جبیر ، آهوی بومی ایران
جبیر زیباترین و ظریفترین آهوی بومی کویر ایران است. در حال حاضر سه گونه آهو، با نامهاي آهوی ایرانی، جبیر و آهوی کوهی در حيات وحش ايران دلبريايي ميكنند. این جاندار جز گونههای بومی حیوانات ایران است. جبير در بين آنها به دليل نادر بودن اين گونه اهميت خاصي دارد. جبیر از راسته زوج سمان و خانواده گاوسانان است، که شباهت زیادی به آهو دارد. به جبیر در استانهای مختلف آسک یا بزآهو نیز میگویند. در اين مقاله به تفاوت آن با آهو، خصوصيات فيزيكي، رژيم غذايي، توليد مثل، شاخ، رفتار و عادات، عکس جبیر، شكارچيان طبيعي، ردزنی، زیستگاه، پراکنش و تهدیدات اين حيوان بومي ايران پرداخت شده است. همچنین به نامهای آن، حضور آهو در ادبیات و فرش ایرانی و نقوش آهو در سنگ نگارهها اشاره شده است.

تفاوت آهو با جبیر
عمدهترین تفاوت جبیر با آهو، گوشها و دم آنها است كه معمولاً از آهوها بلندتر است. مادهها اين حيوان بر خلاف آهو دارای شاخهای نازک و بلند هستند. شاخهاي جبیر نر قوس زیادی به خارج ندارند و قدری موازی به نظر میرسند. اين حيوان مثل آهوان تشکیل گلههای بزرگ را نمیدهد. در گذشته این حیوان یکی از انواع غزال گرمسیری (Gazella dorcas) پنداشته میشد. اما مطالعات ژنتیکی جدید جدایی این دو جانور را مشخص کرده است. به لحاظ زیستگاهی این دو حیوان مناطق متفاوت زیستگاه دارند. آهوها ساکن دشتهای باز هستند، در حالی که جبيرها حاشیههای کویر زیستگاه دارند. این حیوان بومی ایران برخلاف آهوان تحمل و طاقتشان بالا است. در شرایط کم آبی تا حدودی میتوانند دوام بیاورند. اما از نظر رنگ شبیه آهوها هستند.
جبیر
جبيرها عموما داراي ارتفاع 55 تا 65 سانتیمتر، وزن 15 تا 25 کیلوگرم، طول سروتنه 90 تا 110سانتیمتر، دم 15 تا 20 سانتیمتر هستند. آنها دارای موهاي تابستانی مایل به قرمز و خز در آنها صاف و براق است. در زمستانها، رنگ پوست شکم و گلو در تضاد بیشتر است. طرفین صورت دارای نوارهای شاه بلوط تیره از گوشه چشم تا پوزه است، که با نوارهای سفید هم مرز است. در واقع یک رنگ سفید مشخص در هر طرف صورت آنها وجود دارد. موهاي دم نسبتاً بلند و سياه رنگ است. یکی از ویژگیهای این آهو، شاخكهاي موهایی است، که از زانوها رشد میکنند.

رژيم غذايي جبيرها
جبير از علوفه بوتهها و برگ درختان تغذیه میکند. این حیوان ریشههای برخی از گیاهان را میخورد، تا عطش خود را در تابستان فرو نشاند. انتخاب گیاهان و مواد غذایی با فیبر کم و پروتئین زیاد توسط آنها ممکن است، بازتاب هضم فیبر ضعیف آنها باشد. معده سبک این حیوانات ممکن است، به عنوان کمک برای جهش سریع آنها باشد. اين امر وسیلهای بسیار موثر برای فرار از دست شکارچیان تلقی ميشود. همچنین مقدار زیادی خاک، در هنگام تغذیه از گیاهان زمینی وارد بدن این حیوان میشود. خاک خورده شده ظاهراً نیازهای معدنی این حیوانات را برآورده میکند. مطالعات رادیوایزوتوپی نشان دادهاند، که خاک به عنوان منبع خوبی از مواد معدنی است و به طور کلی در طول تابستانهای فاقد خوراک، این مواد معدنی میتواند به حیوانات چرنده کمک کنند.
وجود سیلیس در مدفوع جبيرها، نشانگر وجود خاک در خوراک اصلی این آهوان است. از آنجا که علوفههای خشک، معمولاً ذرات گرد و غبار بیشتری دارند، این به معني آن است كه اين علوفهها، مقدار زيادي سیلیس دارند. وجود مقادیر بیشتری سیلیس در مدفوع این چهارپایان در مقایسه با دامهای اهلی، نشانگر هضم واقعی خاک توسط این گونهها است.
سازگاري بدن جبيرها با كم آبي
جبيرها بوتههاي را انتخاب ميكنند، که نه تنها از نظر مواد مغذی غني باشد، بلکه مقدار آب آنها نیز بايستي زياد باشد. براي همين دليل است، كه آنها در كوير دوام ميآورند. آنها در آبشخورها، به طور متوسط 71 ثانیه صرف نوشیدن آب میكنند، معمولاً عطش خود را با یک دوره نوشيدن فروكش میكند و در نتيجه پياپي آب نميخورند. مادههاي اين حيوانات در نيمه ارديبهشت ماه بيشتر سرآب و آبشخورها میآیند. علت آن، فرا رسيدن زمان زايمان مادهها است، كه نياز بیشتری به آب دارند.

بنابر یافتههای پژوهشگران، آهوهایی که در شرایط سخت و خشک کویری، مانند خشکسالی، قرار گرفتهاند، ذخیره چربی بیشتری در مغز خود دارند. به احتمال زیاد، آهوها این میزان چربی را به این دلیل ذخیره میکنند که مغزشان در هنگام کم آبی و کم غذایی، دچار کاهش فعالیتهای سوخت و سازی نشود.
توليد مثل جبيرها
به نظر ميرسد، در صورت مساعد بودن شرايط زيستي جبيرها، دوبار در سال میتواند تولیدمثل کنند. نرها برای دسترسی به زنان رقابت میکنند. در مناطق گرمسیر اوایل پاییز و در مناطق سردسیر اواخر پاییز جفتگیری شروع ميشود. مدت آبستنی حدود 170 روز است. زمان زایمان این حیوان، تقریبا اوايل ارديبهشت ماه مـيباشـد. یک یا دو بره به دنيا ميآيد. دوقلوزایی معمولا در شرایط مطلوب محیط بیشتر رخ میدهد. البته در بین این حیوانات زیاد رایج نیست. بچهها در دو روز اول کاملاً بیحرکت و به اصطلاح افراد محلی خواب هستند. برهها تا حدود پنج ماهگی شیر میخوردند و در 20 ماهگی بالغ میشوند. طول عمر آنها حدود 12 سال است.
جبيرها در اوايل ارديبهشت ماه بیشترین تولید مثل را دارند اما تولیدمثل در پاییز هم دارند. این به علت است که چرخهی زاد و ولد این حیوان بسته به شرایط محیطی از یک منطقه به منطقه دیگر متفاوت است.
شاخ جبیر
طول شاخهاي جبيرها، به طور متوسط 25 تا 30 سانتیمتر است. طول شاخ بیش از 40 سانتیمتر طولانیترین طول رکورد بوده است. این شاخها مستقیم با انحنایی در طرف جلو است. شاخها پیچ قلاب مانند نوک شاخ آهوی ایرانی را ندارند. شاخ جبيرهاي نر قوس زيادي ندارد و قدري موازي به نظر ميرسند. خميدگي انتهاي شاخ نيز به طرف جلو متمایل است. شکل شاخ در نرها کمی کلفتتر است. اين شاخها هرچه به نوک نزديك میشود، شاخها نازکتر میشوند و به سمت عقب بر میگردند.
بر روي شاخهاي آهو و جبير نر گرههایي دایرهای منظم از ابتدا تا انتهای شاخ وجود دارد. از طریق گرهها نميتوان سن اين حيوانات را تشخيص داد. شاخهای حیوانات ماده، دایرههاي كمتري دارند. بلندترین شاخ جبیر در ایران مربوط به استان فارس است که آنها 32 سانتیمتر طول دارند. شاخهای نر این حیوان وقتی از جلو دیده میشوند، مستقیم و موازي به نظر ميرسند. شاخها اما در یک نر بالغ به شکل S انگلیسی در میآیند.

رفتار و عادات جبيرها
جبيرها حیوانات خجالتی هستند. از حضور انسانها در زيستگاهشان ناراحت و عصبي ميشوند و به شدت از انسانها مي ترسند. آنها میتوانند برای مدت طولانی بدون آب زنده بمانند و مایعات کافی از گیاهان و شبنم دریافت کنند. بنابراین آنها برای زندگی در مناطق بسیار خشک سازگار هستند. اگرچه بیشتر آنها به تنهایی و زندگی خانوادگی (مادر و فرزندان) دارند، اما بعضی اوقات در گروههایی 4 تا 10 تایی نيز مشاهده شدهاند. بندرت گلهي آنها به 25 عدد میرسد. البته ساختار گله با فصول تغییر میکند، بخشی از آن به دلیل ماهیت چرخه تولیدمثل این حیوان است. آنها زیستگاه خودشان را با چندین حيوان گیاهخوار دیگر مانند بز كوهي، قوچ اوریال، شتر و گراز وحشی سهيم ميشوند.
جبیر یکی از تندروترین حیوانات گیاهخوار در طبیعت ایران است. اين حيوان سرعت ۸۰ کیلومتر در ساعت را دارد. البته دویدن جبیر بدون پرش صورت میگیرد. مهمترین دشمن طبیعی این حیوان با توجه به سرعت بسیار بالا و محل زندگی آنها، یوزپلنگ است. آنها روز گرد هستند و گاهی شبها نیز به چرا میروند.

جبیرها حیواناتی با سرزمین قلمرویی هستند و در یک زمین مشخص باقی میمانند. این قلمرو توسط مدفوع یا پشگل توسط حیوان نر، مکررا مشخص و نشانهگذاری میشود. البته آنها در شرايط نامساعد محيطي (خشكسالي) از جمله كمبود بوته و علوفه به سرزمينهاي ديگر كوچ ميكنند. تغييرات قلمرو اين حيوان، در مناطق توزيع آن در ايران، گواه اين مطلب است. به عنوان مثال در استان اصفهان در پناهگاه حيات وحش عباس آباد نايين در حال حاضر، تعداد كمي از اين حيوانات در آنجا زيستگاه دارند. در حالي كه در گذشتههاي نه چندان دور، در تپه ماهورهاي منطقه، فراوانترين حيوان های ايران، جبير بود.
شكارچيان طبيعي جبيرها
شكارچيان طبيعي جبير، پلنگ، ببرهای بنگال، يوز، كاراكال شیرهای آسیایی هستند. در خارج از مناطق حفاظت شده، آنها ممکن است مورد حمله سگهای وحشي، گرگها و شغالها قرار گیرند. در ايران شكارچيان طبيعي آنها، يوز كاراكال و گرگ است.
ردزنی جبير
ردزنی جبير از طریق مدفوع یا سرگین این حیوان صورت میگیرد. از طریق سرگین میتوان نر و ماده بودن جبير، سن و فصل عبور این حیوان پی برد. تشخیص نر و ماده بودن جبير به این صورت است، که چون معمولا سرگین و ادرار در یک زمان صورت میگیرد. اگر ادرار روی زمین با فاصله از سرگین باشد، حیوان نر است. در غیر این صورت، ادرار و سرگین روی هم باشند، حیوان ماده است. سرگین یا پشگل جبيرها گرد هستند، در حالی که سرگینهای بز، قوچ و میش کشیده تر از سرگین این حیوان است.

پراکنش و زیستگاه جبیر
جبيرها در دشتهای خشک و تپهها، بیابانها، کویر خشک و جنگلهای كم تراكم زندگی میکنند. آنها در بیش از 80 منطقه حفاظت شده در هند زيستگاه دارند. در هند و پاکستان زیستگاه جبيرها، بوتههای پراکنده و مناطقی از پوشش گیاهی پراکنده است. معمولاً آنها در تپههای شنی و مناطق بیابانی هند نیز مشاهده میشوند. در پاکستان، از ارتفاعات 1500 متر (4،900 فوت) ميتوان آنها را يافت. در ایران اطلاعات کمی در مورد این حیوان وجود دارد، زیرا هیچ مطالعه منظمی در مورد اکولوژی یا رفتار آنها انجام نشده است. به نظر می رسد که جبير شرایط خشک، مناطق گرم جنوب ایران را ترجیح میدهد.
بدون شک جبير یک حیوان بسیار سازگار است. حتی در محدوده نمک در Punjab پاکستان و تا ارتفاع حدود 1200 متر نيز متداول است. در مناطق وسیعی از تپههای ماسهای تا سطح دریا و همچنین در ارتفاعات سنگی و مناطق مرتفع با ارتفاع 1500 متر نيز زيستگاه دارد.
پراكنش جهاني جبير
در شرق ایران، جنوب افغانستان و پاکستان، استان بلوچستان تا سند و شمالغربی افغانستان و در هند منطقه پنجاب و شرق تا دهلی، Haryana هند، در شمال و جنوبغربی هندوستان پراكنش دارد.
پراكنش جبير در ايران
جبير معمولاً در جنوبشرقی کشور گسترده است. البته در مناطق مناسب براي زيستگاه اين گونه، در شرق رشته کوه زاگرس و جنوب البرز نيز ديده شده است. در شمال و غرب ايران، اين گونه تا کنون وصف نشده است. در واقع جبيرها از منطقه حفاظت شده توران تا پارک ملی کویر استان یزد، جنوب فارس، کرمان، هرمزگان، سراسر مناطق ساحلی جنوب تا بلوچستان و سیستان و جنوب خراسان پراکندگی دارند.

جمعيت جبيرها در كل پراكنشها
جمعیت جبير در هند با تدابير دولتي نااميد كننده نيست. جمعیت آنها در ایران و پاکستان پراکنده است. شکار توسط شكارچيان به شدت جمعیت آنها را کاهش داده است. در افغانستان آنها بسیار نادر هستند.
مناطق حفاظت شده جبيرها در پراكنش آنها
جبيرها در هند در بیش از 80 منطقه حفاظت شده قرار دارند. در ايران نه منطقه حفاظت شده با نامهاي پارک ملی کویر، مناطق حفاظت شده توران، پناهگاه حیات وحش نایبندان طبس در استان خراسان جنوبی ، مناطق حفاظت شده بهرام گور فارس و هرمود لارستان، منطقه حفاظت شده شیراحمد در حومه سبزوار، منطقه قله ریگ نهبندان در استان خراسان جنوبی ، مناطق حفاظت شده خبر در کرمان، پارک ملی دریایی نایبند در استان بوشهر و جزیره لاوان وجود دارند. در کشور پاکستان در پنج منطقه حفاظت شده، محافظت میشوند.

تهدیدات جبيرها
جبيرها به خاطر شکار گستردهي آنها براي گوشت و شاخها و قاچاق به كشورهاي عربي در افغانستان، ایران و پاکستان تهدید به انقراض هستند. بخصوص در افغانستان اين تهديدات اين موجود در آستانه انقراض قرار داده است. البته در ايران علاوه بر شكارچيان، خشكساليهاي پياپي، تيشه به ريشه اين حيوان بومي ايران زده است. تهدیدات دیگر اين حيوان زيبا از بین رفتن زیستگاههاي آنها به دلیل گسترش کشاورزی، صنعتي شدن و اكتشاف معادن است. زیستگاه آنها توسط شهرکهای انسانی مورد حمله قرار گرفته است. همچنین رقابت با حیوانات اهلی بقای آنها را در ایران نیز تهدید میکند.
وضعیت جمعيت اين آهوي بي نظير در این کشورها كاملا مشخص نیست. تخمين زده مي شود، اين حيوان حدود 1300 راس در ایران جمعیت داشته باشد. اما جعميت آن در هند نااميد كننده نيست و در سال 2001 جمعیت آنها، بیش از یک میلیون راس در كل كشور هند تخمین زده شده بود. از سال 2003، اين آهو به عنوان حيوان آسیب پذیر در لیست قرمز، اتحادیه بینالمللی حفاظت از محیط زیست( IUCN) قرار گرفته است. آهوی هندی یا جبیر در ایران از جمله گونههای حفاظت شده و در معرض انقراض کشور بشمار میرود.

از ۱۳ گونه آهوی كل دنيا، چهار گونهی آنها با نامهای آهوی قرمز، آهوی عربی، آهوی ملکهی سبا و آهوی سعودی انقراض یافتهاند. آگاهی و فرهنگ سازی شاید بتواند نقشی در حفظ بقای این حیوان زیبا داشته باشد.
به تازگيها در ايران انجمن نذر طبيعت با مشاركت حاميان طبيعت و خيرين، جهت ساخت آبشخور و تامين علوفه براي تغذيهي جبيرها در حيات وحش اقدام نموده است، تا مانع مهاجرت اين حيوان بومي در حيات وحش عباس آباد- در شمال شرق نايين و شهرستان خوروبيابانك شود.
نامهاي دیگر جبير
جبیر كلمهي عربي است و معناي سركش را ميدهد. نام علمی اين آهو، Gazella bennettii، نام انگلیسی Jebeer gazelle، Indian gazalle است. نام فارسی آن، جبیر و در هندوستان با نام Chinkara شناخته ميشود. اين حيوان در ايران به آهوی کویری معروف است. در كرمان بز آهو و در بلوچستان آسک نام دارد.
آهو در ادبيات ايران
در ادبیات فارسی آهو سمبل رمیدگی، تیز پا و گریز پا بودن، مظهر زیبایی، زیبایی معشوق، معصومیت، وقار، رهایی و زنانگی است. اما عليرغم چابکي هميشه مغلوب پلنگ و شیر ميشود. به وفور در شعر شاعرانی همچون فردوسی، سنايي، رودكي، دقيقي، جامي، ناصرخسرو، مولوی، خاقاني و غيره به چشم ميخورد.
از حسرت آن دیدهی چون دیدهی آهو / این دیده نه در خواب نه بیدار چو خرگوش ( سنایی )
هین ازو بگریز چون آهو ز شیر / سوی او مشتاب ای دانا دلیر ( مولوی )
اما در شعرهای مولوی، علاوه بر نماد رمندگی و دوندگی، این حیوان سمبل اهل معرفت، گاه تمثیل قهر و لطف و گاه زیبایی است. مولانا وقتی میخواهد بگوید در این جهان قهر و لطف با هم آمیخته است، مثال آهو و گرگ را میزند.

آهو در نقوش فرش ايراني
آهو در فرشهاي ايران تصوير گوياي از حضور انبوه آن در طبيعت ايران ميباشد. درواقع آهو و گوزن از سمداراني ميباشند که به دليل چابکي، زيبايي و اهميت آن به عنوان شکار، در اکثر فرشهاي ايراني، با نقوش حيواني و به خصوص قاليهايي با طرح شکارگاه، ديده ميشوند. و آهو و گوزن در ديوار نگارههاي خانهي پيرنيا – در شهر نایین از توابع استان اصفهان – نيز ترسيم شده است. گوزن زرد ایرانی از پستاندارانی است، که متاسفانه به دلیل عدم مدیریت در حال انقراض است.
نقش آهو در سنگ نگارهها
نظریههای متفاوتی در مورد سنگ نگارهها نقوش آهو وجود دارد. برخی از این نگارهها، نشان دهنده دفینه و یا گنج نهفته و برخی از آنها هنر و زندگی مردمان سرزمین ایران را بازگو میکنند. از سنگ نگارههای معروف ایران می توان به نقوش کوه ارنان( کوه هرمی شکل در میان مزارع کشاورزی و ما بین دو شهر مهریز و تفت و در فاصله 100 کیلومتری مرکز یزد) اشاره كرد. ارتفاع این کوه 840 متر، گستردگی آن در حدود 25 کیلومتر است. در این کوهها، مردان شکارچی برهنه با نیزه به دست، با سگهای شکاری و پرندگانی به شکل نمادین به چشم ميخورد. انواع مختلف حیواناتی مثل بز کوهی، آهو، پرندگان، انسانهای سوار بر اسب، الاغ و استر دیده میشود.
همچنین آهو از حیوانات ایران، در نقوش برجسته تخت جمشید است. به نظر می رسد این نوع آهو، آهوی زرد است که نسل آن منقرض شده است.
در برخی از گورستانهای ایران نقوش آهو، نماد قبر زنان و اشیایی که با آنها دفن شده است، میباشد. گورستان بلفا یا ابوالوفا در در شرق شهرستان کوهدشت استان لرستان، دارای شگفتیهای بیشماری است. در سنگ قبرهای میلهای این گورستان، نقش آهو روی سنگها وجود دارد. برخی آن را نماد گذر سریع عمر انسان میدانند.
همچنین نقش آهو به صورت مکرر در ظروف سفالین دورههای مختلف تاریخ ایران به چشم میخورد. از جمله میتوان به گلدان با زمینه نخودی در موزه آبگينه اشاره كرد. كه در اين گلدان، تصاوير پنج جانور (دو آهو، دو اسب و و گوزن) در حال حركت در بين نقوش گیاهی است.

عکسهای این پست را جنابان آقای حسین رحمانی و مهدی جلالپور عزیز ثبت نمودهاند.
امتیاز شما به این صفحه:
جبیر
جبیر زیباترین و ظریفترین آهوی بومی کویر ایران است. در حال حاضر سه گونه آهو، با نامهاي آهوی ایرانی، جبیر و آهوی کوهی در حيات وحش ايران دلبريايي ميكنند. در اين مقاله به تفاوت آن با آهو، خصوصيات فيزيكي، رژيم غذايي، توليد مثل، شاخ، رفتار و عادات، شكارچيان طبيعي، ردزنی، زیستگاه، پراکنش و تهدیدات اين حيوان بومي ايران پرداخت شده است.