قوچ کرمان
قوچ کرمان از نمادهای حیات وحش استان کرمان است. استان کرمان با داشتن ارتفاعات، دشتهای متعدد، حوزههای آبخیز متنوع، سه نوع آب و هوای سردسیری، معتدل و گرمسیری را دارد. این شرایط موجب ایجاد حیات وحش بینظیر در این استان شده است. این قوچ ریشه در تاریخ و فرهنگ این مردمان دارد. در این مقاله به معرفی به ویژگی شاخص، ردهبندی، زیستگاه و پراکندگیها، تغذیه و عادات، تولید مثل، فصل جفتگیری یا قوچ مستی قوچ کرمان میپردازیم و البته باورها و فرهنگ مردم کرمان در مورد قوچ کرمان، فیلم و کلیپ قوچ کرمان، نقش و نگاره آن در گلیم کرمان، عکس قوچ کرمانی و نقش قوچ و شاخ قوچ در تاریخ ایران زمین نیز اشاره شده است.

نام علمی
O.o.laristanica*O.o.cycloceros
خانواده به لاتین
Bovidae
خانواده
گاوسانان
راسته به لاتین
Artiodactyla
راسته
زوج سمان
نام علمی
O.o.laristanica*O.o.cycloceros
خانواده به لاتین
Bovidae
خانواده
گاوسانان
راسته به لاتین
Artiodactyla
راسته
زوج سمان
ویژگی شاخص و بارز قوچ کرمان
قوچ كرمان اين قوچها بسيار شبيه قوچ اوريال هستند، اما جثه آنها از قوچ اوريال كوچكتر است. قوچها در فک بالایی دندان پیش و نیش ندارند. ناخنها آنها به سم تبدیل شده است. در ناحیه زیر گردن و سینه برخی از قوچهاي كرمان بخصوص در قوچهای سن بالا، موهای سیاه نسبتاً بلندی وجود دارد، كه از ويژگيهاي اين قوچ است. در برخی دیگر این قوچها، موهای سیاه کوتاه است و فقط در ناحیهی سینه وجود دارد. طول موهاي سياه در برخی از گردنهای قوچ كرمان امتداد میيابد، اما در بعضی دیگر فقط تا نیمه پایینی گردن را شامل ميشود.

هیبریداسیون قوچ كرمان
بر اساس آخرین ردهبندی، قوچ و میشهای جهان، شش گونه قوچ معرفی شده است، که دو گونه از این قوچ و میشها در ایران یافت میشوند. قوچ و میش اوریال (Ovis vignei) که بیشتر در شمال شرقی، شرق و جنوبشرقی ایران و قوچ ارمنی (Ovis orientalis)، که محدوده پراکنش آن بیشتر در شمالغربی، غرب و جنوبغرب ایران است و در برخورد این دو گونه با هم در مرکز ایران و مناطق مجاور، گونههاي ديگر نظير قوچ كرمان شكل گرفته است. بر اين اساس در ردهبندي اين قوچ نظرات متفاوتي وجود دارد. برخي نظريهها قوچ كرمان را از نژاد قوچ اوريال افغاني (Ovis.o.Cycloceros) و برخي ديگر اين قوچ را از هيبريداسيون بين قوچهاي لارستان ميدانند. در مقالهای جداگانه به قوچ و میش اوریال پرداختهایم. برای مشاهده آن اینجا را کلیک(لمس) نمایید.

قوچ و میش كرمانی ریشه در فرهنگ و تاریخ کرمان
همچنين اين قوچ از دامنه شمالغربی، با قوچ اصفهان به عنوان مثال عباس آباد، در مرز استانهای اصفهان و یزد متصل ميشود. دامنه جنوبغربی (جنوب حاجی آباد) قوچ کرمان را به قوچ لارستان متصل ميکند. رشته کوههای جنوبشرقی کرمان به سمت استان سیستان و بلوچستان امتداد دارد، یک گذرگاه بدیهی، براي قوچ کرمان است. به عنوان مثال منطقه حفاظت شده كوه بیرق در شرق، قوچ کرمان را با محدودهي توزیع قوچ بلوچ وصل ميكند. قوچ كرمان با توجه به هیبریداسیون بین گونههاي مختلف قوچ ايران ،نیاز به مطالعات ژنتیکی و مولکولی گسترده ای دارد.
تغذيه قوچ كرمان
قوچ كرمان از علوفه، بوتهها و برگهای درختان تغذيه ميكند. گلههای اين قوچ چمنزارها و بوتهها را به عنوان مواد غذايي ترجيح میدهند، اما در صورت كمياب شدن مواد غذایی به مرور برگها و میوهها را هم میخورند.

توليد مثل قوچ كرمان
این حیوان مانند بیشتر حیوانات ایران دارای فصل خاص جفتگیری است. فصل جفتگيري قوچ كرمان با سرد شدن هوا از اوایل مهر ماه شروع ميشود. در اين فصل كه تقريبا حدود يك ماه طول ميكشد، بين نرها جدالهايي رخ ميدهد، كه گاهي صداي شاخ زدنهاي آنها از فاصله دور شنيده ميشود. نرهاي قوي و غالب با چند ماده جفتگيري ميكنند(چند همسري). بیشتر نرها تا سن دو سالگی به بلوغ جنسی میرسند اما تا چهار سالگی در جفتگیری شرکت نمیکنند. نرهای جوان برای جفتگیری، ابتدا بایستی در سلسله مراتب تسلط شرکت کنند. کسب این مرتبه 3 سال طول میکشد و بعد از آن میتوانند در فصل جفتگیری شرکت کنند.
میشها از نظر وضعیت اجتماعی در 2 سال اول یک روند سلسله مراتب مشابه را پشت سر میگذارند، اما این میشها برخلاف نرها، حتی میتوانند در سطح پایینتر از این سن تولید مثل میکنند. دوره آبستني حدود 165 روز است (بین 5 تا 6 ماه). معمولا 1 تا 2 بره به دنيا ميآيد. دوقلوزایی میتواند معمول باشد، اما در سالهای کم باران و خشکسالی، برهها، تکی به دنیا میآیند. در شرایط خشکسالی شدید، مادهها قادر به تولید مثل نیستند و مرگ و میر قوچها زیاد است. در مقابل، در مناطقی که تولید بوته و علف زیاد باشد، بهرهوری بالاست. برهها پس از به دنیا آمدن، يكي دو روز به دنبال مادر ديده ميشوند؛ حدود 4 ماه شير ميخورند و در 5/1 سالگي به سن بلوغ ميرسند.

طول عمر قوچ كرمان
طول عمر قوچ كرمان به طور متوسط 12 سال است. نرها يا قوچها به طور متوسط هشت تا ده سال زندگی میکنند و مادهها يا ميشها ده تا دوازده سال طول عمر دارند.
زيستگاه قوچ كرمان
زیستگاه قوچ كرمان بیشتر در تپه و ماهورها و دامنه کوهستانهای مرتفع است.
پراكندگي قوچ و میش كرمان
قوچ کرمان، در منطقهای نسبتاً محدود در پناهگاه حیاتوحش روچون و پارک ملی خبر در جنوبغربی شهر بافت و شمالشرقی حاجی آباد پراكندگي دارد. آنها همچنین در پناهگاه حیات وحش نایبندان، در پارک ملی سیاه کوه و پناهگاه حیات وحش دره انجير يا ني باز استان یزد پراکندگی دارند و همچنین در مناطق حفاظت شده کوه بافق نیز مشاهده میشوند. از ایرانشهر (بزمان) تا مرز پاکستان نیز گسترده شده اند. البته تا امروزه هیچگونه مطالعهای علمي در مورد محدودهی پراکندگی این قوچ به صورت دقيق و علمی انجام نگرفته است.

شاخهای قوچ كرمان
فرم و پیچش شاخهاي قوچ كرمان شبیه قوچ اوریال است، اما شاخهای این قوچ به اندازه قوچ اوریال قوسی و حلزونی شکل نیستند. شاخهاي اين قوچ ساده، سطح جلويي صاف، بدون شاخه، میان خالی و مثلثي شكل است و مانند غلافی روی یک محور استخوانی قرار گرفته است، شاخ دائمی است و هر سال تعویض نمیشود. شاخها به سمت گوشهها تيزتر ميشوند. میشهاي اين قوچ نیز معمولاً دارای شاخهای کوتاهتر از نرها دارند. طول شاخها به ندرت از 91 سانتیمتر (36 اینچ، (هر اینچ 2.54 سانتیمتر است)) فراتر ميرود. بلندترین شاخ اين قوچ در سال 1971 میلادی در شرق کرمان جمع آوری شده است. طول 91.8 سانتیمتر (36/8 اینچ) و دور پایه آن 25.4 سانتیمتر (10 اینچ) است. متوسط طول شاخ در 18 نمونه از شکارهای شکارچیان 78.3 سانتیمتر و متوسط دور پایه آنها 22.4 سانتیمتر است.

ردزنی قوچ کرمان
مدفوع و اثر سم قوچ و میش کرمان بسیار شبیه به بز کوهی است. اثر سم قوچ در کنارهها کمی گردتر از بز کوهی میباشد. مدفوع در فصل زمستان به صورت دانه دانه است، ولی در فصل بهار به دلیل آبدار بودن معمولا به هم میچسبند.
عادات و رفتار قوچ كرمان
قوچ كرمان از حیوانات اجتماعی هستند، اما مهمترین دلیلی که دوست دارند کنار هم جمع شوند محافظت از خودشان است. آنها در عادت چرای خود بسیار گزینشی عمل میکنند. آنها در لب فوقانی خود شکافی دارند، با این کار آنها می توانند برگهای ارجح را از گیاه انتخاب کنند. قوچ كرمان در ارتفاعات زندگی میکنند، اما نسبت به بز وحشی معمولاً در ارتفاعات پایینتر دیده میشود. اين قوچها تمایل به تغذیه در اوایل صبح و عصر دارند و در طول روز در زیر بوته یا صخرهی استراحت میکنند. برای شکار نشدن توسط شکارچیان مناطق شیبدار و صخرههاي شیب دار را ترجيح ميدهند. حواس حسی آنها به خوبی توسعه یافته است، زیرا زندگي اين قوچها به تشخیص زود هنگام شکارچیان به ویژه پلنگ، گرگ و شغال بستگی دارد.
در قوچ کرمان نیز مانند سایر گونههای قوچها،گروه و گلههایی تشکیل مییابد. گروههای رام از افراد دو ساله و نرهای مسن تشکیل میشوند. گروههای ماده شامل میشها، برهها، سالخوردگان و گاهی قوچهای جوانتر هستند. گروههای رام معمولاً کمتر از 30 نفر هستند، اما گروههای ماده میتوانند از 100 نفر تجاوز کنند. در مناطقی که جمعیت آنها زیاد است، گروههای میش از 10-49 حیوان تشکیل شدهاند. در قوچ کرمان سلسله مراتب تسلط شدیدتر از قوچهای دیگر است، قوچهای قدیمیتر و بزرگتر بر قوچهای جوانتر غالب هستند.

از قوچ مستي تا مستي قوچ كرمان
فصل جفتگيري قوچها بخصوص قوچ كرمان که به فصل قوچ مستی، قوچ دو، کل مستی، کل تاژ و یا کل تاز ناميده ميشود. نزديك شدن در فصل جفتگيري به قوچها بسيار خطرناك و خطر آفرین است. در اين فصل گلههاي نر براي جفتيابي به گلههاي ميشها نزديك ميشوند. به دليل ترشحات هورمونها میزان هوشیاری قوچها کاهش مییابد و حرکات و رفتارهاي بخصوصی از خودشان به نمایش ميگذارند، نرها برای نشان دادن قدرت و توانایی جسمانی خودشان شاخ به شاخ شده و حالت تهاجمي به خودشان ميگيرند. لب بالایی آنها به صورتي در ميآيد، كه گويا در حال خندیدن هستند و نیز لثه آنها کاملا مشخص میشود. اين نبرد با کوتاه آمدن یکی از نرها پایان میپذیرد. معمولا فصل جفتگيري قوچها بیشتر از یک ماه طول میکشد.
دشمنان قوچ كرمان
دشمن طبیعی و میش و قوچ كرمان،گرگ ، پلنگ، یوز، سگهای اهلی و وحشي هستند.

تهديدات قوچ كرمان
تغييرات آب و هوايي به خصوص خشكسالي، گسترش زمينهاي كشاورزی، کاهش میزان زیستگاه مناسب، بیماریهای مسری و انگلهای دامهای اهلی، شكار نرهاي جوان به جاي شكار نرهاي مسن كه باروري كمتري دارند، شكار قوچها به خاطر درآمدزايي از شاخها و شكار برهها به خاطر گوشتشان، موجب كاهش تعداد جمعیت و پراکندگی قوچ كرمان شده است. همچنين اين تغييرات موجب جابه جاي زيستگاه و مهاجرت اين قوچها در طول سالیان شده است. كه اين جابهجاييها موجب اختلاط اين قوچ با قوچ هاي ديگر شده است. در سال 2018 میلادی، شیوع طغیان گاوي در مناطق كرمان در منطقه حفاظت شده خبر موجب از بين رفتن 50 راس قوچ و بزهای وحشی شد.
منطقهی حفاظت شده قوچ كرمان
منطقهای حفاظت شده و پارک ملی خبر در شهرستان بافت کرمان به وسعت ۱۲۰ هزار هکتار واقع است. این منطقه در دشتی وسیع در جوار کوهستان قراردارد و از طیف بسیار متنوع از گیاهان انبوه و متراکم تشکیل شده است، که شرایطی عالی برای زندگی جانوران مختلف را بوجود آورده است. شاخصترین حيوانات اين منطقه پلنگ، جبیر، کاراکال، روباه شنی، عقاب طلایی، قوچ كرمان است.

شكار قوچ كرمان
ايران از معدود كشورهاي آسيايي است، كه مجوز شكار قوچ كرمان را به خاطر كنترل جمعيت اين قوچها در فصل مشخصی از سال – از اکتبر تا مارس- را اجازه میدهد. این مجوز شکار، براي تمام شكارچيان جهان است. بیشتر قوچهاي وحشي ایران در ارتفاعات نه چندان مرتفع در زمینهای تپهای زندگی میکنند. شکارها در ارتفاعات بین 6000-10500 پا (2000-3500 متر) انجام میشوند که بیشترین شكارها قوچها در حدود 8.200 پا (2500 متر) انجام میشود. بنابراین، ارتفاع در شکار گونههای مختلف قوچ در ايران از جمله قوچ و میش كرمان هرگز مسئلهای ايجاد نميكند.
اكثر شكارهاي قوچ و میش كرمان در پناهگاه حیات وحش روچون و پناهگاه حیات وحش بافق به شرق و نیز به سمت جنوب صورت ميگيرد، كه مرزهای آن با شیراز و لارستان مشخص نیست. همچنين شكار آنها در قرق منطقه اختصاصي حيات وحش منصورآباد رفسنجان نيز صورت ميگيرد. در اين مناطق شکار ممنوع در دوره 45 روزه در فصل پاييز، در زمان جفتگيري قوچها ميباشد كه مجوز شکار صادر نميشود. مجوزهای شکار صادر شده برای شکار قوچ حداکثر 5 روز معتبر است.

قوچ و میش كرمان در باور و جشن هاي مردم كرمان
قوچ در گله هویت نماد گله است، چرا که قوچ نقش رهبری گله را بر عهده دارد. از طرفی باروری توسط قوچ گله انجام میشود. باروری قوچ، در اوایل پاییز هر سال با به راه انداختن جشن و رها کردن قوچها به درون گله همراه بوده است. از جمله این مراسمها، مراسمهاي ایزد مهر يا جشن مهرگان بازمانده از اعیاد و جشنهاي زرتشتيان، مراسم قوچ اندازون است که همچنان در شهر و روستاهاي كرمان برگزار ميشود. در آیین مهر، قوچ نماد مهر و خورشید است.
در این مراسم قوچی را با رنگهای سرخ و سبز رنگ میکنند و آن را در گله میش و نر میاندازند. بر پشت اين قوچ نقوش مختلفی از جمله نقش چهارخال یا چهار سوی چلیپا برای دفع چشم زخم و گزند رنگآمیزی میکنند و سپس براي طلب فراوانی و باروری آن را قربانی میکنند. همچنین در زمانهای قدیم برای تعیین قلمرو چرای گوسفندان نبردهایی بین قوچهای گله انجام مییافت. پیرو این موضوع قوچ نمادی از قدرت و فرمانروایی شناخته نیز میشده است.
قوچ های ایران
از دیگر قوچ های ایران میتوان به قوچ اوریال، قوچ اصفهان، قوچ لارستان، قوچ اراک، قوچ ارمنی و قوچ البرز مرکزی نام برد.
قوچ در تاج پادشاهان ایران باستان
قوچ نمادی از فر کیانی، قدرت پادشاهي و نماد پيروزي در ايران باستان بوده است. که شاهان ایرانی همواره به تایید آن نیاز داشتند و بدون آن نمیتوانستند، فرمانروایی کنند. برای همین شاخ قوچ بر سر پادشاه مینشست. نمونههایی از قوچ در سر پادشاهان، میتوان به حضور قوچ بر کلاهخود شاپور دوم، که بنا به توصیف آميانوس مارسلينوس، در جنگ اميدا در برابر ژولين بر سر نهاده بود، اشاره کرد.

همچنین شاخ قوچ بر تاج شاهي در جامي كه در موزه باليتمور است، که احتمالا مربوط به یزدگرد سوم و ملكه است. در آن جام، بر تاج ملكه دو شاخ پيچيده قوچ قرار گرفته و لبه زیرین آن رديفي از مرواريد قرار دارد. از اسناد دیگر میوان به قالب گچی که در حوالی تیسفون بدست آمده است، اشاره کرد. که یک سر قوچ با دستاری به دور گردنش و روی دو بالک قرار گرفته است اما اوج نمايش قوچ را مي توان در لوح گچبري كيش ياف،ت كه سه مظهر متجلي فره (ديهيم، بال، قوچ) به شيوهاي هنرمندانه در كنار هم گرد آمدهاند.
همچنین نوعی کلاه میان عشایر رایج است. اين كلاه كه از پوست حیوانات، شبیه تاج شاهان قدیم درست ميشود. داراي دو شاخ است و میتوان لبههای آن را تا کرد، تا گوشها پوشانده شوند.
در بخش زیر کلیپ قوچ کرمان را مشاهده مینمایید.
سایر کاربرد نقش قوچ در ایران باستان
از نقش قوچ روی پارچههای ساسانی برای نشان دادن صحنه های دلاوری و پیروزی و همچنین برای نشان فر شاهی و بزرگی شاه استفاده شده است.از اسناد آن می توان به نقش قوچ در منسوجات ساسانی در موزه متروپلیتن اشاره كرد. نماد قوچ به روی پرچمهای دوره ساسانی نیز قابل مشاهده شده است..ریتون یا جام شراب به شکل قوچ در آثار هخامنشیان زیاد دیده می شود. در واقع بهرام در هشتمین تجلی خود به شکل قوچ وحشی ظاهر میشود و هم چنین قوچ پنجمين آفريده اي مادي اهورامزدا بوده كه در هفتاد و پنج روز خلق شده است.بنابراین به وفور در ریتونها شکل قوچ و شاخهای آنها دیده میشود.

شاخ قوچ در ایران باستان
در گورستانها قوچ يا مجسمه قوچ نمادي از جاودانگی و نگهبانان جاودان بوده است.در کتاب تورات، بخش دانیال نبی، باب هشتم، از رویایی سخن رفته که طبق آن، قوچی دوشاخ از بز کوهی تک شاخ شکست میخورد. طبق برخی نظریات قوچ دوشاخ پادشاه هخامنشي بوده و بزکوهی تك شاخ اسكندر يا يونانيان هستند. هم چنين کوروش به ذوالقرنین بودن صاحب يا دارنده دوشاخ- پادشاهي كه هم بر شرق و هم بر غرب فرمانروايي كرد- نیز نسبت داده مي شود.
اين موضوع به مجسمه کوروش در نزدیکی استخر- شهر باستانی در استان فارس و در حوالی شهر شیراز- نيز مستند مي شود. مجسمه اي که شاخهای قوچ و بالهای عقاب يا شاهين را دارد. هم چنين مي توان قوچها را در سر ستون های تخت جمشید به وضوح يافت. اين به بدان معناست كه قدرت مرموز و مزاياي قوچها برای هخامنشیان شناخته شده بود كه آنها در سرستونها از تصوير اين حيوانات استفاده ميكردند.
قوچ در ادبیات
گوسفند يا نر قوچ نماد دنيايی نيروي جنسي مردانه و خدايان مذكر است. به طور كلي، قوچ نيروهاي باروري طبيعت را نمادين ميکند. چنين مفهومي براي قوچ تقريباً بين تمامي اقوام مشترک است. نمادي از انگيزش خلاق و نيز نماد روح در لحظه تكوين است.

قوچ کرمان در گلیم جیرفت کرمان نشان دهنده و نماد چه چیز است؟
در میان دامداران، قوچ از اهمیت بالایی برخوردار است. همیشه جزء گران قیمتترین گوسفندان بوده است. علاوه بر این قوچ از قدیم تا حالا بر معیشت زندگی مردمان کرمان نقش داشته است.نقش شاخ قوچ کرمان در گلیمهای جیرفت نشاندهنده فرهنگ عمومی ایران، به عنوان طلسم چشم زخم و شور چشمی کاربرد داشته است و یا شگون به شمار میرفت و حتی علامت قدرت و ثروت نیز بود. هم اکنون نیز کله و شــاخ قوچ، بز کوهی و آهو بر سر در و دروازهی تعدادی از خانه های شهری و روستایی در نقاط مختلف ایران از جمله یزد دیده میشود. گاه نیز در گذشته، دور تا دور قلعه و یا خانه با شــاخ آذین بندی میشد.
طبق برخی نظریات شاخهای قوچ کرمان در گلیم جیرفت، مظهر مردانگی، باروری نرینه، قدرت و شجاعت است. اینکه زن هنگام بافتن این نگاره، امیدوار اســت که نیروی شوهرش زوال ناپذیر شود و قدرتش بر زمان فائق آید.علاوه بر این شاخها، یکی از ابزارهای گلیم بافی نیز بوده است. بنابراین نقش شاخ قوچ در دســت بافتههای جیرفت، دور از انتظار و امر عجیبی نیست.

عکسها و ویدیوهای این پست را محیط بان عزیز مجتبی نخعی بزرگوار ثبت نمودهاند.
امتیاز شما به این صفحه:
قوچ کرمان
قوچ کرمانی ریشه در تاریخ و فرهنگ منطقه کرمان دارد. در مقاله بالا به معرفی کامل، زیستگاه و پراکندگی، تغذیه، تولید مثل و مستی قوچ و میش کرمان پرداختیم.