قوم قشقایی را بیشتر در استان فارس، واقع در جنوب غربی ایران و دامنههای پوشیده از زیباترین مناظر رشته کوه زاگرس میبینید. آنگاه سرمستی و انبساط خاطر این ایل، شما را هم به دیار خوشی رهسپار میسازد. زندگی ساده و دور از دغدغههای ظاهری آنان، رویه جذب دارد و دلاوری قوم قشقایی شما را به تحسین وامیدارد. در دنیای شناخت سرزمین محبوب و دوستداشتنی ایران، این بار قصد بررسی قوم قشقایی را نمودیم. تا بگوییم و بشناسید، از آنچه قومیت قشقایی را تجلی داده و برجسته مینماید. آنگاه آدابورسوم قدیمی آن، پیشینه ایل، حتی مشاغل قوم قشقایی و موسیقی زیبای آن را، مورد کنکاش قرار میدهیم. همچنین شعاع دایره سفر در ایران را وسعتی تازه میبخشیم و به دنیای صنایعدستی، غذاهای خوشمزه و وجهتسمیه اسامی میپردازیم. حتی بهتر میدانیم از کجا آمدن این اقوام، انوع پوشاک و چگونگی محل زندگی این قوم شاداب، نقلقولها بگوییم.
با گذری در میان قوم قشقایی، خود را در زیبایی هیجانانگیزی از رنگ، طراوت و سرور تماشا میکنید.

عکسهای این پست را جناب آقای حسن مقیمی عزیز ثبت نمودهاند.
قوم قشقایی در تلفیق دنیای الوان، شادی و شجاعت
بیشک تمایل دارید که از مراسم عزاداری، عروسی، زبان ترکی متداول در میان ایل و مذهب قشقاییها آگاه شوید. راستی اگر علاقه دارید از اوضاع سیاسی، ساختار سنتی و اجتماعی، سیاهچادر و هنر رقص قوم نیز برای شما بگوییم. حتی اگر اجازه دهید از هنرهای اسبسواری، تیراندازی، شکار، کوج نشینی، صنایعدستی، پوشش گیاهی و پوشش جانوری در مناطق آنان نیز توضیح دهیم.

البته کماکان از مدارس قشقایی، طوایف شیراز، ایل ترکمن، قشقاییها در ترکیه، طایفهها و تیرهها و تفاوت ایل بختیاری و قشقایی نیز سخن می گوییم. بنابراین در اقیانوس اقوام ایران، با قوم قشقایی که نمایشی از تابلویی رنگارنگ و نشاطآفرین است، با ما همراهی نمایید.

شناختی از ایل قشقایی
ایل بزرگ قشقایی با تاریخچهای قدیمی و جمعیت بسیار، درخششی از زیبایی در اقوام ایران از خود نشان میدهد. شاید جالب باشد که بخواهید غیر از استان فارس مقر اصلی این قومیت، نقاط دیگر زندگی ایل قشقایی را بشناسید. باید بگوییم که در مراجعه به مبحث اقوام ایران این وبسایت، سکونتگاه قوم قشقایی بازگو شده است. قومی نترس و دلیر که دوست ندارد، هرگز پذیرای غم و غصه باشد. ایل قشقایی که گرچه سخت و پرتلاش به کوچنشینی روزگار میگذراند، ولی همواره به استقبال شادابی و نشاط میرود. از قوم قشقایی باید گفت که زنانش آوازهای از رنگهای زیبا و بیبدیل قرمز، نارنجی، صورتی و آبی را در اقیانوس الوان هستی به نمایش میگذارند. حتی از قشقاییهای ساعی و کوشا باید داد سخن برآورد که مقاومت در برابر هر مشکلی را، سرلوحه فعالیتهایشان میدانند. بنابراین بد نیست که در ابتدا، از خاستگاه قوم قشقایی شروع کنیم.

منشاء آمدن قوم قشقایی
باید دانست که عدهای از اقوام قشقایی، اعتقاد دارند که از ترکستان به ایران آمدهاند. البته آنان خود را، از طلایه داران و نگهبانان سپاهیان هلاکوخان و تیمور میدانند. همچنین وجود قبیله مغانلو، در جامعه قشقایی این احتمال را میدهد که آنها مدتی در شمال غربی ایران زیستهاند. زیرا نام این قبیله از دشت مغان که به دشت همیشهبهار معروف است و در شمال اردبیل قرار دارد، اخذ شده است. حتی احتمال این موضوع وجود دارد که طایفههای ترکمن آق قویونلو، قراقویونلو و طایفه ترک بیگدلی و موصلو نیز دارای تجربه زندگی در شمال غربی میباشد. حتی قشقاییها عقیده دارند که اردبیل، محل سابق زندگی آنان میباشد.

ریشهیابی نژاد اقوام قشقایی
بهتر است قوم قشقایی را، مردمانی بدانید که در مقاطع زمانی گوناگون وارد این سرزمین شدهاند. آنها اقوامی بودند که سالها پیش، نواحی جنوب ایران را برای زندگی انتخاب نمودند. حتی عقیده بر این است که آنان به همراه امیر قاضی شاهیلو و به فرمان شاه اسماعیل صفوی، به استان فارس آمدند. سپس به منظور بسط مذهب شیعه در اتحاد قبایل عشایر، قوم قشقایی را به وجود آوردند. همچنین بنا بر نظر نویسنده فارسنامه ناصری، افرادی از خلجها، به مناطق استان فارس متواری و در قوم قشقایی سکنی گزیدند. اما سرانجام جانی آقا از نوادگان امیر قاضی موفق شد، اتحادی بین قبایل پراکنده در فارس ایجاد نماید. سپس افرادی از گروهای کرد، لر و لک به قوم قشقایی پیوستند. راستی بدانید ریشه اصلی این قوم، ترک میباشد. اما امروزه میدانیم تلفیقی از نژادهای ترک، لر، کرد و حتی عرب نیز تشکیل دهنده نژاد قوم قشقایی هستند.

وجهتسمیه نام قشقایی
نظرات گوناگونی درباره نام قوم قشقایی وجود دارد که هرگز نمیتوانید، صحت همه آنها را مورد پذیرش قرار دهید. ازجمله فسایی صاحب فارسنامه ناصری، عقیده دارد که ریشه قشقایی از واژهای ترکی به نام « قاچ قایی» میباشد. سپس آن را به معنای گریخته در نظر گرفته و میگوید در هنگام عبور از روم به عراق عجم، عدهای از خلجها متواری شدند و ساکن استان فارس شدند. آنگاه در مرور زمان قاچ قایی، به قشقایی مبدل شد. البته برخی از مورخان کلمه قشقه را، در معنای حیوانی با خالی سفید در پیشانی میپندارند. قوم قشقایی عقیده دارند که اسبان پیشانیسفید، برای آنها طالع خوبی به همراه دارند. همچنین کلمه قشقه را، به قشقایی تبدیل یافته مییابند. البته اخذ نام از جا و مکان هم، از دیگر عقاید است. از این موارد میتوانید به نام دهکدهای در حدفاصل تبریز و میانه که قشقایی نامیده میشود، اشاره کنید.

مذهب، جمعیت و زبان در قوم قشقایی
چگونه میتوان از طبیعت زیبای محیط زندگی قوم قشقایی، بهره برد و به خالق آن عشق نورزید. چطور میتوان در کوهها و دشتهای متعلق به ایل قشقایی، زیست و به وجود یگانگی خدا پی نبرد. بنابراین مردمان قوم قشقایی به دین مبین اسلام، گرویدهاند و اغلب آنان مذهب تشیع را، با جانودل پذیرفتهاند. اما اگر در رابطه با جمعیت قوم قشقایی بخواهید بدانید، باید گفت:
شاید بنا بر ارزیابی آمار این قومیت، در چندین سال پیش از این به نیم میلیون نفر برآورد میشد. اما در حال حاضر تعداد جمعیت قوم را میتوانید، بیشتر از سه میلیون نفر هم حدس بزنید. راستی از آنجا که بیشتر جماعت قشقایی را، ترکها تشکیل میدهند، بنابراین زبان اصلی این قوم، ترکی آغوز غربی است. همچنین بدانید قوم قشقایی عقیده دارند که به زبان ترکی، محاوره میکنند.

زبان ترکی قشقایی
زبانی که قوم قشقایی با آن سخن میگویند، زبان ترکی قشقایی میباشد. این زبان یکی از شاخههای گویشی، در لهجههای جنوب غربی زبانهای ترکی ( ترکی آغوز) میباشد. البته گرهارد دوئرفر ایرانشناس و ترک شناس آلمانی، در مورد این زبان عقیده کوالسکی را دارد. او به اشکال گوناگون از شباهت زبان ترکی قشقایی، با گویش ترکی آذربایجانی سخن گفته است. همچنین بدانید که زبان ترکی قشقایی، در استانهای فارس همینطور جنوب کهگیلویه و بویر احمد استفاده میشود. همینطور شیراز، گچساران و فیروزآباد نیز از مکانهای اصلی، جهت تکلم این زبان است. راستی بدانید که زبان ترکی در شیراز برعکس فیروزآباد، شدیداً از فارسی اقتباس میپذیرد. البته از این مسئله آگاهید که باوجود تعدد تیرهها یا بنکوها وجود زبان یکسان قشقایی، خواستهای نامعقول میباشد. زیرا اغلب اوقات زبان ترکی قشقایی را به صورت صوتی، از فراد میشنویم و کمتر موضوع شامل موارد چاپی است.

قشقاییها در ترکیه
طبق آثار بهدست آمده از کندوکاوهای باستانی و ترجمه اسناد، در نواحی آناتولی ترکیه به نتایجی
مبنی بر حضور قبایل قشقا دست مییابیم. این اسناد همچنین معرف زمانهایی، در قرن پانزدهم و شانزدهم قبل از دوران میلاد مسیح (ع) است. البته آثار بهدست آمده، از زندگی اقوامی در منطقه آناتولی و در حاشیه جنوبی دریای سیاه نقل قول میکند. قومی که قشقا نامیده میشد و امروزه بین آنکارا و دریای سیاه، در دامنههای ارتفاعات آسیای صغیر جای داشت. همچنین بنا بر اطلاعات بهدست آمده در پایان حکومت هیتَی، قسمتی از قوم قشقا در منطقه آرارات ترکیه و در پیرامون فرات زندگی میکردهاند. راستی به نظر میرسد که طایفههای ترک آذری، از نظر نژاد جزء ترکهای قزلباش شمال شرقی ترکیه باشند. آنان پس از چندین مرحله هجرت سرانجام در جنوب ایران، مستقر شدند. حتی گویش ترکی آنان نیز، به گویش آناتولی شرقی شباهت دارد.
شناختی بهاختصار از تاریخچه اقوام قشقایی
قشقاییان را از طوایف قایی میدانند که در جانب رودخانه عظیم قشقه دریا، واقع در استان قشقه دریا در شهر قشقا زندگی میکردند. اما این گروه ترکتبار بعد از اینکه راهی غرب و جنوب شده، در دشت قبچاق سکنی گزیند. سرانجام بنا به مأموریتی سیاسی، در زمان شاه صفوی و به درخواست او به فارس هجرت نمودند. البته در کتاب باورد تا ابیورد جد بزرگ قشقایی را، امیر قاضی شاهیلو قشقایی مربوط به قرن شانزدهم میدانند. همچنین مزار او امروزه در اطراف نواحی گندمان، واقع در روستای درویش مکان زیارت مردم آن نواحی میباشد. حتی مردم منطقه او را، انسان شایستهای میدانند. امیر قاضی شاهیلو پس از اتحادی با ترکان بومی و قدیمی، قوم قشقایی را بنا نهاده بود. اما نقش حساس را در قرن هیجدهم فردی به نام جان محمد آقا، رئیس قشقاییان در قوم قشقایی ایفاء میسازد.

بیشتر بدانید از پیشینه اقوام قشقایی
بدانید جان محمدخان معروف به جانی خان، از مقام داران دوران صفوی است. همچنین بنا بر فارسنامه ناصری سمت ایلخانی، نخستین بار بهجای ایلبیگی به او در قوم قشقایی تعلق گرفت. در زمان نادرشاه دو پسر جانی خان که در دسیسهای برعلیه شاه شرکت نمودند، بازداشت شدند. آنگاه به دستور شاه، حسن خان یکی از پسران در اثر شکنجه دارفانی را ترک و اسماعیلخان فرزند دیگر را نیز، کور کردند. حتی در دوره قاجار، محمدعلیخان بر علیه قوم قشقایی به گندمان لشکر کشید. قوم قشقایی در کوهها جانپناه یافته و در آخر به دره گز، کلات نادری و حتی سرخس در خراسان رفتند. همچنین رضاشاه پهلوی، خواهان سکوت قوم و اخذ مالیات از آنان بود. البته در این دوران صولت الدوله و فرزندش ناصر خان، به سمت نمایندگان مجلس جدید به تهران دعوت شدند. ولی سرانجام از نمایندگی مجلس، برکنار و حتی زندانی شدند.

قوم قشقایی از منظر سیاسی
اساس دکترین و نظریه سیاسی قوم قشقایی، بر میهندوستی و دفاع جهت یکپارچگی سرزمین ایران استوار است. نظیر دفاع جانانه قشقاییها، به رهبری امام قلی خان در دفاع از جزیره هرمز با پرتغالیها مشهود است. همچنین جنگهای صولت الدوله در قبال انگلیس، عدم سازش سران قوم در مقابل روسیه و … نیز از موارد بیگانهستیزی قوم قشقایی میباشد. حتی میتوان در دفاع از نهضت مشروطه، اعتصاب صولت الدوله را به خاطر داشت. او در تلگرافخانه شیراز، به همراه جماعتی از قوم قشقایی در اعتصابی چهلروزه شرکت کرد. همچنین پیرو حوادث ملی شدن صنعت نفت، قوم قشقایی حمایت خود را از دکتر مصدق اعلام نمودند. ولی این جانبداری باعث ناراحتی محمدرضا شاه، شده و او بعدها گفت: «قشقاییها نباید در کشور من زندگی کنند». البته در زمان جنگ ایران و عراق، شاهد رشادتها و فداکاریهای آنان و تقدیم هزاران شهید قشقایی به خاک وطن بودیم.
ساختار سنتی قوم قشقایی
در بالاترین رده ساختار قدرتمند ایل که تصمیمگیرنده مطلق قوم قشقایی بودند، ایلخان و خوانین دیده میشد. ایلخان برنامهریز نقش ایل، در رابطه با موضوعات خارج از ایل و برطرفکننده موضوعات بین طوایف بود. اما ایلبیگی سمت معاون ایل بود که وظایف داخلی قوم، نظیر اخذ مالیات را بر عهده داشت. در مقابل بهکارگیری سمت خان، بر زنان این جماعت خاص کلمه بیبی اطلاق میشد. حالا نوبت به کلانتران ایل که ریاست طوایف را بر دوش میکشیدند، میرسد. کلانتران نیز از امکانات رفاهی خاصی برخوردار بودند و اغلب خواستار وصلت و خویشاوندی با طبقه خانها بودند. اما بعد از کلانتران در رده پایینتر قدرت، کدخدایان قرار داشتند که باید مورد اعتماد و رضایت افراد بودند. سپس عشایر و افراد معمولی، قوم قشقایی که شامل جماعت زحمتکش ایل بودند. راستی سرانجام به طبقه وابسته و نیمه مطرود که جزء اعضای اصلی قوم قشقایی بهحساب نمیآیند، خواهیم رسید.

ساختار اجتماعی قوم قشقایی
در نماد اجتماعی قوم قشقایی ابتدا از ایل نام میبریم که ساختاری متشکل، از چندین طایفه میباشد. بدانید که افراد یک ایل، در بسیاری موارد ازجمله زبان، سنن و … مشترک بودند. بعد از ایل در قوم قشقایی، طایفه را میبینید که اجتماعی از چندین تیره است. البته طوایف زیر نظر یک کلانتر اداره میشوند و تعداد طوایف با جدا شدن و یا ادغام، دگرگونی مییابد. هماکنون طوایف دره شوری، شش بلوکی، عمله، فارسیمدان، کشکولی بزرگ و کوچک مربوط به قوم قشقایی هستند. اما تیره که توسط یک کدخدا اداره میشود، از اجتماع چند بنکو تشکیل شده است. راستی بنکوها دارای روابط صمیمانه، فامیلی، یکی بودن مراتع و اغلب امور اقتصادی مشترک هستند. بنکوها یا در برخی از اقوام قشقایی بیله، که زیرمجموعهای از بنکو هستند و بهوسیله یک ریشسفید اداره میشوند. همچنین بنکو محل گردآمدن چندین سیاهچادر که هرکدام مربوط به یک خانوار میباشند، است.
شناخت طوایف و تیرههای قوم قشقایی
بدانید افراد طایفه دره شوری از قوم قشقایی، در ییلاقی از استان فارس به نام دره شور سکنی گزیدند. این طایفه در پرورش اسبهای اصیل پرآوازه بوده و بسیاری از آنان یکجانشین شده، به باغداری و کشاورزی پرداختند. اما از موارد نامگذاری تیره میتوانید آن را بر پایه نام جد، فامیل، تعداد تیرهها، محل سکونت جغرافیایی، اصل و نسب و … بدانید. همچنین بهتر است از تیرههایی نظیر عمله حسینخان، وندا، حاجی دولو و … در طایفه دره شوری قشقایی نام ببرید. البته طایفه فارسیمدان از طوایف قدیمی و بزرگی هستند که خواندن شاهنامه، نزد آنان اعتبار ویژهای دارد. از تیرههای فارسیمدان میتوانید به کرانلو، داروغه، قاسملو، و … اشاره داشته باشید. طایفه بزرگ عمله در زمانی که صولت الدوله قشقایی ایلخان بود، به کارهایی مربوط به او رسیدگی میکرد. این طایفه درواقع بهمنزله نگهبان خان عمل نموده و فعالیتهای اداری را سروسامان میبخشید.

طایفهها و تیرههای قوم قشقایی
اما از تیرههای طایفه عمله اسلاملو، چگینلو، جعفر بیگ لو، قزل لو و … را میتوانید نام ببرید. همچنین طایفه شش بلوکی را باید از ترکان عراقی، دانست که جزء نخستین مهاجران محسوب میشوند. هنر اصلی این طایفه پرورش دام بوده و از تیرههای آن میتوانید به قره یارلو، کله لو، علی قیانلو، دوقوزلو و … اشارهکنید. البته گرچه طایفه کشکولی بزرگ، در وهله اول متشکل از سه تیره بود ولی امروزه از تیرههای زیادی تشکیل میگردد. این طایفه از جماعت فرش بافت قوم قشقایی، به شمارمیآید. اما از تیرههای آن میشود غوری، قراچه، شاه محمدلو و … را میتوان شمرد. راستی از طایفه کشکولی کوچک که در گذشته ابتدا فقط از یک تیره اخپلو تشکیل میشد، نیز باید سخن گفت. سپس بهتدریج تیرههای دیگری چون تیره کرمانی آن را، تکمیل نمودند. از تیرههای این طایفه رحیم لو، لک، کرمانلو و … میباشد.
بزرگترین طایفه ایل قشقایی
ایل شجاع قشقایی، متشکل از شش طایفه بزرگ و پرجمعیت میباشد. البته باید بدانید که هر یک از این طوایف، شامل تیرههای مختلف است. امروز بنای معرفی بزرگترین طایفه، در قوم قشقایی را که دره شوری باشد، داریم. طایفه دره شوری را بزرگترین طایفه ایل قشقایی، با توجه به تعدد تیرههای قوم مینامند. محل سکونت اصلی این طایفه، در دره شوری بخش وردشت یا دره شور شهرستان سمیرم استان اصفهان، مکانی که سیبهای خوش عطر آن معروف است، قرار دارد.
اسب دره شوری، اسب اصیل قوم قشقایی
در واقع نام این طایفه، اخذشده از نام یکی از تبارهای نجیب اسب پرشین عرب است. این اسب دارای اصالت در جهان بوده و طایفه دره شوری، به پرورش آن شناخته میشوند. هماکنون تعدادی از افراد این طایفه، تخته قاپو و یکجانشین شدهاند. البته ازنظر اقتصادی، به طریق گلهداری و کشاورزی روزگار میگذرانند. همچنین بدانید تیرههای این طایفه زورمند و مقتدر، فاقد هرگونه ارتباط خویشاوندی باهم هستند.

سیاهچادر، مکانی برای زندگی قوم قشقایی
خانهای متحرک که همراه یافتن مراتع سرسبز، بهوقت گرما و سرما، یاوری مطمئن در روزها و شبهای اقوام قشقایی میباشد. سیاهچادری معروف به بوهون که در دستان هنرمند زنان قشقایی، تجلی حضور مییابد. زنان قوم با بهکارگیری نخهایی از موی بز، آن را به شکلی مقاوم و زیبا میبافند تا سرپناهی مقدس باشد. اما بدانید که سیاهچادر آنگاه تکمیل مییابد که مزین به حلقههای پیونددهنده، ریسمانها در اندازههای گوناگون، تیرکهای مختلف و … باشد. این آشیانه مستطیل شکل و سیاهرنگ را در زمستان با سقفی مخروطی به علت جلوگیری ار تجمع آب و در تابستان مسطح میسازند. حتی در فصل گرم بهصورت تالار و سرسرایی بزرگ مشاهده میشود. اما در زمستان با تغییر مکان ستونها، درب ورود به آن کوچک میباشد. آنگاه قدرت محافظت در قبال بادهای وحشی، بارانهای سیلآسا و سازگاری با هر شرایط آب و هوایی قومیت قشقایی را نشان میدهد.

ویژگیهای رفتاری قشقایی ها
ایل قشقایی جماعتی که از مقوله غم بیزاری میجویند و همهوقت به دنبال بهانهای، برای برقراری مراسم شادی، رقص و پایکوبی هستند. راستی بدانید از علاقههای مفرط قوم قشقایی، نوشیدن چای است. بیشک کشیدن قلیان نیز، جزء عادات قشقاییها میباشد. همچنین در قوم قشقایی نواختن موسیقی و گوش دادن به نوای جانانه آن، مسرتبخش و هیجانانگیز است. اما در همه حال نمیتوانید، از خصلت استقامت و تلاش مستمر قشقاییها سخن نگویید. آنان قومی هستند که هرگز در عرصه مبارزه، سر تسلیم فرود نمیآورند و بهآسانی پذیرای شکست نیستند. قوم قشقایی از زن و مرد، توان و قابلیت مبارزه با مشکلات و ناملایمات زندگی را دارند. همچنین از علاقه وافرشان به خان نیز، در قوم قشقایی باید گفت. اعتمادی تا بدان حد که حتی مزار خان را در مسیر کوچ قرار میدهند و آرامگاهی باعظمت، برای او میسازند. آنگاه هرساله در هنگامه کوچ، این مزار را زیارت میکنند.
هنر موسیقی در اقوام قشقایی
هنر اصیل و برتر موسیقی در قوم قشقایی، از دیرباز در بین مردم از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. حتی نوای جانبخش آن چون همواره از دل برمیآمد، در روح و جان آدمی سکنی میگزید. با نوای نیلبک چوپانی، احساسات برانگیخته میشد و دل سودای غم و حزن مییافت. چون نوای موسیقی قشقایی به عشق طبیعت و غوغای درون مأوا مییافت، زمانی شادیآور بود و گاه منعکسکننده اندوه بود. همچنین شاید در برههای از زمان شاهدی در زنده سازی شور و هیجان حماسی نیز در افراد میگردید. اما درهرصورت باید بدانید که به علت کوچ دائم افراد عشایر در قوم قشقایی، موسیقی آنان همچنان دور از هرگونه تصرف میباشد. موسیقی که به وقت خود میتواند تسلیبخش دلها باشد و آرامشدهنده و مسکنی بر روح و روان گردد.

گروههای موسیقی قوم قشقایی
بنابراین میتوان لطافت موسیقی قوم قشقایی را، در سه دسته عاشیقها، چنگیها و ساربانها شاهد بود. البته شما در موسیقی چنگی، شاهد نواختن کرنا، سرنا و نقاره میباشید. همچنین این گروه خاص موسیقی قوم قشقایی، در مراسم جشن، عروسی و عزا بسیار خوب انجام وظیفه مینمایند. اما بشنوید از گروه دوم، عاشیقها که اغلب موسیقی را بهصورت گروه نوازی اجرا میکنند و سابقهای قدیمی دارند. البته موسیقی رایج گروه عاشیقها، نماینده هویت و فرهنگ قوم قشقایی است. آنان معمولاً در مراسم شادی یا غم، نوای مخصوص خود را به کارمی برند. عاشیقها ابتدا با قوپوز یا چگور، مینواختند و سپس بهتدریج از کمانچه و سهتار نیز استفاده کردند. اما ساربانها که بر اساس ذوق و سلیقه ذاتی جذب این نوع موسیقی شدهاند، از نی برای نواختن استفاده میکنند.
رسم هیجانانگیز عروسی در ایل قشقایی
مراسم ازدواج بهانه خوبی است که چند روزی قوم قشقایی، به نشاط و پایکوبی بپردازند. در محیط سراسر شاد و طربانگیز، زنان نیز با لباسهای رنگی خود هالهای از نور و رنگ به فضا میپاشند. بدانید در قوم قشقایی شیربها، چیزهای گرانبها یا طلایی است که از طرف داماد به خانواده عروس پرداخت میشود. همچنین افراد قوم آن را، باعث اعتبار عروس میدانند. قوم قشقایی مراسم عقد را، در خانه پدر عروس و به خرج آنان برگزار میکند. اما برگزاری جشن چندروزه عروسی، دعوت برای اجرای موسیقی، تهیه چوبهایی برای رقص و حتی فراهم نمودن امکانات برنجکوبی و … بر عهده داماد محول میشود. آنگاه مکانی سرسبز و خرم را که از گسترهای وسیع برخوردار باشد، برای برگزاری جشن و انواع بازیها در نظر میگیرند. راستی از مقدمات آرایش عروس قشقایی، جز درست کردن «چتر زلف» در قوم قشقایی اثری نمیبینید.

بازهم در آداب عروسی
اما بشنوید از حجله عروسی که چادری تزیینشده از آویزههای رنگی است که در مکانی رفیع برپا میگردد. همچنین در قسمت بالایی چادر نیز، با دستمالهای رنگارنگ معروف به بایداق تزیین میگردد. راستی اجازه دهید از مراسم باشکوه آوردن عروس، به نزد داماد هم مسائلی عنوان کنیم. عروس را در حالی که لباس سفید بر تن دارد، بر یک اسب با افساری زیبا سوار میکنند. آنگاه بنا بر رسوم، پسربچهای را بهعنوان خوشیمن بودن بر پشت عروس مینشانند. افراد قشقایی امید دارند که با این کار، فرزند اول عروس و داماد پسر باشد. زیرا پسر را، نمادی بر قدرت و توان اقتصادی بیشتر میدانند. همچنین با رسیدن عروس به نزد داماد، داماد در پیاده شدن عروس را یاری میدهد. مادر داماد سکه ارزانی قدوم عروس کرده و بر سر عروس و داماد سکه میریزد. در این حین افراد قوم به تیراندازی، سوارکاری و بازیهای مهیج میپردازند.

سنت جهیزیه در قوم قشقایی
باید بدانید که قوم قشقایی اغلب از پول، طلا یا هر چیز گرانقدری که به عنوان باشلق یا شیربها دریافت میکردند، اقدام به تهیه جهیزیه عروس مینمودند. آنگاه برای شروع زندگی، قبل از برگزاری مراسم عروسی به عنوان جهیزیه این وسایل را به خانه داماد انتقال میدادند. جهیزیه میتواند شامل لوازمی، از قبیل قالی و قالیچه، گلیم قشقایی و جاجیم باشد.

حتی شامل خورجین و پلاس که دارای بافتی ساده است و زیر سفره نان پختن قرار میگیرد، است. همچنین معمولاً تعدادی بالش، رختخواب، مقداری لباس و حتی دیگر اقلام زندگی در جهیزیه میباشد. افزون بر آن قوم قشقایی، تعدادی دام نیز به خانه داماد اهداء میکنند. اما جهیزیه بردن قوم قشقایی، طی مراسم خاصی با ساز، آواز، رقص و پایکوبی انجام میپذیرد. همچنین بدانید جزء جهیزیه عروس، آرخالق و کفش گذاشته نمیشود و قشقایی جماعت این کار را بدشگون میداند.

فرزند پسر در قومیت قشقایی
ازآنجاکه مسئله طلاق و چند زن داشتن در قوم قشقایی امری پسندیده نیست، آنان تولد نوزاد پسر را مهم میشمارند. مردان این قومیت تنها درصورتیکه فاقد پسر باشند، برای ازدواج مجدد اقدام مینمایند. زیرا فرزند پسر را، سبب افزونی قدرت مالی و نیروی باارزش کاری، محسوب میکنند. همچنین قوم قشقایی به مردی که تنها دختر دارد یا فرزند پسری ندارد، اجاقکور میگویند. البته با توجه به حساسیت مسئله، زنان به انواع موضوعات جهت تولد فرزند پسر متوسل میشدند. از اقسام موارد میتوانید به نذر بره و بزغاله، دعا گرفتن، رفتن به زیارتگاهها، دخیل آویزان نمودن به انواع درختانی که از جنبه تقدس برخوردارند و … اشاره کرد. اما با تولد فرزند پسر سعی میکنند، او را از چشم بد و شیاطینی که آل مینامند، دورکنند. برای در امان بودن فرزند پسر، کارهایی از قبیل خواستن دعا از افراد صاحب کرامت و … بکار میبرند.

مراسم عزاداری در قوم قشقایی
در سنت عزاداری، جماعت قشقایی از مرگ خان یا بزرگان قوم بهاندازه مرگ عزیزان خود بسیار افسرده میشوند. البته آنان مدفن افراد را در مسیر کوچ، قرار میدهند تا بتوانند در این ایام بر سر مزار عزیزانشان بروند. باید بدانید که آرامگاههای شکوهمندی، برای بزرگان قوم توسط ایل قشقایی ساخته میشود. اما ایام عزاداری امام حسین (ع) در محرم، صفر و سایر روزهای عزاداری، نشان از ارادت قلبی این عشایر به خاندان پیامبر دارد. در این روزها، قوم قشقاقی لباس عزا برتن نموده و در دستهها و هیئتهای عزاداری که تشکیل میشود، شرکت میکنند. مراسم قوم قشقایی در روزهای تاسوعا و عاشورا، از اندوه بیشتری حکایت دارد. همچنین ارادت عشایر قشقایی به حضرت عباس (ع) نیز، به نحو چشمگیری قابلیت ظهور و تجلی مییابد. حتی قسم قوم قشقایی، به علمدار کربلا دارای جایگاه ویژهای بوده و مشخصکننده منزلت و مقام خاص ایشان است.
حرکات موزون و رقص در قوم قشقایی
در قوم قشقایی نمیتوانید، بهسادگی مبحث حرکات موزون را نادیده بگیرید. رقص در این قوم گذشته از شادی و هیجانات روحی، معنای همبستگی و اتحاد را به نحو زیبایی جلوهگر میسازد. این هنر همراه با موسیقی، نشاط میآفریند و تجلیگر روحیه دوستی افراد قوم میباشد. همچنین توسط انجام این حرکات موزون فرد قشقایی آمادگی جسمی و روحی وظیفه سختی که بر عهده دارد، پیدا میکند. اغلب در قوم قشقایی مشاهده میشود که مردان و زنان، باهم در رقصهای گروهی شرکت میکنند. حتی زنان و مردان بر پیرامون، دایره بزرگی جمع میشوند. آنگاه در هیاهوی جاذبه رقصیدن، آنان دستمالهای الوان خود را بالا میبرند. حتی همزمان با شنیدن نوای نی و نقاره، حرکات دستوپا را انجام میدهند. اما در این غوغای نشاطآفرین، مردان رقص چوب بازی یا « درمرو» را بازی میکنند. آنان بهصورت دوبهدو با آوای ساز و دهل، به همراه چوب با یکدیگر میرقصند.
اعجاز رنگها در لباس زن قشقایی
زنان نجیب قشقایی در نمایشی از معجزه رنگها و بازی نقشها، هویت و نماد فرهنگی قوم را نشان میدهند. دیدن لباسهای باوقار آنان محصور در دنیای الوان، مسرت و نشاط ایل را انتقال میدهد. باید از « آرخالق» پوششی آراسته در نیمتنه، بگوییم که بیشتر در ایام سرد سال بکار میرود. اما در تعریف چارقد که سهگوش و روسری مانند است و برای زیبایی افزونتر، پیرامون آن مهره دوزی میشود. راستی از دامن کوتاه و پرچین شلیته، که اغلب به رنگی پرطراوت است، نیز باید گفت. البته تنبان یا زیر جامهایی، متشکل از چندلایه دامن که لایههای زیرین از پارچه کمهزینه تهیه میشود. اما پارچه رویی از مخمل، زری و توری که با حاشیه تزئینی، ظاهری زیبا دارد. همچنین کینگ زنان قشقایی، درواقع پیراهن بلند آنان است که اغلب تا زیر زانو میرسد. یاغلوق نیز نوعی روسری، از جنس لطیف ابریشم میباشد.

البسه سنتی مردان قشقایی
مردان پاکطینت قشقایی، از برک یا برک دوگوشی یا کلاه دوگوشی بهعنوان پوششی در سر استفاده میکنند. این کلاه نمدی بوده و از جنس بسیار لطیف و نرم کرک بز، تهیه میشود. اما آرخالق که پوششی بلند برای مردان، میباشد و آنان این لباس را روی پیراهن میپوشیدند. البته جنس آرخالق از پارچه ضخیم، بوده و وجود دو چاک تا کمر در لباس حالت آزاد ایجاد میکند. حالا اجازه دهید از شال که آن را بر آرخالق میبندند، بگوییم. راستی شال در درازای سه یا چهار متری، بوده که از جنس چلوار سفید یا دبیت قهوهایرنگ میباشد. اما چقه لباسی شیک، ارزشمند و از نخهای بسیار ظریف پشمی است که مردان آن را، بر آرخالق میپوشند. همچنین زنهاره را بگوییم که از نخهای باظرافت و الوان پشمی، بافته میشود. حتی جلوه زیبایی چقه و زنهاره، به حدی است که در مراسم عروسی آنها را بکار میبرند.

کلاه دوگوشی مظهری بر قوم قشقایی
آیا میدانید که کلاه دوگوشی، نمادی بر تعلق به قومیت قشقایی میباشد؟
این کلاه زیبا و اقتباس شده از تاج پادشاهی را، تنها بر سر قوم قشقایی مشاهده مینمایید. حتی کلاه را آیتی بر این میدانند که هر مرد قشقایی، به عنوان پادشاهی در این سرزمین است. این کلاه که معرفی بر غرور و هویت فرهنگی این قوم است، دیرزمانی نیست که مورد استفاده مردان قشقایی قرار میگیرد. اما بدانید در پایان سلسله قاجار، ایلخانان قوم قشقایی خود را در رتبهای بهمراتب بالاتر از حکومت پهلوی میدانستند. آنگاه در زمان حکومت پهلوی، ایلخانان قوم قشقایی دستور ساخت این کلاه را دادند. همچنین کلاه با مشقت بسیار توسط نمدمالان از کرک بز که دارای لطافت بسیاراست، تهیه میشود. اما کرک بز ماده بسیار نایابی است که بعد از چیدن موی بز، آن را در لابلای مو مییابند. آنگاه طی مراحلی، کلاه دوگوشی تهیه میشود.

مشاغل قوم قشقایی
شاید بتوانید پرورش دام و دامپروری را، مهمترین شغل قوم قشقایی بدانید. دامهایی مانند گوسفند و بز، از بااهمیتترین عوامل درآمدزایی آنان بوده و تهیه گوشت قرمز از موارد اساسی میباشد. همچنین زنان قوم قشقایی با استفاده از پشم گوسفندان و موی بز، در تهیه انواع پوشاک و صنایعدستی مانند قالی، جاجیم، گلیم و … هنرهای خود را تجلی میدهند. راستی بدانید که باغداری و کشاورزی نیز، جزء مشاغل اصلی قوم قشقایی میباشد. آنان به تهیه تولیداتی نظیر گندم، جو، برنج، انواع سبزیجات، خرما با طعم شیرینش، مرکبات و اقسام حبوبات میپردازند. حتی گروهی از آنان به غربتی، معروفند و در تولید وسایلی نظیر داس، کلنگ، بیل، چکش و … مشغول هستند. راستی با توجه به نیازمندیهای عشایر، بسیاری از فعالیتها توسط خود آنان انجام میشود. ازجمله میتوان، به فعالیت آرایشگری اشاره کرد. همین آرایشگران به فعالیتهای دیگری نظیر ختنه پسربچهها و نوازندگی در عروسیها، نیز میپردازند.
شکار، تیراندازی و اسبسواری در قوم قشقایی
تفنگ برنو را میتوانید، به عنوان یکی از نمادهای قوم قشقایی بدانید که زمان فراغت این قومیت را پر میکند. حتی آنقدر قوم قشقایی برای این تفنگ، ارزش قائل است که در مواقعی آن را با ناموس خود برابر میداند. البته در قوم قشقایی تبحر تیراندازی توسط یک دست بر اسب در حال حرکت نیز، بسیار زیاد است. بنابراین اصابت به هدف موردنظر، هیچگونه ردخور و خطایی در پی نخواهد داشت. بهطوری که بریتانیاییها در جنگ دلوار، با تماشای این دلاوریها به دولت وقت اعلام کرده بودند که قشقاییها کمر ما را شکستند. حتی قوم قشقایی، از دیرباز رام کردن و پرورش اسب را مدنظر قرار میداد و به پرورش اصیلترین اسبها میپرداخت. نظیر اسب دره شوری، با قامت بلند و گردن افراشتهاش که پرورش آن اختصاص به قوم قشفایی دارد.

بازهم شناختی مختصر در رابطه با تیراندازی، شکار و اسبسواری
مرد عشایر باید این قدرت را پیدا میکرد تا وقت سواری بر اسب در حال تاختن، قادر به تیراندازی شود. حتی قابلیت خم شدن، به چپ و راست را پیدا کند. همچنین بتواند در همین حالت بهسرعت به سمت عقب، برگردد و بدون کوچکترین خطایی شکار نیز بکند. قوم قشقایی، به صید پرندگانی مانند کبک و جانوران دیگر نیز میپرداختند. البته این کار زمانی یکی از نشانههای برتری، در این قوم به حساب میآمد. در اقوام بزرگ قشقایی مشاهده مینمایید که همواره سه سوژه اسبسواری، تیراندازی و شکار، از موضوعات خاص مورد علاقه به شمار میآید. حتی چقه را لباسی مخصوص، در هنگام شکار و جنگ بر تن مردان قشقایی میبینید. همچنین جماعت قشقایی بنا بر علاقه زیاد به شکار، تیراندازی و سوارکاری در این سه رشته، تجربه و مهارت دارند.

کوچنشینی در قوم قشقایی
اغلب اقوام کوچروی قشقایی، به مدت سه یا چهار ماه از سال در کوچنشینی به سر میبرند. اما بقیه اوقات سال را، در مناطق سردسیر (ییلاق) و همچنین مناطق گرمسیری ( قشلاق) میگذرانند. همچنین بدانید برخی از مردمان مهماننواز و صمیمی قوم قشقایی، به یکجانشینی روی آوردهاند و آنان را قشقایی خاکی میگویند. همچنین علیرغم جماعت قشقایی خاکی که در دهات زندگی و کشاورزی و باغداری میکنند، هنوز برخی از آنان رویه کوچنشینی را در پیش دارند.

البته این قشقاییها در ییلاق و قشلاق، به کاشتن، برداشت محصول و زراعت نیز روزگار خود را سپری مینمایند. اما این کار اضافه بر کار اصلی دامپروری، پرورش دام و به دنبال پیدا کردن مراتع سرسبز انجام میگیرد. افراد کوچنشین زندگی خود را بر اساس طبیعت، بنیان مینهند و در دل طبیعت گاه ناسازگار، راه میروند. همچنین امروزه با پیشرفت تکنولوژی، گاه فعالیت جذاب کوچنشینی، بهوسیله وسایل نقلیه انجام میگیرد.

تفاوت ایل بختیاری و قشقایی
نخستین مورد افتراق دو ایل بختیاری و قشقایی را، در ساختار اجتماعی این دو میتوان دانست. ایل بختیاری به دوشاخه بزرگ، چهار لنگ و هفت لنگ تفکیک میشود. پسازآن طایفه، تیره، تش، کریو (اولاد) و خانوار، ریشه در ساختار اجتماعی قوم بختیاری دارد. همچنین چند خانوار در جوار یکدیگر در سیاهچادرها (بهون)، زندگی میکنند که مال را میسازد. اما مبنای تقسیمبندی اجتماعی قشقاییها بر طایفه، تیره، بنکو و خانوار قرار میگیرد. از نظر اقتصادی بدانید سیاست هر دو قوم، بر اساس پرورش دام و سپس زراعت بنیان مییابد. اما اکتشاف نفت در مناطق گرمسیر بختیاری، تأثیر چندانی بر اقتصاد بختیاریها دارد. تفاوت بعدی در زبان قوم بختیاری که به گویش بختیاری از شاخههای زبان لری است، محاوره میکنند. حالآنکه زبان قوم قشقایی، درواقع ترکی آغوز میباشد. همچنین در آدابورسوم، اوضاع سیاسی و حتی لباس این دو قوم نیز علیرغم شباهتها، تفاوتهایی نیز به چشم میآید.
در مطلبی بطور مفصل راجع به اقوام بختیاری پرداختهایم. در این مطلب راجع به معرفی، فرهنگ، تاریخچه، زبان، دین، آداب و رسوم، عکس و مراسمات قوم بختیاری پرداختهایم. برای مشاهده آن اینجا را لمس(کلیک) کنید.

طوایف شیراز
در همسایگی ایل قشقایی، ایلات خمسه را در استان فارس میبینید که روزگار میگذرانند. شکلگیری ایلات خمسه که به پنجگانه نیز معروف است، به زمان قاجار برمیگردد. البته این ایلات شامل اینالو، بهارلو، نفر، عرب و ایل باصری که فارسیزبان است، میباشد. راستی بهتر است بدانید که سه ایل اینالو، بهارلو و نفر از اقوام ترکزبان بوده و ایل عرب از نخستین عربهایی بودند که به ایران مهاجرت نمودند. ایل عرب استان فارس، از دو گروه عرب جباره و عرب شیبانی تشکیل میشود. اما بخشی از ایلات ممسنی، لر ممسنی است. این ایل به همراه قوم ترکزبان قشقایی و همچنین اقوامی از عرب، در استان فارس زندگی میکنند. البته چهار طایفه رستم، بکش، دشمن زیاری و جاوید که لر زبان هستند، جزء طوایف ممسنی استان فارس محسوب میشوند. همچنین ایل لر بویر احمدی، نیز با نه طایفه نظیر جلیل، قائد گیوی و … از ایلات استان فارس میباشد.

ایل ترکمن
ابتدا بدانید که ایل ترکمن را، باید از تبار ترکهای غز یا اوغوز دانست. این ایل یکی از مقاومترین ایلاتی است که همواره در مبارزه با ناملایمات تاریخی، جابجاییهای اجباری و … شدیداً معتقد به رسوم و فرهنگ خود هستند. حتی میتوانید بگویید که ترکمنهای سرزمین ایران، حدود 900 سال پیش در دشت گرگان جای گرفتند. البته آمدن به ترکمنصحرای استان گلستان، همزمان با حکومت سلجوقیان انجام پذیرفت. آنان را به طریق امرارمعاش نیز، به دودسته تقسیم میکنند. گروهی که به یکجانشینی، زراعت و کشاورزی وابستگی نشان میدهند و اصطلاحاً «چمور» نامیده میشوند. اما دسته دوم ترکمنهای «چاروا» که قومی کوج رو هستند و به ییلاق، قشلاق و دامپروری میپردازند. راستی آگاه باشید که در سرزمین ایران دو ایل تکه و یموت ترکمن، در بافت قالیهای زیبا تبحر خاصی دارند. نقش گل و اشکال هندسی در قالیهای ترکمنی، زیبایی طرحهای قالی را جلا و نمایی دیگر میبخشد.
پوشش گیاهی مناطق قشقایی
در نواحی ییلاق و قشلاق قوم قشقایی، با تماشای سرسبزی و زیبایی گیاهان متنوع سرمست و هیجانزده میشوید. شما میتوانید درختچههای کوتاه و گسترده سرو کوهی را در بلندیهای زاگرس و در ارتفاعات کمتر بنه یا پسته کوهی را مشاهده کنید. همینطور درختچه سبز رنگ ارژن یا بادامکوهی، انواع گیاه دارویی گون و گیاه پهنبرگ کیکم با خاصیت دارویی را نیز ببینید. راستی در مجاورت خلیج فارس، درختان کهور و درخت نورپسند کنار را نیز دیده و قداستشان را تحسین میکنید. همچنین تقدس درخت سرو و سدر نزد قوم قشقایی، مثالزدنی است و جنگلهای بلوط در همهجا تماشایی است. همچنین در قشلاق، اقسام مختلفی از علفها و مناسبترین مراتع برای دامپروری نیز دیده میشود. البته سخن از باغهای پر میوه در قشلاق و ییلاق جماعت قشقایی نباید ناگفته بماند. آنجا که زیبایی باغها در قشلاق و در استان فارس نیز نمود زیبا و وسوسهانگیز دارد.
پوشش جانوری در نواحی قوم قشقایی
یکی از مناطقی که پذیرش و اسکان هرساله عشایر قشقایی را بر عهده دارد، ناحیه شکارممنوع کوه گورم جهرم میباشد. حالا اجازه دهید از کل و بز، قوچ و میش، گراز و پلنگ با غرور و ابهت شروع کنیم. همچنین حیواناتی نظیر کفتار، گرگ، شغال، روباه با بینی نوکتیز و پاهای بلندش، خرگوش و … نیز در منطقه بگوییم. حتی جانورانی از قبیل بزمجه بیابانی، حشرهخوار کوتوله، سنجابک درختی که خاصیت شبگردی دارد، از حیوانات ویژه این منطقه هستند. اما از انواع خزندگان صخرهای، پرندگانی مانند کبک، تیهو، قمری با پرواز شکوهمندش و انواع عقابها نیز باید سخن گفت. البته یادمان نرود که از بلبلخرما، شاهین، انواع کبوتر، چکاوک خوشآواز و وحشی،اقسام کبوتر، کلاغ و … نیز گفته شود. همچنین بهتر است به انواع ماهی، دوزیستانی چون قورباغه درختی و خزندگانی شامل مارسمی، مارمولک و لاکپشت نیز اشاره نمود.

غذاهای خوشمزه ایل قشقایی
غذاهای دلچسب قوم قشقایی چون بیشتر از مواد تازه تهیه میشود، با مزههای جانانه خود بر دل مینشینند. بنابراین اجازه دهید از لاپلوی قشقایی که درواقع یک غذای خوشمزه و سنتی است، شروع کنیم. راستی علت نامگذاری آن را، در قرار دادن گوشت یا مرغ به همراه سایر مخلفات در لابلای پلو بیابید. اما کباب قشقایی غذای وسوسهانگیز، دیگری است که مختص به قوم قشقایی است. راستی از چوکه لیک خرما، برایتان بیان نکردیم. در این غذا از ماست تازه، ماست چکیده تهیه میکنند. آنگاه باکمی رقیق کردن ماست چکیده، آن را به همراه خرما میل میکنند. اما از غذای خوشمزه بزقئورما که از گوشت سرخکرده گردن بز یا بزغاله تهیهشده و بسیار در ایل قشقایی محبوبیت دارد، بگوییم. حالا از نوش جان کردن بچ خروس سوپی و غذاهای دلپذیر دیگر نیز، باید گفت. بچ خروس سوپی، آبگوشت خوشطعمی است که اغلب جنبه دارویی نیز دارد.
صنایع دستی قومیت قشقایی
اجازه دهید از صنایع پوستی که هنر قوم قشقایی در تهیه ظروف از پوست گوسفند میباشد، برایتان بیان کنیم. قوم قشقایی اغلب از صنایع پوستی، در تولید مشک آب، خیگ روغن و … استفاده میکند. اما از صنایعدستی ارزنده بافت قالی، گلیم و اقسام مختلف روانداز و زیرانداز، نیز باید گفته شود. اغلب این هنرهای دستبافت معمولاً، به صورت «ذهنی بافی» بوده و فاقد استفاده از نقشه میباشد. حتی رنگآمیزی قابلتوجه قالی نیز، بهنوعی بازآفرینی هنر نیاکان قوم قشقایی است. راستی از هنر سیاهچادر بافی ایل قشقایی که از موی بز تهیه میشود، نیز باید سخن گفت. صنایع هنری بعدی، بافت گبه با نقش شیر است که مورد دلخواه قشقاییان میباشد. همچنین بافت جاجیم و خوابگاه که به مفرش نیز معروف و معمولاً رختخوابها را در آن جای میدهند، در ایل قشقایی متداول میباشد.

هنر صنایعدستی در اقوام قشقایی
اما از آویزه دوزی نیز میگوییم که هنر رودوزی، با استفاده از منگولههای زیبای تزئینی است. همچنین هنر دولایه بافی یا اویی بافی که خاص قوم قشقایی میباشد. البته در دولایه بافی این پارچه دستبافت سنتی، با استفاده از نخهای پشمی رنگی و به حالت دو رو تهیه میشود. راستی قوم قشقایی، برای زیباتر کردن و تزئینات اسب و شتر جل اسب نیز میبافند. اما از هنر و فن چرخ بافی با قدمت 200 ساله آن نیز، بگوییم. راستی بهتر است بدانید که از این وسیله، بیشتر برای جابجایی وسایل و لوازم استفاده میشود. دوره چین بافی که حکایتی چون گلیم دارد و مهله سازی که برای خوشبو کردن خاص زنان قوم قشقایی بکار میرود، از دیگر صنایعدستی به شمار میآید.

مدارس عشایر قشقایی
اسناد تاریخی، حکایت از وجود مدارس عشایری در هفتصد سال قبل را دارد. همچنین این اسناد مؤسس این آموزش را، سلطان محمد خدابنده الجایتو معرفی میکند. این مدرسه که حالتی سیار داشت، حتی در زمان ییلاق و قشلاق نیز بنا بهفرمان سلطان برقرار بود. البته بنا بر کتاب « یادماندهها» مدارس عشایری در زمان ایلخانی صولت الدوله قشقایی، به چادری سفید خلاصه میشد. این چادر سفید که عنوان چادر مدرسه را داشت، در کنار سیاهچادرهای ایل برافراشته میشد. راستی بهتر است بدانید که هر بنکو، شامل تعداد زیادی خانوار خویشاوند بود. همچنین این خانوارها از یک معلم که حقوق او را به صورت مشترک پرداخت میکردند، برخوردار بود. تلاش صولت الدوله در باسواد نمودن کودکان و نوجوانان قوم قشقایی، بسیار تجلی میکرد. البته شکل سنتی سوادآموزی تا مدتها، در ایل قشقایی، دیده میشد. اما سرانجام شاهد سوادآموزی به شکل دارالتربیه عشایری و مدرسه سیار عشایری بودیم.

گذری بهاجمال در جهان ستارههای قوم قشقایی
در میان اقوام ایران شعاع فروزان و رخشان قوم قشقایی، انواری به درخشش طلا مییابد. آنگاه با تصمیمی قاطع و راستین، این جماعت شجاع و پاکسرشت را در دایره رنگین اقوام برمیگزینیم. همچنین با بیان نشاط و طراوت بینظیر این قوم، به سرزمین خوشی دلهای خوشطینت آنان سفر میکنیم. دفترچه سفر در ایران را، به یاد غرور و دلاوریهای آنان که شجاعانه در برابر دشمنان رویه ایستادگی را در پیش میگیرند، زرین مینماییم. به یاد جشنهای آنان، خوشحال و از عزاداریهایشان درس میگیریم. در کوچهای هرساله، قوم شریک شده و مرارتها و رنجهای سفر را در کنار ایل درک مینماییم. از همه چیز میگوییم و جاذبه سفری جذاب را در میان قومیت قشقایی، به تجربهای ملموس و بهیادماندنی تبدیل مینماییم. آنگاه در این غافله، سرانجام با دعای خیری قوم قشقایی را نیز به سرزمین اتحاد و همستگی اقوام ایران میسپاریم.

عکسهای این پست را جناب آقای حسن مقیمی عزیز ثبت نمودهاند.
امتیاز شما به این صفحه:
قوم قشقایی
قوم قشقایی از اقوام ایران حضور در سراسر کشور بخصوص جنوب غربی دارند. در مقاله بالا به معرفی، تاریخچه، زبان، سنت، غذا، آداب و رسوم، معرفی کامل و جامع از اقوام قشقایی و فرهنگ ایل قشقایی پرداختیم.