شير ايراني یکی از حیوانات ملی ایران زير گونهي مشخص با نام علمي Felis leo persicus است. شیر ایرانی، ببر خزر، پلنگ و یوزپلنگ ايراني ریشه در تاریخ، فرهنگ و هنر ایران دارد. در اين محتوا تلاش شده است تا به معرفي و مشخصات شير ايراني، پراكنش و زيستگاه شير ايراني در ايران و جهان، تغذيه و طعمه شيرهاي ايراني در ايران، رفتار و عادات شير ايراني، طول عمر شير ايراني، توليد مثل شير ايراني، آخرین شیر ایرانی مشاهده شده در ايران، دلیل انقراض شیرهای ایرانی، تلاشها برای بازگرداندن شير ايراني به ايران، احياي شير ايراني در زيستگاه اجدادش، شیر در ايران باستان، نقش شير در آثار باستاني ايران، نقش شير پس از اسلام در ايران، شير در فرش ايراني، شير از حیوانات ایران در ادبيات ايران، نماد شیر و واژه شير پرداخته شود.

با انقراض شير ايراني در ايران نام آن به شير آسيايي و در هند به شير هندي تغيير يافته است. شیر ایرانی یکی از 3 نماد حیوان ملی ایران نیز هست.
گربه سانان ایران
ده گربه وحشی ایران شامل شير ايراني، ببر مازندران و یا ببر هیرکانی، يوز پلنگ، پلنگ ايراني، گربه وحشي، كاراكال يا سياه گوش، وشق يا لینکس، گربه جنگلی، گربه پالاس و گربه شنی در ايران هستند.
مشخصات شير ايراني
شير ايراني کوچکتر از شیر آفریقایی است، اما در قياس با شير آفريقايي بدني تنومند دارد. طول بدن اين حيوان در نرها 170 الي 220 سانتيمتر و در مادهها 140 تا 180 سانتيمتر است. طول دم 70 الي 105 سانتيمتر است. وزن حيوان منقرض شده ايران در نر و ماده نیز متفاوت است. در نرها 160 الي 190 كيلوگرم و در مادهها 110 تا 120 كيلوگرم است. ویژگی اصلی ریختشناسی شیر ايراني عبارت است از چین و چروک طولانی پوست آن است که در امتداد قسمت زیرین بدن آنها كشيده شده است.
رنگ بدن اين حيوان بيشتر به رنگ کهربایی روشن است. اما رنگهاي ديگري مثل دارچيني، قهوهای مایل به سرخ، خاکستری و سياه در ايران پهناورمان نيز گزارش شده بود. یال شير ايراني کم پشتتر از شير آفريقايي است. به طوري كه گوشهاي شير ايراني قابل مشاهده است. رنگ یال بيشتر به رنگ قهوهای تيره رنگ است كه در آن تارهاي سفيد و سياه قابل مشاهده است. نسبت به شيرهاي آفريقايي يال شيرهاي ايراني تيرهتر است. شيرهاي ماده ايراني با داشتن چين در سطح شكمي به راحتي قابل تمايز با ساير گونهها هستند.
پراكنش و زيستگاه شير ايراني در ايران و جهان
پراكنش جهاني شير ايراني از سواحل مديترانه تا هندوستان، ايران، عربستان و آسيا ميانه بوده است. در حال حاضر شير ايراني فقط در هندوستان در جنگل گير زيستگاه دارد.
شير ايراني در گذشتههاي بسيار دور در كل ايران پراكنش وسيع داشت. به طوري كه در نيمه غربي ايران به صورت گسترده يافت ميشد. اما به تدريج پراكنش آن به استانهاي بوشهر، فارس و خوزستان رسيد. سپس از اين استانها نيز محو شد. اين حيوان پر ابهت ايران در نیزارهای انبوه، جنگلهای کنار رودخانهها، جنگلهاي بلوط زاگرس و دشتهاي ساحلي زيستگاه داشت.

تغذيه و طعمه شيرهاي ايراني در ايران
با توجه به حيوانات حيات وحش ايران در گذشته و زيستگاه شير ايراني، غذاي اين حيوان گراز، جيبر، قوچ، گوزن زرد ایرانی، آهو و گور بوده است. احتمالا گراز با نرخ باروری بالا، طعمه فراوانی برای شير ايراني بوده است. در صورت كمبود طعمه در قلمروش، شيرهاي ايراني به حيوانات اهلي مانند گاوميش و گاو حمله ميكردند.
رفتار و عادات شير ايراني
شيرهاي ايراني زندگي اجتماعي دارند. در واقع شیرها تنها گربهساناني هستند که به صورت گروهی زندگی میکنند. گلههاي شيرهاي ماده ايراني تعدادشان کمتر از شيرهاي آفريقايي است. گله شيرهاي ايراني خانوادگي است و شامل دو تا پنج ماده با تولههايشان است. شيرهاي نر معمولا منزوي هستند. نرها فقط در زمان جفتگیری یا هنگام شكار بزرگ به مادهها میپیوندند. نرها از قلمرو گله دفاع میکنند و بسيار قلمرو طلب هستند. آنها قلمروشان را با ادرار علامتگذاری میکنند. برای هشدار دادن به متجاوزان به طرز تهدیدآمیزی غرش میکنند.
معمولا در دسترس بودن طعمه، تعداد گلهها را مشخص ميكند. زماني كه طعمه زياد باشد، گله كوچكتر ميشود. معمولا شيرهاي ايراني به صورت به سينهخيز به طعمه نزديك ميشوند. در زمان طلوع و غروب خورشيد، بيشترين فعاليت بدني و شكار را دارند. البته زمان شکار بسته به زیستگاه آنها متفاوت است. اگر پوشش گیاهی كم باشد، شکار بیشتر در طول شب اتفاق میافتد. اما اگر پوشش گياهي ضخیم و انبوه باشد، شكار در طول روز صورت ميگيرد. در حالت عادي آنها سرعتي حدود چهار كيلومتر در ساعت دارند.
طول عمر شير ايراني
متوسط طول عمر آنها در طبيعت شانزده تا هجده سال است.
توليد مثل شير ايراني
جفتگیری در بين شيرهاي ايراني میتواند در طول سال صورت بگيرد. دورهي حاملگی شیرهای پارسي بین 100 الی 119 روز است. در يك زايمان یک تا شش توله به دنيا ميآيد. توله شیرهای ايراني به مدت شش ماه از شیر مادر تغذيه ميكنند. سپس آنها از سه ماهگی شروع به خوردن گوشت میکنند. شیرهای جوان هشت تا ده ماه زمان لازم دارند تا مهارتهای شکار کردن را بياموزند. در یک سالگي شيرهاي جوان مستقل میشوند. شیرهای نر در پنج سالگی و مادهها در چهار سالگی به بلوغ جنسی میرسند. میزان زنده ماندن در میان تولهها بسیار کم است. معمولا حدود 80٪ تولهها قبل از رسیدن به دو سالگی خواهند مرد.
آخرین شیر ایرانی مشاهده شده در ايران
صد و پنجاه سال پیش شير ايراني در دزفول، شوش، مسجد سليمان، رامهرمز تا بوشهر و استان فارس پراكندگي وسيع داشت. آخرين بار شير ايراني در سال 1320 در دزفول و همچنين به تعداد انگشت شمار در پناهگاه حيات وحش كرخه امروزي مشاهده و گزارش شده بود.
دلیل انقراض شیر ایرانی چیست؟
از مهمترين دليل انقراض شير ايراني ميتوان به شكار آنها توسط شاهزادگان قجري را ذكر كرد. شاهزادگان قجري برای نشان دادن قدرت و مهارت شكارشان، طبق آييني شیر ایرانی را شكار ميكردند. سپس سر شير را ميبردند و به شاه پيشكش ميكردند. در برخي موارد شير زنده شكار شده و به شاه پيشكش ميشد و شاه قاجار آن را به انگليسيها هديه ميدادند. به طوري كه گفته ميشود هندوستان فاقد شير ايراني بود. در قرن هجدهم مستشرقان خارجی شیر ایرانی را به هندوستان بردهاند.
علاوه بر شکار توسط شاهزادگان قاجار و مستشاران انگليسي، آلودگی آبها، تخريب زيستگاههاي اين حيوان و نبود طعمه جانوری مناسب در حيات وحش ايران ( آهوي زرد و گور ايراني) از دیگر عوامل انقراض اين حيوانات است. عکس آخرین شیر ایرانی با شماره 1297 مستند شده موجود است.
عکس شیر ایرانی زيباي ديگر مربوط به تصويري چاپ شده در Illustrated London News است. اين شير در سال 1920 به باغ وحش لندن برده شده است و در سال 1934 در آنجا مرده است.
تلاشها براي بازگرداندن شير ايراني به ايران
در سال 1350 در پارك ملی ارژن در شيراز، برنامهي براي ایجاد جمعیت پایدار از شیرهاي ايراني با تعويض چهار قلاده یوزپلنگ با دوازده شير از كشور هندوستان قرار بود انجام شود اما اين پروژه نیمه تمام ماند.
تلاش بعدي براي بازگشت شیر ایرانی به ایران با انتقال شیر ایرانی از باغ وحش بریستول انگلستان به باغ وحش ارم تهران است. پس از هشتاد سال شير ايراني در ارديبهشت سال 1398 به ايران بازگشت. نام اين شير كامران و نر است. اين شيراز از اجداد كاملا ايراني به دنيا آمده است و شجرهنامه آن كاملا مشخص است. نام اين شير، با نظرسنجي در ايران به نام هيرمان تغيير يافت. براي هيرمان ماده شير ديگري به نام ايلدا در خردادماه سال 1398 از دوبلین ایرلند به باغ وحش ارم تهران منتقل شد.
احياي شير ايراني در زيستگاه اجدادش
تجربه قبلي در مورد انتقال دو قلاده ببر سیبری به ايران نشان داده است كه پروژه احياي شير ايراني نيازمند بسترسازي مناسب است. پروژه نيمه تمام سال 1350 بسيار معقولتر براي احياي اين حيوان زيباي ايران است. در این پروژه ابتدا احياي زيستگاه در منطقه دشت ارژن تا دریاچه پریشان در استان فارس مد نظر بود. سپس در اين زيستگاه قرار بود، جمعيت طعمههاي اين حيوان مثل قوچ، آهو، گوزن زرد و گراز افزايش يابد. سپس دوازده قلاده شير از هندوستان به اين منطقه وارد شود. صرفا ورود دو شير به باغ وحش ارم تهران، نميتواند اقدامي براي احياي شير ايراني باشد.
در حال حاضر سازمان محيط زيست ايران نيز برنامهي براي احياي شير ايراني ندارد. انتقال شيرهاي ايراني به باغ وحش ارم تهران از لحاظ نمايشي و ايجاد حس مسئوليت براي حفظ حيوانات بومي ايران، تحقیق در مورد شیر ایرانی و مطالعهي ژنوم آنها حائز اهميت است.

شیر در ايران باستان
شير در آیین میترایی يا مهرپرستي در نقش نگهبان ميترا، نماد ایزد خورشید و اقتدار شاهی بوده است. در ايران باستان شير به صورت شير بالدار، شيردال يا گریفین ظاهر ميشود. شيردال حیوان افسانهای است که سر آن عقاب و بدنش شیر با گوشهاي اسب است. شيردال دارای بال هم است.

همینطور شيردال در ايران باستان سمبل خورشید است. گوشهاي تيز و رو به جلو آن، نشانهي هوشياري آن است. وظيفه اين حيوان اساطيري ايران، محافظت از گنجها بوده است. شیر گریفین يا شير دال در حجاریهای تخت جمشید در حال نبرد با یک انسان و به صورت نقش برجسته در قلعه یزدگرد در دورهي ساسانی قابل مشاهده است. اين حيوان در پارسی میانه بشکوچ نام دارد.

شير در آثار باستاني ايران
نقوش و تصاوير شير از متداولترین نقوشی است كه در بسياري از آثار باستاني ايران مانند صنایع دستی، کاشی، ابزار آلات (تبر و شمشير)، اشياي تزييني، سر ستونهاي كاخها، ريتونها و غيره به وفور مشاهده و كشف شده است.
از جمله اين آثار باستاني پر ارزش ايران ميتوان به ظروف سیمین و زرین دوره ساساني، نقش برجستهي شیر گاوشکن، سرستون سنگی به شکل شیر دو سر در حیاط کاخ آپادانا، نماد حکومتی با نقش شیردال در موزه هنر شیکاگو، شیر افسانهای در موزه لوور، جام طلای عهد هخامنشی مکشوفه در استان همدان در موزه ايران باستان، سگک کمربند مسی با نقش شیر بالدار در موزه بريتانيا، لوح سنگی در سر در ورودی، با نقش دو شیر و گلدانی حاوی برگ گل نیلوفر در میان در موزه متروپولیتن و غيره را اشاره كرد.

اين آثار كشف شده با نقوش شير در ايران قبل و بعد باستان به قدري زياد است كه نميتوان تك تك به آنها اشاره كرد.
شیر و خورشید
در ايام قديم در اخترشناسی برج شیر، خانه خورشید بوده است.
زهره را خانه ثور و هم میزان / شمس را شیر و ماه را سرطان (خواجه نصیرالدین طوسی).
به نظر ميرسد يالهاي برافراشته شير، كه شبيه به پرتوهاي نور خورشيد بوده است، اين باور را بوجود آورده است. شير و خورشيد در دورههاي مختلف تاريخي ايران در پرچم ايران نقش بسته بود و نماد ملي ايران محسوب ميشد. آن طور كه فردوسي بيان ميكند، شير و خورشيد نماد شهرياري و سلطنت است.
به رزم اندرون شیر پاینده ای / به بزم اندرون شید تابندهای
که در بزم دریاش خواند سپهر / به رزم اندرون شیر خورشید چهر.
از آثار باستاني شير و خورشيد ميتوان به نشان شير و خورشيد در موزه كاخ سعدآباد، نقش شير و خورشيد بر ديوار كاخ گلستان، سكه شير و خورشيد دوره سلجوقی، دوره قاجار و غيره را اشاره كرد.
نقش شير پس از اسلام در ايران
بعد از اسلام نقش شير با خورشيد با هوشمندي خاصي از آيين مهر به آيين اسلام ميرسد. شير تبديل به نماد مولای متقیان حضرت علي (ع) و سمبل ولايت ميشود. براستی شير و خورشيد نشان مذهب و ملیت ميشود. در دوره صفويه در آذربايجان و لرستان، شیرهای سنگی بر روي قبور پهلوانان، جوانان شجاع و دلير گذاشته ميشد. در فولكلور استان لرستان باوري در مورد شير وجود دارد كه شیر به شیعه آزار نمیرساند.
نقش شير در فرش ايراني
نقش شير در فرش ايراني به صورت شیر در شکارگاه و يا شیر به صورت تنها در و جنگل و بیشهزار، شیر در حال شکار شدن و يا شیر در حال شکار کردن به تصوير كشيده شده است. همینطور نقش شیر بیشتر در فرشهاي دوره صفویه مشاهده ميشود.
شیر در ادبیات ایران
شیر در طول دورههای مختلف تاريخ و تمدن ایران مفاهیم خاصی را در بر داشته است. اين حيوان در اشعار بسیاری از شاعران نامدار ايراني، داستانها و قصههای عامیانه و ضرب المثلها ايراني به وفور مشاهده ميشود. در ادبیات فارسی ایران، شیر مظهر شجاعت و دلاوري است. براي همين شير در توصيف حضرت علي(ع) به كار ميرود.
آن کیست بدین حال که بوده است و که باشد / جز شیر خداوند جهان حیدر کرار ( كسايي )
علی آن شیر خدا شاه عرب / الفتی داشته با این دل شب ( شهريار)
اما شير در ادبيات ايران مفاهيم ديگري مثل قضای الهی، نماد اولیا، نماد حق تعالی، نماد عقل، پيامبر اكرم (ص)، نفس اماره و غيره نيز است. اين مفاهيم به خصوص در آثار عرفاني مثل اشعار مولانا بيشتر مشاهده ميشود. به طور كلي در شعر مولوي شير معني ثابت و پايداري ندارد.
شیر حقم نیستم شیر هوا / فعل من بر دین من باشد ( اشاره به نفس اماره).
ای شهان کشتیم ما خصم برون/ ماند خصمی زو بتر در اندرون؛
کشتن این کار عقل و هوش نیست/ شیر باطن سخره خرگوش نیست ( اشاره به نفس اماره).
نماد شیر
شير مانند ساير حيوانات از نظر نمادین معانی مختلفی در طول تاریخ داشته است. به عنوان مثل ميتوان به سمبل آتش، پارسایی، پرتو خورشید، پیروزی، تابستان، دلاوری و شجاعت، روح زندگی، مظهر عدالت و قدرت، سلطان جانوران، سلطنت و پادشاهي، عقل، قدرت الهی و غيره بوده است.

واژه شير
واژه شیر در زبان لاتین leo است که laon و lion تغییر یافته است. در زبان عبری بــه اين حيوان laish میگویند. laish به معنی نور جاودان است. احتمالا واژه شیر از زبان آشوري گرفته شده است. برخیها بر این باورند که نام شیراز برگرفته از زيستگاه اين حيوان در دشت ارژن و كامفيروز، شيراز گذاشته شده است.

منابع
- اطلس پستانداران ایران، محمود کرمی، طاهر قدیریان،کاوه فیض اللهی، چاپ اول 1395
- شیر در فرهنگ و هنر ایران، دکتر ابوالقاسم دادور، دو فصلنامه هنرهای تجسمی، شماره دوم، پاییز و زمستان 1390
- نقش شیر در فرش ایرانی در مقایسه با آثار ادبی و عرفانی، سید محمد مهدی میرزاامینی، داریوش کاظمپور، دوفصلنامه علمی پژوهشی انجمن علمی فرش ایران، شماره 22، پاییز و زمستان 1391
- کهن الگوی شیر در ایران، میانرودان و مصر باستان، صدرالدین طاهری، نشریه هنرهای زیبا – هنرهای تجسمی، شماره 49، صفحات 83- 93، بهار 1391
عکسهای شیر ایرانی را جناب آقای حمید قاضی پور عزیز ثبت کردهاند.
امتیاز شما به این صفحه:
شیر ایرانی
شير ايراني یکی از حیوانات ملی ایران زير گونهي مشخص از حیوان های ایران است. متاسفانه شیر ایران در طبیعت وجود ندارد و تلاش هایی برای احیا شیر ایرانی انجام شده است. در مطلب بالا به معرفی، مشخصات، سرگذشت شیرهای ایرانی پرداختیم.