدا در اندونزی و منطقه جاوه آغاز شد. در این رشته هنری، ابتدا پارچه را با مادهای مقاوم در برابر رنگ مثل موم یا واکس میپوشانند و نقاط مورد نظر را نقاشی میکنند. باتیک یا چاپ کلاقهای روی پارچه ابریشم انجام میشود. این هنر در شهر اسکو از آذربایجان شرقی رایج است.
-
هنرهای دستبافت
دست بافتههای ایرانی را میتوان به دو بخش تقسیم کرد. بافتهایی که روی دارهای مختلف اجرا میشود یا بافتههایی که با استفاده از ابزارهای ساده تهیه میشوند. زیر مجموعههای این گروه شامل این موارد است.
فرش، قالی (قالی دورویه، نمکدان بافی، چنته، خرسک، گبه، نقش برجسته)
فرش دستبافت بر روی دار بافندگی و با استفاده از گره زدن نخ ایجاد میشود. درواقع فرش و قالیها بر اساس نوع چله کشی و انواع گره، به دستههای مختلفی تقسیم میشوند. از انواع فرش میتوان به فرش کاشان، فرش تبریز، فرش قم، فرش کرمان و فرش بختیاری اشاره کرد.

گلیم (دوره چین بافی یا وارونه بافی، سرانداز بافی یا رند، سفره کردی، ساده، سوزنی، شیریکی پیچ، گچمه بافی، گل برجسته، لی بافی بختیاری، مسند، ورنی)
گلیم ایرانی به بافتهای گفته میشود که همچون قالی دارای چله کشی است. با این تفاوت که به جای گره، نخ پود به صورت یک در میان از میان نخهای تار عبور داده میشود. البته در خراسان نوعی از گلیم به نام سوزنی وجود دارد که دارای گره است. تفاوت گلیم سوزنی با قالی، در نداشتن پرز است.

گلیمها دارای انواع متفاوتی هستند. گلیم قشقایی، گلیم پشمی، گلیم هرسین، گلیم سفره کردی و گلیم نقش برجسته ایلام تنها تعدادی از انواع گلیم هستند. همچنین تفاوت گلیم با فرش و فرق گلیم با جاجیم در پستهای جداگانهای بررسی شده است.

پلاس بافی
پلاس بافتی ساده مانند گلیم است. این محصول را از موی بز تهیه میکنند. با توجه به زبر و خشن بودن پلاس، از آن برای خیمه، زیرانداز، جوال و توبره استفاده میشود. در زبان بومی خراسان به پلاس بافی، لبافی یا لوافی گفته میشود.
اُیی بافی (دولایه بافی)
ایل قشقایی در هنر ایی بافی سرآمد همگان است. در این نوع از بافت، با پشمهای رنگی، دست بافتهای دو لایه تهیه میشود. این دو لایه در برخی قسمتها به یکدیگر متصل شده و در نهایت یک پارچه دو رو به دست میآید.
نمد مالی سنتی (کلاه مالی، تولیدات نمدی)
نمد طی متراکم کردن پشم حلاجی شده با ورز دادن و فشار ایجاد میشود. برای این کار نمد لوله شده را با دست و یا پا، بر روی زمین میفشارند. مصنوعات نمدی به شکل کلاه، پالتو، زیرانداز و پادری مورد استفاده قرار میگیرد.
زیلو
نوعی زیرانداز تابستانی است که با نخ پنبه بافته میشود.
جل اسب
به نوع خاصی از گلیم که به روش سوزنی بافته میشود، جل گفته میشود.
اجاق قراقی
عشایر استان اردبیل برای محفوظ ماندن قالی و زیرانداز خود از آتش، زیر اجاق خود پارچهای میاندازند که اجاق قراقی نامیده میشود. این پارچه از پشم بافته میشود و از نظر بافت مشابه جاجیم است. در گذشته اجاق قراقی نعلی شکل بافته میشد. اما اکنون آن را مستطیل میبافند تا بافت راحتتری داشته باشد.
خورجین بافی
عشایر از بافتههای خود استفادههای بسیاری میکنند. آنان نوعی از گلیم را به شکل کیسه دو بخشی میبافند که بر روی اسب و الاغ قرار میدهند. خورجین برای حمل و نقل مواد غذایی، وسیله مناسبی است.
شیشه درمه بافی
این دست بافته، به شکل تارنما و به طریق پودکشی بافته میشود. برای بافت شیشه درمه چله کشی با دو نخ تیره و روشن انجام میشود. به طوری که نخ تیره رو و نخ روشن زیر بافت قرار گیرد. هنر شیشه درمه بافی در ایل قشقایی قدمت دیرینهای دارد.
حور بافی
هور یا حور در واقع همان جوال است که برای حمل بار استفاده میشود. حور در بین مردم استان کهگیلویه و بویر احمد و ایلام رواج دارد. حوربافی شباهت زیادی به گلیم دارد. به طور معمول هور را به شکل دو مربع به ضلع یک و نیم متر میبافند. سپس دو مربع را به یکدیگر متصل میکنند. حور به قدری محکم بافته میشود که با گذر زمان و استعمال مداوم، پاره نمیگردد.
مفرش بافی
دستبافتهای مستطیل شکل که همانند صندوق بافته میشود را مفرش گویند. مفرش برای بسته بندی و حمل اثاث و رختخواب عشایر کاربرد دارد. در واقع مفرش یک صندوق پشمی است. ابتدا قطعات مفرش را جداگانه بافته و سپس به یکدیگر متصل میکنند. مفرش را با پشمهای رنگی و نقشهای شاد و گاه برجسته میبافند.
-
پوشاک سنتی
بانوان ایرانی همواره هنر دست خود را معطوف تولید پوشاک برای خانواده خود کردهاند. پوشاک سنتی را باید به سه رشته اصلی تقسیم کرد. این سه رشته شامل لباس محلی اقوام، پاپوشهای سنتی و بافتنی است.
لباس محلی اقوام
البسه محلی اقوام ایرانی علاوه بر آنکه بازگوکننده فرهنگ مردمان این سرزمین است، یکی از بخشهای سودآور صنایع دستی نیز به شمار میآید. این لباسها به قدری متنوع هستند که هر یک دنیایی از رنگ و شیوه دوخت را به همراه میآورند. تهیه لباس اقوام کاری زمانبر و پرهزینه است که میتواند بسیار جذاب و دلانگیز باشد.
پاپوش سنتی خود به چند زیرشاخه تقسیم میشود.
چاروق دوزی
نوعی کفش با کف چرمی و رویه ابریشم گلابتون دوزی شده را چاروق گویند. این پاپوش منگوله دار بیشتر مخصوص چوپانان بود. چاروقهای کنونی، با حذف منگوله و گلابتون، با رویه چرمی عرضه میشوند.
چموش دوزی
چموش نام نوع خاصی از کفش است که بیشتر در استان گیلان تهیه میشود. درواقع چموش دارای بند بلندی است که به دور پا بسته میشود.
کلاش دوزی
کلاش نام یک نوع از گیوه است که در مناطق کردنشین اورامان تولید میشود.
تخت کشی گیوه ( آجیده دوزی)
پس از بافت رویه گیوه، نوبت به ساخت کف آن میرسد. تخت کشی یکی از انواع صنایع دستی ایران است که اکنون در برخی مناطق همچنان رواج دارد. کف گیوه به روشهای آجیده، لته یا چرمی تهیه میشود.
گیوه بافی (گیوه دوزی، گیوه چینی، رووار بافی، ملکی دوزی)
گیوه پاپوشی ساخته شده از پنبه و چرم است. رویه گیوه را با پارچه پنبهای و کف آن را از چرم یا پارچه میدوختند. منافذ بسیار گیوه، سبب خنک بودن و جلوگیری از تعریق پا میشود. مراحل ساخت گیوه شامل چرم سازی، رویه بافی، تخت کشی و گیوه دوزی است. کرمانشاه، مریوان، سقز، اراک و آباده از مراکز مهم گیوه بافی به شمار میروند.
چوخه بافی
البسهای زمستانی است که در بجنورد و استان خراسان شمالی در کارگاههای خانگی تولید میشود. چوخه را از پشم بره یا شتر میبافند. کشتی چوخه از این جهت به این نام خوانده شده زیرا پوشیدن این لباس هنگام کشتی گرفتن در خراسان، مرسوم است.
بافتنی
بافتنی شامل بافت با میل، قلاب بافی و عروسک بافی است. برقع، پوستیندوزی و چوقا دوزی را نیز میتوان در این دسته قرار داد.
پوستین دوزی
پوست گوسفند بعد از دباغی، قابلیت این را دارد تا به پوشاک تبدیل شود. مردم روستاهای ایران، پوستین را برش داده و با سوزن دوزی و رنگ آمیزی، به شکل دلخواه درمیآوردند. محصولات پوستین دوزی امروزه به شکل کلاه، دستکش، پالتو و پاپوش عرضه میشود.
برقع
روبند خاص زنان استانهای جنوبی را برقع مینامند. این پوشش دارای انواع و رنگهای متفاوتی است. برقع علاوه بر آنکه بخشی از حجاب زنان هرمزگان و بلوچ و بوشهر محسوب میشود، محافظت پوست از آفتاب تند جنوب را نیز هموار میسازد.
-
آبگینه
ساخت ابزارها و ظروف شیشهای، هنری بسیار جذاب و کاربردی است. این هنر به شکل سنتی همچنان در ایران فعال است و سودآوری مناسبی نیز دارد. هنرهای مربوط به شیشه گری به شرح زیر است.
تراش روی شیشه (حکاکی)
حکاکی به هنر ایجاد نقش به صورت برجسته و فرورفته گفته میشود. یکی از انواع حکاکی، روی شیشه انجام میگردد.
شیشه حرارت مستقیم
هنر شیشه گری شامل ذوب کردن شیشه و شکل دادن به آن است. در این هنر، شیشه به صورت مستقیم حرارت میبیند تا قابلیت شکل پذیری پیدا کند. ابزارهای مختلفی برای شکل دادن شیشه استفاده میشود.
شیشه گری فوتی
در این روش از شیشه گری، ابتدا شیشه مذاب را با میله دم برداشته و آن را با روشهایی چون دمیدن و چرخاندن، شکل میدهند.
شیشه خانه بندی
قرار دادن قطعات شیشهای رنگی در ساختمان را هنر خانه بندی شیشه میگویند. این هنر در اروپا بیشتر در ساخت کلیساها استفاده میشد. در ایران نیز نمونههای بینظیر این هنر را در اماکن مقدس و خانه های تاریخی میتوان مشاهده کرد.
نقاشی پشت شیشه
یکی از هنرهای وابسته به شیشه، نقاشی پشت شیشه است. این هنر را میتوان زیرمجموعهای از نگارگری نیز دانست. در این نوع از نقاشی، طراحی به صورت معکوس انجام میشود. زیرا هنرمند اثر خود را پشت شیشه نقش میزند و مخاطب در نهایت سمت دیگر اثر را ملاحظه خواهد کرد. از ویژگیهای این سبک از هنر، باید به کاربرد رنگهای اکلیلی درخشان، طراحی از جز به کل و حذف آستر اشاره کرد.
نقاشی پشت آینه
زیرمجموعهای از نقاشی پشت شیشه است. با این تفاوت که در نقاشی پشت آینه، جیوه موجود، تراشیده میشود تا طرح مورد نظر از سوی دیگر آینه قابل رویت باشد.
ویترای
هنر ویترای با نقاشی پشت شیشه و نقاشی پشت آینه متفاوت است. در ویترای طرح مورد نظر روی کاغذ پیاده شده و زیر شیشه ثابت میشود. خطوط طرح با خمیر مخصوصی روی شیشه دورگیری میگردد. بعد از خشک شدن خمیر، رنگ داخل طرح زده میشود.
مینای شیشهای (نقاشی کورهای)
هنرمند این شاخه، ابتدا روی شی شیشهای با قلم مو نقاشی میکند. سپس اثر خود را در کوره قرار میدهد. میناکاری روی شیشه با رنگهای طبیعی ساخته شده از اکسید فلزات انجام میشود. این هنر به ظرافت و دقت بالایی نیاز دارد. استان تهران از گذشتههای بسیار دور، به عنوان مهد اصلی مینای شیشه شناخته شده است.
هم جوشی شیشه
اتصال قطعات شیشهای به یکدیگر با استفاده از حرارت را همجوشی شیشه گویند. در این کار نقطه اتصال دو قطعه اندکی حرارت میبیند تا کمی حالت مایع پیدا کند. سپس دو قطعه به یکدیگر چسبانده میشود. حرارت دهی در این هنر بایستی کمتر از نقطه ذوب شیشه باشد.
آبگز کاری
یکی از مراحل شیشه گری سنتی، آبگز کاری است. بدین معنی که هنگامی که شیشه حرارت بالایی دارد، آن را برای چند ثانیه در آب سرد فرو میبرند. این عمل باعث میشود تا ترکهای ریزی در جداره شیشه ایجاد شود. چون داخل شیشه هنوز گرم است، شیشه نمیشکند. برای ایجاد استقامت بیشتر شیشه را دوباره کمی گرم میکنند تا شیشه مستحکم شود.
مات کاری
گاه برای پیاده سازی یک طرح روی شیشه، قسمتهایی از شیشه را مات میکنند. برای این امر، شیشه را در محلولهای شیمیایی خاصی قرار داده و بعد از چند دقیقه آن را میشویند. این عمل باعث مات شدن شیشه میگردد.
تلفیق شیشه و فلز
یکی از هنرهای مرتبط با شیشه، ترکیبی از کار با فلز و شیشه است. به عنوان نمونه هنرمند یک ظرف استوانهای شکل را با فلز به صورت مشبک خلق میکند. سپس شیشه مذاب را درون این استوانه قرار داده و میدمد. شیشه شکل داخلی استوانه را به خود گرفته و گاه از بین قطعات فلزی به بیرون ظرف نشت میکند. این هنر با ظرافت بسیاری در تولید آثار متفاوتی کاربرد دارد.
-
کاشی، سفالگری و سرامیک
سفالگری را باید نقطه آغازین صنایع دستی در ایران برشمرد. این هنر با سبکهای مختلف در بسیاری از شهرها و روستاهای ایران رواج دارد. کاشی و سرامیک نیز دنیای بیپایانی است که توسط هنرمندان ایرانی با ظرافت بسیار ادامه یافته است. زیر مجموعههای این گروه را در ادامه مشاهده میکنید.
سفالگری سنتی (دستی، چرخی)
آنچه با گل رس و خاک مناسب با دست یا چرخ سفالگری ساخته و سپس پخته میشود، در زمره سفال قرار دارد.
نقش برجسته سفالی
سفال ممکن است به صورت نقش برجسته تولید شود. برای ایجاد نقش برجسته روی سفال، از افزودن و کاستن گل، استفاده میشود. قدمت این هنر در ایران به دوران ماقبل تاریخ برمیگردد. اکنون این هنر در تولید تابلوهای سفالی کاربرد فراوانی دارد.
سفال سنتی لعابدار (نقاشی زیر لعابی، نقاشی رو لعابی)
لعاب یک لایه سیلیس است که به صورت مذاب در آمده و روی سفال و کاشی و آجر قرار میگیرد. این لعاب سبب درخشش و استقامت بیشتر سفال میشود. گاه لایه لعابی با فلزات مخلوط شده و رنگهای درخشانی را پدید میآورد. هنرمندان ایرانی از ترکیب این رنگها، نقوش و تصاویر بی بدیلی را رقم زدهاند. قدمت این هنر در ایران مربوط به هزاره دوم قبل از میلاد است.
لعاب سازی
ساخت لعاب برای پوشش دهی روی سفال، به قدری هنر ظریف و دقیقی است که خود به طور مجزا قابل بررسی است. اگر در مراحل ساخت لعاب، اندکی آلودگی و ناخالصی وارد شود، لعاب از سطح سفال جدا خواهد شد. دلیل باقی ماندن سفالهای لعابدار مربوط به صدها و هزاران سال قبل در موزههای ایران، کیفیت عالی آنها است. لعابها دارای انواع متعددی مانند لعاب قلع، سرب، خاکستر و فلدسپات هستند.
لعاب خشک
سفال ممکن است دارای لعاب خشک یا تر باشد. هر یک از این دو به چند شاخه تقسیم میشود. لعاب خشک شامل گریت، گرانول و پودر است. لعاب خشک بر خلاف لعاب تر، مایع نیست. ممکن است لعاب خشک به صورت دانههایی روی سفال نمایان باشد.
کاشی گری
کاشیها با استفاده از گل رس ساخته و قالب گیری میشوند. سپس طرح مورد نظر روی آن نقش میبندد. بعد از پخت در کوره، کاشی آماده استفاده میشود.
نقاشی کاشی سنتی (کاشی زرین فام، کاشی مینایی، کاشی هفت رنگ)
بعد از پخت اولیه کاشی، یک لایه لعاب با رنگهای مختلف در نقوش گوناگون روی کاشی قرار میگیرد. در کاشی زرین فام از لایه طلا بر روی کاشی استفاده میشود. در کاشی مینایی، رنگ غالب طیف آبی است. کاشی هفت رنگ نیز با اکسیدهای فلزی رنگین رنگ آمیزی میگردد.
تراش کاشی سنتی (کاشی مشبک، کاشی معرق، کاشی مُعَقَلی)
بسیاری از انواع کاشی همچون آجر، قابلیت این را دارد که برای نمای ساختمان به کار رود. کاشیها انواع متفاوتی دارند. یکی از کاشیهای تزئینی مشبک نام دارد. کاشی مشبک به صورت پنجرهای تراش داده میشود. به طوری که در بین کاشیها فضاهای خالی تعبیه میگردد. این نوع از انواع صنایع دستی ایران، برای تهویه هوا و تامین روشنایی محیط پدید آمده است. کاشی معقلی نیز که به طور معمول حاوی خوشنویسی به خط کوفی است، در ابعاد بسیار کوچک تراش میخورد. کاشی معرق نیز از ترکیب خردههای کاشی با یکدیگر به وجود میآید.
سفال زرین فام
زرین فام به سفال دو آتشه یا دو بار پخته شده گفته میشود. برای ساخت این سفال، ابتدا با لعاب سفید، سفال را در کوره قرار میدهند. سپس بر روی لعاب سفید، با رنگدانههای مس و نقره یا طلا، رنگ آمیزی صورت میگیرد. در نهایت سفال مجدد به کوره میرود. نتیجه کار، لعابی با پوشش فلز گونه خواهد بود.

خرمهره سازی
هنر سنگینه سازی نام دیگر خرمهره سازی است. خرمهره به نوعی از سفالهای کروی به رنگ آبی فیروزهای گفته میشود. برای ساخت خرمهره پودر سیلیس را با سریش و نوعی پودر گیاهی مخلوط کرده و در کوره قرار میدهند. رنگ خرمهره ناشی از وجود اکسید مس در آن است. خرمهره با رنگ درخشان خود از گذشته نماد دفع چشم زخم بوده است. اکنون از این هنر برای ساخت اشیایی با اشکال گوناگون بهره برده میشود.
بدل چینی
نوعی از هنر سفالگری را بدل چینی میگویند. بدل چینی حاوی سنگ چینی، پتاس و گل سفید است. لعاب قلیایی این سفال نیز از پودر کوارتز تهیه میشود. نوع لعاب بدل چینی سبب میشود تا نقاشی روی آن آسانتر باشد. ظروف بدل چینی به رنگهای سفید یا آبی روشن دیده میشوند. این هنر در قرن ششم هجری پدید آمد.
-
صنایع فلزی
از زمانی که ایرانیان فلزات را شناختند و به دانش ساخت آلیاژهای مختلف دست یافتند، ساخت محصولات هنری فلزی آغاز شد. این محصولات از برنج، آلومینیوم، روی، مس، قلع و مفرغ ساخته میشدند. فهرست صنایع دستی فلزی به این شرح است.
آهنگری سنتی (افزار و اسلحه سازی، چاقو سازی، زمودگری، زره بافی)
هنر ساخت ابزارهای مورد نیاز حرفههای مختلف را آهنگری گویند. در این هنر قطعهای از فلز را در کوره قرار داده و بعد از گداخته شدن، روی سندان گذاشته و با پتک روی آن میکوبند.
چیلونگری یا چلنگری
ساخت ابزارهای فلزی کوچک را چلنگری یا همان چیلونگری گویند. تفاوت چیلونگری با آهنگری در نوع ابزارهای ساخته شده در این دو هنر است. آهنگری به ساخت ابزارهایی چون بیل و کلنگ و شمشیر اختصاص دارد. در حالی که چلنگر به ساخت قیچی، قندشکن، چکش و کوبه در و مواردی از این دست میپردازد. یکی از مراکز چیلونگری، شهر اردکان است. در پستی جداگانه به بررسی چیلونگری در اردکان پرداختهایم که در اینجا قابل مشاهده است.

ریخته گری
شکل دادن فلزات کار سادهای به نظر نمیرسد، به طوری که در گذشته تنها مردان قدرتمند میتوانستند به این هنر جامه عمل بپوشانند. شکل دادن فلزات به واسطه مذاب کردن، موضوعی است که دقت بیشتری به نسبت سایر انواع صنایع دستی نیاز دارد. قالبهایی که برای ریختهگری مورد استفاده قرار میگیرد نیز بسیار مهم هستند.
حکاکی روی فلز
ایجاد نقش و نگارهای کم عمق بر روی سطح فلز را حکاکی میگویند. فلزاتی همچون مس، نقره و طلا برای حکاکی مناسبتر از سایر فلزات هستند. تفاوت حکاکی با قلم زنی، در عمق نقوش ایجاد شده بر روی فلز است. قلم زنی با ایجاد نقوش عمیقتر، پدید میآید.
دواتگری سنتی (خم کاری، مس چکشی، زیورآلات سنتی، قفل سازی)
ساخت ابزارهای مختلف از آلیاژها را دواتگری نامیدهاند. رویگری، مسگری، ورشوسازی و سماورسازی از زیرمجموعههای دواتگری محسوب میشوند.
مسگری
در این هنر، اشیایی همچون ظروف آشپزخانه را از ورقههای مسی میسازند. سپس ظروف ساخته شده را با لایههایی از قلع و روی میپوشانند.

ورشو سازی
ورشو سازی یک نوع قلمزنی است که روی اشیای فلزی صورت میگیرد. سماورهای نفتی یک مثال جذاب از این هنر هستند. ورشو فلز سختی است که میتواند محصولی بینظیر عرضه کند. ورشو سازی بیشتر در تولید آفتابههای فلزی قدیمی و سماور دیده میشود. این صنعت امروزه کمرنگ شده و جنبه تزئینی پیدا کرده است.
سماور سازی
هرچند امروزه سماور همچون گذشته در خانههای ایرانیان مورد استفاده قرار نمیگیرد، اما هنر سماورسازی همچنان زنده است. در برخی شهرهای ایران میتوان کارگاههایی را مشاهده نمود که به شکل سنتی سماور میسازند. سماور سازی به طور معمول همراه با سایر هنرهای حکاکی و قلم زنی همراه میشود تا محصول نهایی، دارای جلوه و ظرافت بیشتری باشد.

قلم زنی (ریزه قلم، سیاه قلم، مشبک، قلم گیری)
طرح زدن با استفاده از قلم و چکش روی فلزات را قلم زنی گویند. این هنر بیشتر روی فلزاتی همچون مس، طلا، نقره و برنج اجرا میشود.
کوفته گری (طلا و نقره کوبی روی فولاد)
فولادسازی یا کوفته گری، هنری است که طی آن، از آهن و فولاد اشیایی هنری خلق میشود. در این هنر ابتدا یک شی با فولاد ساخته شده و سپس روی آن با طلا یا برنج نقش اندازی میشود. این هنر از زمان هخامنشیان آغاز شده است.
نقره سازی
ساخت ظروف، رکاب انگشتر و سایر زیورآلات از نقره را هنر نقره سازی گویند. زیورآلات نقرهای را با سنگهای قیمتی تزئین میکنند.

ملیله سازی
هنر ساخت اشیا تزئینی با مفتولهای نقره، طلا و مس را ملیله سازی گویند. در این هنر ابتدا فلز را به مفتولهای باریک تبدیل میکنند. سپس از کنار هم قرار دادن مفتولها، نقوشی پدید میآید. در نهایت قطعات کوچک را با نقره به یکدیگر لحیم میکنند.
میناکاری
مینا کاری شامل ساخت بدنه فلزی، لعاب کاری، نقاشی و پخت در کوره است. عموما از میناکاری برای ساخت اشیا تزئینی مانند ظروف استفاده میشود. میناکاری بر روی فلزاتی چون طلا، نقره و مس قابل اجرا است. البته امروزه این هنر تنها روی مس صورت میپذیرد. در این هنر ابتدا با خم کاری و چکش کاری یک ظرف مسی ساخته میشود. سپس لعاب کاری میگردد. مرحله بعد نقاشی روی لعاب است. در نهایت ظرف مورد نظر وارد کوره شده و برای عرضه آماده میشود.
-
صنایع دستی سنگی
تراش سنگ، حجاری و حکاکی از اولین هنرهای دستی مربوط به سنگ است. این هنرها از هزارههای گذشته با تراش بر روی مرمر، فیروزه، یشم و سایر سنگها آغاز شد.
سنگ تراشی
ساخت انواع ابزارها از سنگ، هنری بسیار قدیمی است. یکی از شاخههای این هنر که همچنان رواج دارد، ساخت دیزی و قابلمه از سنگ است. به طور معمول این ظروف از سنگی به نام سرپانتین ساخته میشوند. ظروف سنگی در برابر حرارت بسیار مقاوم بوده و برای طبخ غذا مناسب هستند. معدن بیشتر سنگهای مورد استفاده در سنگ تراشی خراسان است.
فیروزه تراشی
فیروزه یکی از معروفترین سنگهای قیمتی ایران است. بیشتر معادن فیروزه ایران در استان خراسان رضوی قرار دارند. از این رو مشهد از دیرباز به یکی از قطبهای تراش فیروزه بدل شده است. از سنگ فیروزه برای ساخت انواع زیورآلات همچون انگشتر، گردنبند و دستبند استفاده میشود.
فیروزه کوبی
این هنر با فیروزه تراشی متفاوت است. در فیروزه تراشی، با تراش دادن فیروزه یک نگین برای زیورآلات تهیه میشود. در حالی که فیروزه کوبی به قرار دادن فیروزه روی سطح یک ظرف فلزی گفته میشود. به طور معمول ظرف مورد نظر باید از برنز، نقره، مس یا برنج باشد. در این هنر قطعات کوچک فیروزه روی سطح مورد نظر چسبانده میشود.
-
صنایع چوبی و حصیری
چوب بعد از خاک و سنگ، در زمره اولین مواد اولیهای جا میگیرد که بشر از آن برای ساخت وسایل و ابزارهای مختلف استفاده نمود.

خراطی چوب
دستگاه خراطی از گذشتههای دور برای تولید انواع ظروف، گهواره، قلیان و پایه اجسام دیگر به کار برده میشد.
سوخت روی چوب
هنر سوخته کاری که به آن پیروگرافی نیز گفته میشود، مربوط به سه هزار سال پیش در یونان است. این هنر به صورتی است که باید به واسطه تکنیکهای خاص آثار سوختگی بر روی چوب نقش ببندد و در نهایت محصولی بینظیر طراحی شود. سوخت روی چوب به واسطه مفتولهای فلزی داغ طراحی میشود. در این روش بافت و خطوطی بر روی چوب ایجاد میشود که میتواند یک اثر هنری خلق نماید. هنر سوخت روی چوب امروزه مدرن سازی شده و هنرمندان زیادی در این زمینه فعالیت میکنند. این هنر در صنایع دستی ارزش زیادی دارد و قیمت بالایی نیز برای آن در نظر گرفته میشود. هویه ابزار اصلی برای تولید این محصولات است.
منبت کاری
در هنر منبت یک نقش را روی یک چوب بدون گره ترسیم کرده و آن نقش را با کندن اطراف آن، برجسته میسازند. مرغوب ترین چوب برای منبت کاری، چوب گردو است. از این هنر در ساخت انواع مبلمان و وسایل چوبی بهره برده میشود.
معرق
معرق کاری با رسم یک طرح بر روی زمینه چوبی آغاز میشود. سپس داخل خطوط طرح، خالی شده و با قطعات مناسب پر میشود. تابلوهای معرق با چوب، سنگ، صدف، سرامیک، فلز و سنگ را باید از شاهکارهای هنرمندان ایرانی دانست.
نازک کاری
طی ریزه کاری و نازک کاری چوب، قطعات کوچک چوبی به صورت روکش به بدنه یک شی متصل میشود. از همین طریق امروزه اشیایی چون قاب عکس و ظروف تزئینی ایجاد میگردد.
قاب سازی
روستای کاج از شهرستان رزن و برخی از شهرهای استان همدان، مرکز هنر قاب سازی است. هنرمندان این رشته، قابهای چوبی را با منبت و کنده کاری زیباتر میسازند. از این قابها برای انواع تابلو فرش، نقاشی، خوشنویسی و عکس استفاده میشود.
خاتم سازی
در خاتم سازی با استفاده از یک روکش، قطعات کوچک چوب یا فلزات به شکلهای جذاب به یکدیگر متصل میشود.
خاتم کاری
قرار گرفتن مثلثهای کوچک در کنار هم بر روی سطح اشیا را خاتم کاری گویند. این مثلثها ممکن است از جنس عاج، استخوان، برنج، چوب یا طلا باشد. خاتم کاری گاه با میناکاری و نقره کاری ادغام میشود.

چیق بافی (چیت بافی)
چیغ بافی یا چیق بافی به بافت الیاف گیاهی همراه با نخ پشمی رنگ شده گفته میشود. در این هنر از پشم رنگی برای ایجاد طرح و نقش استفاده میشود.
لنج سازی
قطعات چوب در استان های جنوبی ایران از دیرباز گاه به لنج تبدیل میشدند. فرمول ویژه ساخت این لنجها همچنان باعث حیرت و شگفتی همگان است.
حصیر بافی (بوریا، سواس، کوب بافی، سبد بافی، مروار بافی، بامبو بافی، ترکه بافی، چم بافی، ارغوان بافی، گز، لوده، سیس بافی، گالی بافی، پخل بافی)
بافت الیاف گیاهی با دست یا ابزارهای ساده را حصیربافی میگویند. حصیر بافی برای تولید انواع زیرانداز، سبد و ظروف مورد استفاده قرار میگیرد. در اقلیمهای گوناگون از مواد مختلف مانند برگ خرما، ترکه بید، ساقه برنج، نی بامبو و شاخههای بادام کوهی برای بافت حصیر استفاده میشود. این تفاوت، باعث ایجاد تنوع در حصیر بافی شده است.
-
صنایع دستی دریایی
تولید آثار هنری بر پایه اشیا به دست آمده از دریا مانند صدف در این شاخه قرار میگیرد.
تراش صدف
صدف یکی از عناصر موجود در طبیعت است که قابلیت این را دارد تا تبدیل به زیورآلات و اشیا زیبا شود. برای ساخت صنایع دستی از صدف، در مکانهایی با تهویه مناسب، هنرمندان اقدام به تراش دادن صدف میکنند. غبار ناشی از تراش صدف، سمی است. از این رو این امر باید در شرایط مناسب و با تجهیزات کامل صورت گیرد.
نقاشی روی صدف
یکی از انواع صنایع دستی ایران که در استان های جنوبی از گذشته وجود داشته، نقاشی روی صدف است. این هنر با قلم مو و رنگهای مناسب میتواند تبدیل به یک فعالیت لذت بخش برای هر علاقمندی شود.
-
صنایع دستی وابسته به کاغذ
کاغذ سازی سنتی
مردم چین نخستین افرادی بودند که کاغذ را اختراع کردند. سپس روش ساخت کاغذ به ایران رسید. به طوری که ایرانیان در زمان ساسانی، در این امر به مهارت رسیده بودند. اکنون کاغذسازی سنتی، به عنوان یکی از انواع صنایع دستی ایران، همچنان فعال است. در این رشته، ابتدا ترکههای نازکی مانند شاخههای درخت توت را چندین روز در آب قرار داده و سپس پوست آن را جدا میکنند. پوست جدا شده را آسیاب کرده و میجوشانند. در نتیجه خمیری پدید میآید که همان خمیر کاغذ است. یک لایه پارچه نازک را روی توری فلزی پهن نموده و و خمیر را روی آن پهن میکنند تا خشک شود. کاغذ خشک شده را پرس کرده و به هر دو طرف آن با لعاب ثعلب، آهار میزنند.
کاغذ بری (قطاعی)
یکی از انواع صنایع دستی ایران که به فراموشی سپرده شده، کاغذبری یا قطاعی است. در قطاعی، یک طرح روی کاغذ کشیده شده و با دقت بریده میشود. این طرح بریده شده، به کاغذ دیگری با رنگی متفاوت، چسبانده میشود.
پاپیه ماشه
عبارت پاپیه ماشه در زبان فرانسوی به معنی مچاله کردن است. در این هنر، از کاغذهای باطله میتوان مجسمه ساخت. همینطور در عصر صفویه با پاپیه ماشه، قلمدان و قاب آیینه و جلد و رحل ساخته میشد. و در تهیه پاپیه ماشه ابتدا لایههای کاغذ را با چسب و آرد پوشانده و سپس آغشته به روغن میکنند. در نهایت کاغذها را در قالب فلزی قرار داده و آن را حرارت میدهند تا خشک شود.
صحافی سنتی و جلد سازی
هنر اتصال عطف و شیرازه و جلد به اوراق کتاب را صحافی گویند. این هنر از گذشتههای دور باعث حفظ و نگهداری کتب و انتقال علوم از نسلی به نسل دیگر شده است. صحافی دارای ریزه کاریها و نیازمند مهارت بسیاری است. جلدسازی نیز هنر تهیه جلد از چرم، پارچه و پاپیه ماشه است. در گذشته جلد کتب علاوه بر حفاظت از اوراق، باعث زینت و نفیس بودن آن نیز میشده است.
-
طراحی و نقاشی سنتی
نگارگری
نوعی از نقاشی ایرانی، نگارگری نام دارد. این هنر بر خلاف نقاشی مدرن، فاقد پرسپکتیو بوده و عمق تصویر در آن معنا ندارد. تکنیکهایی چون سایه روشن و حجم سازی نیز در نگارگری دیده نمیشود. در آثار نگارگران ایرانی، تصاویر در سطوح مختلف ایجاد میشوند. به بیان دیگر به صورت پلکانی پشت سر هم قرار میگیرند. استفاده از رنگهای درخشان، خطوط موازی و منحنی و ایجاد فضای روشن، از ویژگیهای منحصر به فرد نگارگری است.

طراحی سنتی
طراحی در گذشته برای امور متفاوتی نظیر قالی و گلیم انجام میشد. همچنین طراحی قلمی نیز در هنرهای دستی ایرانی جایگاه مخصوص به خود را دارد. گره گشی نیز در این مجموعه قرار میگیرد.
تذهیب
هنر تذهیب میراثی به جا مانده از ایرانیان عصر باستان است. تذهیب به طرح و نقش زدن به حاشیه و اطراف کتب گفته میشود. البته از تذهیب در تزئین ظروف و بناها نیز استفاده شده است. ظرافت و رنگآمیزی دقیق را باید از اصول اولیه تذهیب دانست.
تشعیر
نقشهایی ظریف در دو یا سه رنگ با محوریت گیاهان و حیوانات را تشعیر میگویند. تفاوت تذهیب و تشعیر بیشتر در نوع نقوش و تعداد رنگها است. تشعیر با کمترین رنگ و به صورت نمادین در کتابها طراحی میشود.
نقاشی گل و مرغ
سبکی از نگارگری ایرانی به نقاشی گل و مرغ شهرت دارد. در این نوع از نقاشی، گلهای درشت و پرندگانی چون بلبل دارای محوریت اصلی هستند. گل و مرغ نمادی از عاشق و معشوق و ارتباط عارفانه با خالق است. این نقاشی را در جلد کتب قدیمی و قرآنهای نفیس میتوان مشاهده کرد.
نقاشی قهوهخانهای
سبک کار شده روی پردههای نقاشی واقع در قهوهخانهها و تکیهها و اماکن عزاداری را نقاشی قهوه خانهای میگویند. در این سبک که با جنبش مشروطه همراه شد، پرسپکتیو و عمق دادن به تصویر دیده نمیشود. این هنر که به خیالی بودن در مقابل عینی بودن، شهرت دارد، برای استفاده نقال یا مقتل خوان طراحی شده است. داستانهای اساطیری شاهنامه و واقعه کربلا، بیشترین موضوعات پردههای نقاشی قهوهخانهای را به خود اختصاص داده است.
نقاشی لاکی
نقاشی آبرنگ روی اشیای ساخته شده از مقوا و پاپیه ماشه را نقاشی لاکی گویند. زیرا این نقاشی با لاک خاصی پوشانده میشود. آغاز این نوع از نقاشی به قرن ششم هجری بازمیگردد. در دوران صفویه، اصفهان مهد نقاشی لاکی بود.

مرجوک
در قدیم خانههای اعیانی را که سقف چوبی داشتند، نقاشی های زیبایی را هنرمندان بر روی سقف میکشیدند. به این هنر مرجوک یا سقف نقاشی شده چوبی میگویند.
ساخت ابزارهای طراحی و نقاشی
هنرمندان ایران زمین برای خلق آثار خود، متکی به خود بودند. آنان ابزارهای مورد نیاز خود را نیز با دست توانای خویش میساختند. در این مجموعه باید ساخت کاغذ پوستی، بوم، تخته صیقلی، قلم و قلم مو، چسب، روغن و مهره را قرار داد.
-
صنایع دستی مرتبط با استخوان
هر چند ممکن است عجیب به نظر آید، اما استخوان نیز توانسته نظر هنرمندان را به خود جلب کرده و ماده اولیه ساخت آثار هنری باشد. نقاشی و حکاکی روی استخوان در زمره این شاخه از صنایع دستی قرار دارد.
-
هنرهای وابسته به معماری
معماری به خودی خود یکی از مهمترین رشتههای هنری در ایران است که شاید قدمتی به بلندای تاریخ بشر و تمدن ایران دارد. این رشته با بسیاری از صنایع دستی ایران در هم آمیخته است. به عنوان نمونه تزئینات وابسته به معماری در این بخش قرار دارند.
آجرکاری (رگ چین، گل اندازی، لاریز، لابند، گره سازی)
یکی از مصالح ساختمانی قدیمی در معماری ایرانی، آجر است. هنرمندان ایرانی از این مصالح نه تنها برای ساخت و مقاوم سازی بنا بلکه برای تزئین قوسها و نما نیز استفاده کردهاند.

اوج شکوفایی هنر آجرکاری را باید در دوره سلجوقی جستجو کرد. آجرکاری به روشهای مختلفی مانند قواره بری، گره سازی، آجر کاری رنگی و نقش دار انجام میشود.

کاشیکاری
کاشیکاری با دنیای معماری عجین شده است. دنیایی پر از کاشیهای رنگی و پر نقش و نگار که با هدف خاصی در کنار هم چیده شدهاند. شیوههای تزئینی برای کاشیکاری بسیار مهم است و یک صنعت دستی محسوب میشود. امروزه دنیای کاشیکاری با معرق ترکیب شده و معرقکاری با کاشی صورت میگیرد. به این صورت که قطعاتی از کاشیهای بریده شده در کنار هم قرار میگیرند تا شکل جدیدی پدید آید.

در دنیای کاشیکاری، کاشیهای هفت رنگ نیز بسیار جذاب هستند. شکل و ابعاد منتظم بخش اصلی کاشیهای هفت رنگ را تشکیل میدهند. شکلهای مربع و مستطیل در این اجرا بسیار مهم هستند و با رنگهای مخصوصی دنبال میشوند. هفت رنگ اصلی در این هنر وجود دارد که رنگ طلایی نیز به آن افزوده شده است.

آهکبری (ساروج بری)
ایجاد نقشهای برجسته با آهک را آهک بری میگویند. استفاده از آهک در بنا، بیش از دو هزار سال قدمت دارد. خلاقیت معماران ایرانی با شناخت بیشتر ویژگیهای آهک بروز یافت. هنرمندان از این ماده برای پوشش طاقها، ساخت پل، حوض، سد و آب انبار استفاده میکردند. نفوذ ناپذیری آهک در برابر رطوبت، سبب شد استفاده از آهک گسترش یابد. آثار زیبایی از آهک بری در آثار باستانی مانند گرمابههای قدیمی مانند حمام وکیل بر جای مانده است. نقوش برگرفته از طبیعت، داستانهای اساطیری و افسانههای کهن به صورت رنگین با هنر آهک بری، تزئین آثار تاریخی ایران است.
گچبری (گچ بری برجسته، زبره، برهشته، الوان، معرق گچی، مشبک)
هنر گچ بری از قدیمیترین هنرهای وابسته به معماری است. این هنر در تمامی کشورهای جهان با شکل و ویژگیهای منحصر به فردی رایج بوده است. گچ ابتدا تنها برای پوشش دادن به خشت به کار میرفت.

اما به مرور تبدیل به مصالحی برای تزئین سقف و دیوارها شد. این هنر قبل از دوره اشکانیان در ایران وجود داشت. در دوره صفویه مقرنسهای گچی با طرح گل و گیاه در کاخهای پادشاهان استفاده میشد. در دوره قاجار گچ بری تحت تاثیر معماری اروپایی قرار گرفت و در سرستونها و سقفهای عمارات مجلل خودنمایی کرد.

آینه کاری
قرار گرفتن قطعات کوچک آینه بر اساس طرحهای هندسی، از زیباترین تزئیناتی است که در بناهای ایرانی دیده میشود. آینه کاری را باید یکی از شاهکارهای هنرمندان ایران زمین دانست.

برای آینه کاری ابتدا بر اساس طرح مورد نظر، سطح دیوار یا سقف، گچ بری میشود. زیرا سطح آینه کاری باید دارای فرورفتگی و برجستگی باشد. سپس قطعات آینه به شکل مناسب برش خورده و با چسب به سطح کار، چسبانده میشود.

مقرنسکاری (مقرنسسازی)
در قسمت زیرین طاقها و گنبدها در عمارت و کاخ های تاریخی ایران، قسمتهای پله پله کوچکی دیده میشود که باعث زیبایی بیشتر بنا میگردد. به این طبقات کوچکی که در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند، مقرنس میگویند. مقرنس ابتدا برای ساخت گنبد طراحی شد.

اما در گذر زمان جنبه تزئینی یافت. از انواع مقرنس میتوان به لانه زنبوری و معلق اشاره کرد. مسجد امام اصفهان، مسجد شیخ لطف الله، عمارت عالی قاپو و بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی از مثالهای بیمانند مقرنس کاری در ایران هستند.

لایه چینی
برای ساخت لایه چینی ابتدا با استفاده از گل سرخ، طرح خاصی با قلم مو بر سطح کاشی طراحی میشود. سپس این کار چندین بار تکرار میگردد تا طرح، حالت برجسته یابد. در پایان طرح برجسته با لایهای از طلا پوشانده میشود. نمونههای عالی هنر لایه چینی را میتوان در چهلستون و هشت بهشت مشاهده کرد.
یزدی بندی (رسمی بندی)
در معماری ایرانی زیر طاق و گنبد، به مکان مناسبی برای جلوهگری هنر معماران ایرانی تبدیل شده است. علاوه بر مقرنس که گفته شد، رسمی بندی و یزدی بندی نیز زیر طاقها اجرا میشود. یزدی بندی نقطه بین رسمی بندی و مقرنس است. رسمی بندی دارای یک شبکه کامل است. اما در یزدی بندی شبکه وجود ندارد. بلکه واحدهای مجزایی شکل میگیرد که معمار بر اساس ذوق خود آنها را به هر شکلی میتواند قرار دهد. یزدی بندی را میتوان در خانه های تاریخی، بازارها و اماکن مقدس یزد و کاشان و اصفهان مشاهده نمود.
-
صنایع دستی چرمی
چرم بعد از پشم که برای نخ ریسی مورد استفاده قرار میگیرد، از مهمترین محصولات حیوانی در صنایع دستی است. از دیرباز محصولات متنوعی از چرم دباغی شده تولید میشد. دوخت پوستین، کلاه و زین از قدیمیترین تولیدات چرمی بشر هستند.
جلدسازی چرمی سنتی
از انواع صنایع دستی ایران که قدمتی کهن دارد، باید به هنر ساخت جلد چرمی برای کتب اشاره کرد. از گذشتههای دور این هنر در ایران برای نگهداری از کتابها رواج داشت. برای این امر چرم دباغی شده را در ابعاد مناسب برش داده و روی آن را حکاکی میکردند. جلدهای چرمی شامل انواع مختلفی همچون تیماج، ساغری، صدفی و زرکوب است.
سراجی سنتی
هنر ساخت وسایل گوناگون از چرم طبیعی را سراجی میگویند. در سراجی به روش سنتی، چرم را در ابعاد مناسب برای وسیله مورد نظر برش میدهند. قطعاتی که بایستی به یکدیگر متصل شوند، را با سنبه سوراخ کرده و با نخهای مخصوص میدوزند.
سوخت روی چرم
فشردن مهرهای فلزی گداخته بر چرم، سبب ایجاد نقوشی بر روی آن میگردد. نقش ایجاد شده، به صورت فرورفته است.
سوخت معرق
گاهی طرحی را روی چرم کشیده و داخل آن را خالی میکنند. سپس با قطعاتی از چرمهای رنگ دیگر، درون طرح را پر میکنند. به این هنر، سوخت معرق چرم گفته میشود.
معرق چرم
هنگامی که قطعات مختلف چرم با الگوهای مشخصی در کنار یکدیگر قرار گرفته و یک اثر واحد را تشکیل دهد، معرق چرم شکل گرفته است. برای این هنر ابتدا طرح مورد نظر انتخاب شده و اندازه هر قطعه مشخص میشود. سپس با برشهای دقیق، قطعات در کنار یکدیگر قرار داده شده و به هم متصل میشوند.
نقاشی روی چرم
رنگهای جوهری یا اکریلیک برای نقاشی روی چرم استفاده میشود. برای این کار ابتدا طرح مورد نظر روی چرم پیاده شده و با رنگ مناسب رنگ آمیزی میگردد.
نقش اندازی ضربی روی چرم
یکی از روشهای ضرب کردن روی چرم با استفاده از دو قالب فلزی نقشدار است. این دو قالب باید یکی برجسته و دیگری فرورفته باشد. قالبها را داغ کرده و چرم را در میان آن دو قرار داده و میفشارند. طرح روی قالبها به این شکل به چرم منتقل میشود. نقش اندازی ضربی روی چرم، طرق دیگری نیز دارد.
تعویذ
از بعد اسلام استفاده از ادعیه و آیات قرآن همراه افراد یا حیوانات مردم رایج شد. در این بین کیف مانندی که این دعاها داخل آن قرار میگرفتند و فرد بصورت آشکار یا پنهان همراه خود حمل میکرد، تعویذ نام دارد.
حکاکی
برای حک کردن یک نقش روی چرم، ابتدا طرح مورد نظر روی چرم کشیده میشود. سپس با قلم فلزی مخصوصی، حکاکی انجام میشود. در نهایت سطح چرم را با لاک مخصوص این کار میپوشانند.
زین سازی
یکی از انواع صنایع دستی ایران که در حال فراموشی است، ساخت زین برای اسب است. زین سازی بیش از هر نقطه از ایران، در مناطق ترکمن نشین رواج داشته است. این هنر که زیرشاخهای از صنایع چرمی به حساب میآید، با استفاده از چرم شتر خلق میگردد. ابزارهای استفاده شده در ساخت زین بسیار ساده و ابتدایی است.
پیشههای سنتی وابسته به صنایع دستی
برخی از شغلهای سنتی بنا به نیاز و در ارتباط با صنایع دستی به وجود آمدند. اما در گذر زمان خود به یک هنر بدل شدند. به گونهای که صاحب آن پیشه باید در انجام آن به مهارت لازم دست یابد و ظرافتهای فراوانی را لحاظ کند.
ابریشمکشی
کار تبدیل پیله ابریشم به نخ ابریشمی را ابریشم کشی مینامند. در این حرفه که خود نوعی هنر محسوب میشود، باید به نخ آسیبی وارد نشود. این شغل به دقت زیادی نیاز دارد تا نتیجه کار، قابل استفاده برای نساجی باشد.
رفوگری
فرش و قالی دستبافت از داراییهای ارزشمند خانوادههای ایرانی بوده و هست. اما این دارایی با گذر زمان دچار آسیبهایی میشود. هنر رفوگری یکی از انواع صنایع دستی ایران است، که برای ترمیم فرش و قالی پدید آمد. هنرمندان رفوگر دارای مهارت چشمگیری در ترمیم دستبافتها هستند. این هنرمندان با انواع گره و بافت و رنگرزی به خوبی آشنا هستند و فرشهای دستی را مانند روز نخست، ترمیم میکنند. بدون آنکه اثری از رفو باقی بماند. اکنون بسیاری از هنرمندان این رشته در بازارهای فرش ایران مشغول مرمت قالیهای قدیمی گرانبها هستند.
رنگرزی گیاهی
رنگرزی سنتی روی کاغذ، چوب، پنبه، ابریشم و الیاف طبیعی انجام میشود. محصولات نساجی سنتی و دستبافتههای داری، زیبایی خود را مرهون هنر رنگرزی هستند. رنگرزی با استفاده از مواد رنگ زای گیاهی و حیوانی دارای ترفندها و ریزهکاریهایی است که این شغل را در ردیف هنرهای دستی قرار میدهد.
رنگ سازی سنتی
ساخت رنگ برای رنگرزی الیاف یا جوهر و مرکب، خود یک پیشه هنری جداگانه به حساب میآید. صاحبان این پیشه، رنگها را از رنگدانههای گیاهی، یا مواد گرفته شده از بدن حیوانات و مواد موجود در طبیعت به دست میآورند. ساخت مرکب برای خوشنویسی و نقاشی نیز در همین ردیف میگنجد.
گلابتون سازی
تولید نخ گلابتون از ابریشم طبیعی و نقره یا طلا، گلابتون سازی نامیده میشود. نخ گلابتون در گلابتون دوزی و زری بافی کاربرد دارد. آخرین فردی که این نخ را به روش سنتی در اصفهان تولید میکرد، استاد عباسعلی فولادگر بود که در سال 1393 از دنیا رفت. اکنون این هنر را باید منسوخ شده دانست.
نخریسی سنتی
تبدیل الیاف نتابیده به نخ به روش سنتی با دوک و چرخ انجام میشود. این رشته از صنایع دستی، پایه و اساس نساجی و هنرهای دستبافت به حساب میآید. تابیدن نخ با دوک، در ایران قدمتی چند هزار ساله دارد. چرخ ریسندگی نیز همچنان در برخی روستاهای ایران قابل مشاهده است.
دباغی سنتی
پوست حیواناتی چون گاو و بز، بعد از ذبح جاندار و جدا شدن از بدن حیوان، در معرض فساد و تجزیه قرار دارد. برای جلوگیری از تخریب پوست، موادی به آن میزنند تا پوست تبدیل به چرم شود. در واقع دباغی سنتی، روش بسیار قدیمی برای نگهداری از پوست حیوانات است. دباغی دارای مراحل متعددی است که هر مرحله گاه تا ده روز به طول میانجامد.
ملقمه فلز
جداسازی طلا از ناخالصیها با استفاده از آلیاژ جیوه را ملقمه یا ملغمه میگویند. در طی قرنها این روش برای استخراج طلا، استفاده میشد. اما به دلیل خطر بالای این شیوه، در گذر زمان با روشهایی چون تیزاب کاری جایگزین گشت. نتیجه ملقمه کاری، حل شدن طلا در جیوه است. در برخی از آثار هنری برای تزئین و پوشاندن سطوح فلزی از ملقمه جیوه و طلا استفاده میشود.
سخن پایانی
انواع صنایع دستی ایران دنیای بی پایانی از رنگ و هنر هستند. این بخش عظیم از هنر ایرانی با استفاده از مواد اولیه ارزان و در دسترس تهیه میشود. صنایع دستی این قابلیت را دارد که بتواند به بخش سودآوری از تولید ناخالص ملی بدل شود. متاسفانه بسیاری از رشتههای صنایع دستی تاکنون به فراموشی سپرده شدهاند. و برخی رشتهها نیز در شرف نابودی هستند. اما احیا این بخش از هنر ایرانی با تدابیری خردمندانه ممکن است. امید است که مدیران کشور به ارزش انواع صنایع دستی ایران پی برده و بیش از پیش در راه اعتلای این بخش گام بردارند.
بخشی از عکسهای این مطلب را سرکار خانم پرستو عطرسائی و جناب آقای فواد موسوی عزیز ثبت نمودهاند.
امتیاز شما به این صفحه:
انواع صنایع دستی ایران
انواع صنایع دستی ایران با تنوع خود، نشانگر روح هنرمند و خلاق ایرانیان است. در مطلب بالا به معرفی و لیست کامل انواع صنایع دستی ایران پرداختیم.