پروانه های ایران
پروانه های ایران از دیرباز نقش بسزایی در طبیعت و فرهنگ این زیست بوم داشتهاند. زمانی که از حیات وحش ایران و حیوانات ایران حرف به میان میاد، کمتر کسی ذهنش به سمت پروانه های ایران میرود. با توجه به موقعيت جغرافياي ايران، وسعت زیاد و آب وهواي آن، تنوع گونههاي مختلف پروانهها در آن وجود دارد. در این مقاله سعی شده است ساختار آناتومي و پرواز پروانهها، قدرت بینایی و نحوه تنفس این حشره، عادات و رفتار و رژيم غذايي آنها، طبقه بندی پروانهها از نظر فعاليت آنها، به چرخه زندگی این حشره، حضور آنها در طول تاريخ كره زمين، انواع پروانه هاي ايران، پروانههای معروف ایران، عکس پروانه ها، نقش پروانهها در طبيعت، طول عمر، زیستگاه و پراکنش پروانه های ایران، تهدیدات، پروانه در باورهای مردم، حضور این حشره در ادبیات ایران، نقوش آن بر روی سفالینهها، صنایع دستی، فرش و گلیم ایرانی پرداخته شود.

ساختار آناتومي پروانهها
پروانه ها مانند همه حشرات، دارای شش پا، سه بخش بدن، یک جفت شاخك، چشم مرکب و یک اسکلت خارجی دارند. سه قسمت بدن شامل سر، قفسه سینه، شکم و انتهای بدن است. بدن این حشرات، توسط موهای حسی ریز پوشیده شده است. چهار بال و شش پا در اين حشره به قفسه سینه (بخش میانی) وصل شده است. قفسه سینه شامل ماهیچههایی است که باعث میشود پاها و بالها به حرکت در بيايند.

چشمگیرترین ویژگی آناتومیکی پروانهها، بالهای آنها است. آنها از مادهای بسیار نازک و شفاف به نام کیتین ساخته شدهاند، که بر روی یک سری ساختارهای شبیه به ورید کشیده شده است. وریدها موجود در بالهای ظریف پروانهها، از آنها پشتیبانی میکند. همچنين. وریدها، خون را به اين قسمت بدن ميرساند، تا بالها تغذیه شوند. پروانهها ازشاخکها برای تشخیص جهت و موقعیتشان استفاده میکنند.

همه حشرات از جمله پروانهها دارای مغز هستند. دقیقاً مانند مغز انسانها، مغز آنها از بقیه بدن پیام دریافت میکند و به عضلات و اعضای دیگر بدن پیام میفرستد. این مغز بسیار کوچک است. پیشانی به سر پروانه نزدیک است و تقریباً مثلثی است. همه اعضای بدن حسی پروانه روی سر آن قرار ندارد. در انتهای هر شش پا آنها، که همه به قفسه سینه وصل شدهاند، اندام هایی حسگر وجود دارند، که پروانه برای یافتن غذا از آن استفاده میکنند.

پرواز پروانهها
پروانهها تنها در صورتی میتوانند پرواز کنند، که دمای بدن آنها بالاتر از 23 درجه سانتيگراد باشد. براي پرواز اين حشره بالهاي خود را در آفتاب پهن ميكند، تا آنها گرم شوند. با افزایش سن پروانهها، رنگ بالها كمرنگتر میشود و بالها قدرت و كارايي قبلي را ندارند.

سرعت پرواز در بین گونههای پروانهها متفاوت است (انواع سمی کندتر از انواع غیرسمی هستند). سریعترین پروانهها میتوانند با سرعت 30 مایل در ساعت پرواز کنند. پروانههای كند، پروازي در حدود 5 مایل در ساعت پرواز میکنند. الگوهای پروازی این حشرات، متفاوت است. وقتی پروانهها تهدید (به عنوان مثال شکار با یک تور) میشوند، به صورت نامنظم پرواز میکنند. نرها و مادهها گاه در حین تعقیب در زمان جفتگیری، بیپروا پرواز میکنند. پروازهای آنها مسافت کوچک را شامل نمیشود، بلکه بیش از 200 گونه پروانه وجود دارد، که در مسافتهای طولانی مهاجرت میکنند.

قدرت بینایی پروانهها
پروانهها هنگام جستجوی گل از بینایی رنگی استفاده میکنند. آنها با توجه به جابه جا کردن گرده گل های ایران نقش مهمی رو در اکوسیستم ایفا میکنند. طبیعی است، که برای حراست از گل های بومی ایران، وجود پروانه ها لازم و با اهمیت است. برخلاف شبکیههای انسانها، شبکیههای پروانهها، به طور معمول دارای شش یا چند کلاس نور گیرنده با حساسیت طیفی متمایز هستند. شناسایی طیف وسیعی از رنگها در آنها بطور قابل توجهی پیچیده است. چشم های مرکب این حشرات، از تعدادی واحدی به نام اوماتیدیم تشکیل شده است. یک اوماتیدیم حاوی چندین سلول گیرنده نور است.

حساسیتهای طیفی این گیرندهها در نور ماوراء بنفش (UV) ، طول موج آبی و سبز ، اوج می گیرند. به طوری که تشخیص نور ماوراء بنفش (UV) برای انسان قابل شناسایی نیست اما پروانهها قادر به دیدن این نور هستند. پروانهها هنگام تغذیه در گلها به شدت به دید تکیه میکنند، برخلاف سایر حشرات. در واقع نوع تغذیه در رنگ بالهای پروانهها نقش ایفا میکند. هم چنین نوع تغذیه در سمی بودن یا غیر سمی بودن پروانهها تاثیر میگذارد. به طوری که تغذیه از گلهای سمی، بالهای سمی را برای این حشرات بوجود میآورد، بطوری که باعث مرگ شکارچیان آنها میشود. در انسان این سموم موجب سردرد میشود.

نحوه تنفس پروانهها
پروانهها از طریق سوراخهای کوچک در طرفین بدن خود نفس میکشند. سوراخها به سیستم لولههایی در بدنشان بنام نایژه منتهی میشود که اکسیژن را در سراسر بدن حمل میکند. این حشرات، ریه ندارند.

عادات و رفتار پروانهها
بعضی از پروانهها ماده شیمیایی یا فرمون را از انتهای بدنشان ساطع میکنند. که این بو در جفتگیری نقش دارد. در حین جفت گیری، نرها از اندامهای قلاب مانند در شکم خود برای گرفتن ماده استفاده میکنند.

وقتی باران می بارد، پروانههای نمیتوانند در باران پرواز کنند. بنابراین در زیر برگ درختان یا بوته ها مخفی میشوند. اگر این حشرات خیس شوند، زمین گیر میشوند. اگر هم بالهای این حشرات مرطوب شود، باز هم نمیتوانند پرواز کنند زیرا بالهای آنها خیلی سنگین میشود. لذا به نور آفتاب برای خشک شدن بالهایشان نیاز دارند. آنها به گرمای و سرمای شدید بسیار حساس هستند تغییرات آب و هوایی موجب مرگ آنها میشود. وقتی هوا بسیار گرم است، این حشرات، به مکانهای سایهدار میروند.

پروانهها از رنگ های موجود در بالهای خود برای استتار و همچنین به عنوان هشداری برای شکارچیان استفاده میکنند تا به آنها کمک کند تا بیشتر زنده بمانند تا تولید مثل کنند. آنها همچنین از شکل و رنگ بال استفاده میکنند تا جفتشان را شناسایی کنند و گاه او تحت تأثیر قرار دهند.

آنها جهان را بیشتر از طریق بو و بینایی حس و درک میکنند. پروانهها وسیعترین طیف بصری از هر حیوان شناخته شده در جهان را دارند و می توانند رنگهای بیشتری را ببینید. آنها میتوانند نور ماوراء بنفش را ببینند، که انسانها آن را نمیبینند. هرچند آنها به لرزش هوا و صدای بلند واکنش میدهند اما شنوایی روش مهمی برای یادگیری دنیای اطراف آنها نیست.

برقراری ارتباط بین پروانهها هنوز ناشناخته است. به نظر میرسد از طریق انتشار بو یا فرمون صورت میگیرد. همچنین ممکن است رنگ بال نیز راهی برای برقراری ارتباط باشد.

رژيم غذايي پروانهها
پروانهها فقط با استفاده از یک ساختار لولهمانند، که یک زبان طولانی و انعطاف پذیر است، میتوانند غذای مایع را بخورند. این ساختار در هنگام تغذيه باز ميشود. در پرواز و يا عدم تغذيه به حالت مارپیچ در ميآيد. رژيم عمدهي اين حشرات، شهد گلها است. البته بعضی از پروانهها، مایع را از میوههای پوسیده خارج میکنند. تعداد کمی از آنها گوشت پوسیده یا مایعات حیوانی را ترجیح میدهند. به عنوان مثال، پروانه هاروستر، بدن شتههای پشمی را سوراخ میکند و مایعات بدن آنها را مینوشد.

در حالی که شهد قند منبع اصلی انرژی پروانهها است اما آنها به مواد غذایی دیگر نیز نیاز دارند. پروانهها برای پرواز و تولید مثل به مواد مغذی و مواد معدنی نیز نیاز دارند و بسیاری از این مواد در مایعات شیرین تولید شده توسط گلها وجود ندارند. آنها برای دریافت نمک و مواد معدنی در آبهای کم عمق و آب کم، در سطح آب در جستجوی این مواد هستند.

طبقه بندی پروانهها از نظر فعاليت آنها
پروانهها با توجه به فعالیت زندگیشان به دو گروه روز پرواز و شب پرواز تقسیمبندی میشوند. این دو گروه با توجه با ساختار بدنی به راحتی شناخته میشوند. پروانههای شب پرواز یا شبپرهها و بیدها قهوهای، خاکستری، سیاه و سفید رنگ هستند. در حالی که روز پروازها دارای انواع رنگهای روشن خارق العاده هستند.

شاخک از تفاوت آشکار این دو گروه پروانهها است. شاخک در شب پروازها عریضتر و بال شکل هستند، در حالی که در روز پروازها شاخکها نازک و بلندتر است. شب پروازها دارای جثهی بزرگتر و درشتی نسبت به روز پروازها دارند. بخصوص ناحیه شکم کاملا درشت است.

پروانههای روز پرواز در زمان استراحت بالهایشان را به صورت عمودی نگاه میدارند، به صورتی که ناحیه شکم اصلا دیده نمیشود. در حالی که در بیدها، بالها در دو سوی شکم باز هستند.

چرخه زندگي پروانهها
پروانهها از طریق فرایندی به نام دگردیسی شکل میگیرند. دگردیسی کلمهی یونانی است به معنای دگرگونی یا تغییر شکل است. حشرات دو نوع متامورفوز مشترک دارند. ملخ، جیرجیرک، سنجاقک و سوسک دگردیسی ناقصی دارند. پروانهها، مگسها و زنبورها دگردیسی کامل دارند. در دگردیسی پروانهها چهار مرحله تخم، لارو، شفیره و حشره بالغ است.

تخمها توسط پروانه ماده بالغ به صورت فراوان روی گیاهان مختلف تخمریزی میشود. تخمها در فصول بهار، تابستان و حتی پاییز تخمریزی میشود. البته فصول تخمریزی به نوع پروانه بستگی دارد. مادههای بالغ تخمهای زیادی را تخمریزی میکنند تا حداقل برخی از این تخمها تبدیل به پروانه شوند. تخمها چند روز تا چند هفته طول میکشد تا به مرحله بعدی لارو است، تبدیل شوند. در این مرحله، مقدار زیادی گیاه توسط لارو یا کرم خورده میشود.
معمولا مرحله لارو، چند روز تا چند سال زمان میبرد. مرحلهی بعدی چرخه، شفیره است. در این مرحله کرم تار یا پیلهی را به دور خودش میبافد، مدتی در پیله، بدون غذا سپری میکند تا به مرحلهی آخر یعنی پروانه شدن برسد. البته اگر شرایط محیطی مناسب باشد، شفیرههایی در طبیعت دیده شده است که به مدت 15 تا 20 سال به صورت خفته در جایی نهفته باقی ماندهاند تا شرایط آب و هوایی برای آنها مساعد شده و آنها تبدیل به پروانه بالغ شدهاند.

پروانهها در طول تاريخ كره زمين
يافتههاي جديد در مورد پروانهها حاكي از آن است كه اين حشرات، دويست ميليون سال قدمت دارند. در دوران زمين شناسي ترياس در حالي كه بسياري از گونههاي جانوري نابود شدند، پروانهها جان سالم از اين دوران به در بردند. طبق یافتههای دانشمندان، پروانهها قدیمیتر از گیاهان گلدار هستند. قدیمیترین فسیل گیاهان گلدار کشف شده مربوط به حدود ۱۲۰ تا ۱۵۰ میلیون سال پیش است.
انواع پروانه هاي ايران
پروانههاي موجود در جهان در حدود بیست هزار گونه است. از اين تعداد گونه پروانه، 442 گونه در 5 خانواده يا تيره و 17 زیرخانواده در ایران شناسايي و معرفي شدهاند.( كتاب پروانههاي ايران، علیرضا نادری)
انواع پنج تيره پروانه در ایران شامل فرچهپایان، پرنیانبالان، پشیزبالان، پروانههای دمچلچلهای و کاهیبالان هستند. نامگذاري هر يك از اين پروانهها بر اساس شکل ظاهر، ویژگی شاخص و محل پيدايش يا زيستگاه آنها صورت گرفته است.

1- پروانههای فرچهپایان
این تیره بیش از 600 جنس و حدود 5،700 گونه دارد. این تیره، معمولاً پروانههای با اندازه متوسط و بزرگ هستند. اين پروانهها در زمان استراحت، بالهاي زيبايشان را صاف و باز نگه ميدارند. همچنين به جاي شش پا در روي چهار پا در روي گياهان قرار ميگيرند. دو پاي ديگر را بصورت مجعد جمع ميكنند. در برخي از گونههاي اين تيره، در پیشانی این پروانهها، مویی مانند قلم مو است. علت نامگذاري فرچه و پا در اين تيره به دليل همين این ویژگيها است. بعضی از گونههاي اين تيره، علاقهي خاصي به برگهای مرده دارند. به نظر ميرسد اين گياهان مرده براي آنها بسيار مطبوعتر است. بیشتر گونههاي اين تيره، دارای بالهای پیسین کوتاهتر نسبت به بالهای جلويي دارند.
تيره فرچهپایان شامل پروانه هاي ایران دو خال، فرچهپای آذری، خرمایی شرقی چمنزار، خالدار نایوبی، پروانه ایرانی، فرچهپای اورشلیم، نوار قرمزی خالدار، سپید مرمر شامی، پروانه جنگلی فریر، ساتیر دودی درشت، صخرهنورد قهوهای تیره، مرمری سفید، طوقی سفید خرمایی چمنزار، فرچهپای انرواتا، پروانه ترکی خرمایی علفزار، عجوزه آناتولی، قهوهای مرغزار، عزلتنشین نارنجی، فرچهپای سبز بال، خالدار سیاه و جنگلی نواری سبز است.

خوشبختانه در ميان انبوه گونههاي مختلف اين حشرات، نام پرافتخار كشورمان نيز به چشم ميخورد. پروانه ايراني (Melitaea persea )كه پراكنش آن در آسیای کوچک، ایران تا افغانستان و بخش غربی کوهستان تیان شان است. اين حشره زيبا، زرد مايل به ليمويي و لكههاي سياه در بالهاي آن ديده ميشود.
2- پروانههای پرنیانبالان
اين تيره، حدود ۶۰۰۰ گونه است. آنها تقریبا 30 درصد از گونههای پروانهها را تشکیل میدهند. پروانههای بالغ این تیره، معمولاً كوچك و كمتر از پنج سانتیمتر هستند. رنگ آنها روشن و گاهی به رنگ براق فلزی هستند. نامگذاری آنها براساس رنگ و مشخصات بالهای آنها صورت گرفته است.
تيره پرنیانبالان شامل پروانههاي دلقک بالکان، مویدم ارغوانی، حریر آبی، پرنیانبال یولاس، پرنیانبال سیلیسا، نقرهکوب برنزی، کوپید هندی، پرنیانبال گالبا، دستفروش آبی و ادونیس آبی است.
3- پروانههای پشیزبالان
این تیره،حدود ۵۵۰ و ۳۵۰۰ گونه است این تیره از پروانههای کوچک تشکیل شده است. نامگذاری این خانواده براساس سرعت خیره کننده آنها صورت گرفته است. برای همین در ابتدای نام آنها، جهنده به کار رفته است. اکثر رنگ بال این حشرات، رنگ قهوه ای و خاکستری مایل به قهوهای است. برخی از آنها هم سیاه و سفید هستند. رنگهای زرد، قرمز ، و آبی کمتر در بال آنها به چشم میخورد. بعضی از گونهها هم تماما قهوهای پر رنگ هستند. رنگ سبز به طور کلی در بال آنها وجود ندارد. در زیر میکروسکوپ دستگاه تناسلی آنها دارای ساختارهای مشخصی است که از جفتگیری جز در موارد خاص جلوگیری میشود.
تيره پشیزبالان شامل پروانههاي جهنده ایرانی، جهنده مجاری، جهنده خاوری و جهنده جوهرین هستند.
4- پروانههای دمچلچلهای
پروانههای دمچلچلهای، پروانه های با اندازه بزرگ و رنگارنگ هستند. اين تيره، بیش از 550 گونه دارد. اکثریت اين تيره در مناطق گرمسیری زيستگاه دارند. اعضای این خانواده در همهي قارهها به جز قطب جنوب ساکن هستند. بزرگترین پروانهها جهان در اين تيره قرار دارد. این تیره به راحتی در طبیعت استتار میشود. علت نامگذاري اين تيره، شباهت بالهاي باز اين حشره، به دم پرستوها است. در اين خانواده، علاوه بر خصوصیات مورفولوژیکی، انتخاب گیاهان و مواد غذایی، سبک زندگی و زیست محیطی آنها در طبقهبندی آنها نقش دارد.
تيره پروانههای دمچلچلهای شامل پروانههاي دمچلچلهای جنوبی، بال ابری آلپی، دمچلچلهای بادبانی، دمچلچلهای مرکبات، دمچلچلهای آفتابی، دمچلچلهای اردنی و پروانه لرستانی است.
تیره پروانه لرستانی (Allancastria lourisitana )، بومی ایران بوده است. این پروانه نادر و کمیاب است که فقط در منطقه غرب ایران از جمله در لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، شمال فارس و خوزستان، چهارمحال و بختیاری، مرکزی و اصفهان و کرمانشاه زیستگاه دارد. رنگ اینگونه، زرد مایل به نارنجی، زرد مایل به کرمی و سفید با لکههای سیاه است. رنگ بالهای این پروانه به نوع تغذیه و رژیم غذایی آن مربوط است.
5- پروانههاي کاهیبالان
پروانههاي کاهیبالان دارای ۷۶ سرده و ۱۱۰۰ گونه هستند. رنگ این تیره بیشتر رنگ روشن مثل سفید، زرد و نارنجی است. اين رنگها گواه و نشانهي زندگي اين حشرات در مناطق گرمسيري جهان است. اغلب این تیرهی پروانهها دارای لکههای سیاه هستند. رنگدانههایی که به این پروانهها، رنگ آمیزی متفاوتی داده است، از مواد زاید در بدن آنها حاصل میشود. این خصوصیات از مشخصهی این خانوادهها است.
تيره پروانههاي کاهیبالان شامل پروانههاي سیاهرگ هیمالیا، سربال نارنجی گرونر، نارنجیکنار، سپید خاوری گرمابه، سفید کوچک کیهداغی، پروانه کوچک کوهی، پروانه طلایی سپیدهدم ابری،کاهیبال فیلدی، کاهیبال البرزی، کاهیبال تیسوا و سربال نارنجی خاوری است. بيشتر گونهاي اين تيره از گياه برنج تغذيه ميكنند و از آفات شماره يك برنج هستند.
پروانههای معروف ایران
پروانه سپید ببری:
بالهای این پروانه سفید، رگههای سیاه و حاشیه بالها سیاه است که شکلی شبیه ببر را به این پروانه داده است. پراكندگي این حشره در ايران در جنوب ایران در استانهای خوزستان و بوشهر است.
گونه پروانه لیمویی:
یکی از زیباترین پروانه های ایران است. پراكندگي این حشره در ايران در استانهای گیلان و مازندران است. این پروانه تماما لیمویی رنگ است.
پروانه هلیوس:
این پروانه سفید رنگ با لکههای سیاه است. در هر دو بال، تک خال قرمز وجود دارد. پراكندگي این حشره در ايران در استانهای بوشهر و گلستان است.
گونه پروانه نوک نارنجی:
در این پروانه، در حاشیه بال بالای پروانهی نر رنگ نارنجی جلوه میکند. پراکندگی این حشره زیبا در ایران، استانهای گیلان، مازندران و مناطق زاگرس است.
پروانه سپید کوهستان:
همانطور که از نام این حشره بر میآید، این پروانه در مناطق کوهستانی رشته کوه البرز و آذربایجان زیستگاه دارد. این پروانه سفید رنگ، بدون هیچ لکهی سیاه است. فقط در انتهای بالها و حاشیهی آنها، رنگ سیاه است که حاشیه هفت و هشت را به این حشره داده است.
نقش پروانهها در طبيعت
حشرات بخصوص پروانهها و زنبورها نقش بسيار اساسي در اكوسيستمهاي طبيعي دارند. اين نقش مهم، گرده افشاني در گياهان است كه به حفظ بقاي گياهان، حفظ اساس صنعت كشاورزي و کنترل آفات طبیعی منجر ميشود. از طرف ديگر حشرات از جمله پروانهها چرخهي غذايي پرندگان، خزندگان و بندپایان هستند. در واقع از مهمترين شاخصهاي سلامتي يك اكوسيستم، حضور وفور پروانهها در آن اكوسيستم است.

علاوه بر اكوسيستم، پروانهها به عنوان روشی برای مطالعهي علائم هشدار دهندهی اثرات گستردهی تغییرات آب و هوايي استفاده ميشوند. اين حشرات نسبت به تغییرات آب و هوایی بسيار حساس هستند. به گونهي كه کاهش جمعیت پروانهها در نتیجه تغییر آب و هوا عواقب بسیاری در گونههای جانوري ديگر و گياهان ميگذارد. حیواناتی مانند پرندگان، پستانداران کوچک و سایر حشرات وابسته به پروانهها یک منبع غذایی مهم را از دست ميدهند. اين حيوانات مجبور ميشوند رژیم غذایی خودشان را به گونه های دیگر تغییر دهند. اين تغييرات رژيم غذايي، باعث برهم زدن تعادل اكوسيستم نيز ميشود. در صورت انقراض حشرات بخصوص گردهافشانها مانند زنبورها و پروانهها نسل انسانها نيز منقرض خواهد شد.

طول عمر پروانهها
طول عمر پروانهها در كل بسيار كوتاه است. طول عمر آنها با توجه به اندازهی آنها، تغییرات آب و هوايي، گونه آنها متفاوت است. پروانههاي ايران ده روز تا دو ماه طول عمر دارند. البته گونههايي وجود دارد كه در اواخر تابستان ظاهر ميشوند، در زمستان در مكاني مناسب مخفي شده و دوباره در بهار به پرواز در ميآيند. طول عمر اين پروانهها،حدود 6 ماه است.

پراكندگي و زيستگاه پروانه هاي ايران
پروانههاي ايران در تمام ايران گسترده هستند. اكثر پروانه هاي ايران محيطهاي مرطوب و كوهستاني را براي زيستگاه ترجيح ميدهند. در واقع تقریبا هشتاد و سه درصد پروانههاي ايران در ارتفاعي در حدود دو هزار تا چهار هزار زيستگاه دارند. در اين زيستگاهها پوشش گياهي مناسب و آب براي اين حشرات وجود دارد. لذا اين حشرات در كوهستانهاي ايران از جمله رشته كوههاي زاگرس و البرز زيستگاه دارند.

به عنوان مثال در رشته كوههاي البرز در كوه توچال – كوهي در شمال استان تهران- صد گونه پروانه از پروانه هاي ايران زيستگاه دارند. رشته كوه البرز به دليل زمين شناسي، كمترين ارتباط با مناطق ديگر آسيا دارد. اين امر موجب، بوجود آمدن ويژگي منحصر به فرد در اين منطقه شده است. به طوري كه گونههاي جانوري و پوشش گياهي خاص در اين منطقه در طي ميليونها سال مسير تكاملي جداگانهاي داشته اند. پروانهها نيز از اين موضوع بهره بردهاند. به عنوان مثال کاهیبال البرزی نمونهی از این پروانهها است.

پروانه ها در ایران…
همچنين در رشته كوه هاي زاگرس واقع در شمالغرب ايران تا حاشيههاي خليج فارس است که داراي بيش از پنجاه قله ميباشد. اين سلسله كوهها و دامنههاي آنها داراي صدونود گونه پروانه است

در شمالغرب ايران در پارك ملي ارسباران و جنگلهاي اين منطقه گونههاي مختلف پروانهها زيستگاه دارند. اين منطقه به علت طبيعت بكر و كوهستاني آن از تنوع جانوري زيادي برخوردار است. در بيشتر مناطق حفاظت شده و پاركهاي ملي ايران حشرات از جمله پروانهها به صورت تخصصي و علمي مطالعه نشدهاند.

نقطه قابل توجه در مورد زندگي پروانهها، مهاجرت آنها است. به طوري كه در صورت نامناسب بودن زيستگاه، آنها به ارتفاعات و منطقه شمالي مهاجرت ميكنند. در سالهاي اخير بارش زياد منجر به وقوع سيلهاي زيادي در ايران شد، كه منجر به بازگشت پروانههاي انبوه به ايران شد. به طوري كه حتي در کلان شهری مثل تهران اين پروانهها هم ديده شدند.

تهديدات و علت انقراض پروانه هاي ايران
پروانهها بخشی از میراث طبیعی ایران هستند. چراي بي رويه دامها، از دست دادن زيستگاه اين حشرات به دليل توسعه مزارع كشاورزي و توسعه شهرنشيني، سدسازي، آلايندهها و آلودگيهاي شهري، استفاده بيش از حد از سموم كشاورزي، خشکسالی و آتشسوزی، منجر به كاهش شديد جمعيت اين حشرات در ايران شده است. اين كاهش جمعيت اين حشره، زنگ خطري براي كاهش گونههاي گياهي از جمله گياهان دارويي است.

پروانه در باورهای مردم
در ميان جوامع پيشين چرخه زندگی پروانهها هر کدام نماد خاصی بودند. کرم نمادی از زندگی، پيله، نشانهی مرگ، شفيره سمبل رستاخیز و پروانه نماد روح و رهایی است. بر طبق باورهای مردم در یونان و روم باستان، روحی که از جسم مرده خارج میشود به شکل یک پروانه است.

ریشهیابی نام پروانه
پروانه کلمهی فارسی است. این واژه در فارسی میانه پسوند اَک، پروانک گرفته است. در فارسی دری با هاء غیر ملفوظ نوشته میشود. برخی لغتشناسان بر این عقیدهاند که اين واژه، از کلمه پروان به معنی پیش رو، جلو در زبان پارتی گرفته شده است. آن نیز از ايران باستان مشتق شده است. پروانه از زبان فارسی به زبان عربی نیز وارد شده است. کلمههایی مثل فروانه، فروانق، بروانه، بروانق و به صورتهای فَرانِق و فُرانِق متداول شده است. در ادبيات كهن ايران سياهگوش – يك نوع گربهسان- بنام پروانه نام دارد. اين حيوان بومي ايران، در اطراف شير ميچرخد و از آن پروايي ندارد. به نظر ميرسد نام پروانه به دليل پروا نداشتن از نور و آتش و چرخیدن به دور آن به اين حشره داده شده است. (برداشت نويسنده).

پروانه در ادبيات ايران
در ادبیات ايران، پروانه نماد و سمبل عشق واقعي و فداکاری است. پروانه در ادبيات ايران در پای معشوق كه همان نور و روشنايي است، ميميرد و خاکستر ميشود. در عطش این عشق، به هیچ کس شکایت نميكند. از هیچ کس كمك نميگيرد. سوختن در راه معشوق را مانند جان شیرین گرامی ميدارد. در اكثر ابيات شاعران پارسيگو، پروانه در اين نماد و سمبل بكار رفته و مكرر تكرار شده است.

ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز/ کان سوخته را جان شد و آواز نیامد (سعدی ).
بیاموز تا بد نباشدت روز/ چو پروانه مر خویشتن را مسوز ( بلخی )
چراغ روی ترا شمع گشت پروانه / مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه ( حافظ )
اما در مثنوی مولانا، پروانه سمبل انسانی پيدا كرده است که در چنگ غرایز و طبیعت حیوانیاش، اسیر شده است.
از کمــی عـقــــل پــروانــهی خسیـــس / یــــاد نـــــآرد ز آتــــش و ســـــوز و حسیــــس
چـــــونک پـــرش سوخت توبـــــه میکنــــد/ آز و نـسـیــــــانش بــــر آتـــش مـیزنـــــد

به نظر میرسد این ویژگی از فرهنگ و باور مردمان عرب وارد شعر مولوی شده است. چرا که در میان باورهاي مردمان اعراب پروانه موجودی احمق و فراموشکار است.( برداشت نويسنده). اين تفاوت زياد انديشه و فرهنگ بين دو ملت، شايد به اين خاطر باشد كه عاشقي نيز نوعي حماقت است. علاوه بر اين، اشعار عربي مانند شعرهاي فارسي پر از ايهام و استعاره نيستند. شعر عرب صريح و رك است. در ضمن در زبان عربي به علت مشخص بودن زن و مرد در شعرها ميتوان تشخيص داد اين شعر براي چه كسي سروده شده است. اما در شعر فارسي اين گونه نيست.

نقوش پروانه بر روی سفالینهها و صنایع دستی
ايرانيان افراد خوشذوقي هستند. طبيعت و زيباييهاي آن همواره در هنر ايرانيان ديده شده است. در اين ميان پروانه با زيبايي چشمگيرش دور از هنر ايران نمانده است. نقش آن در منبتكاري، كاشيكاري، در بافت پارچهها، فرش، صنايع دستي، ظروف سفالينه و غيره مشاهده میشود.

در ميان مردم بلوچ به پروانه، بالوک میگویند. در باورهای مردم بلوچ، پروانه سمبل معنویت است. در فرهنگ عامهی قوم بلوچ پروانه، حشره مقدسی است که در جستجوی نور است. پس از یافت نور آن را رها نمیکند وگرد آن میچرخد و جانش را دیوانه وار فدای آن میکند. در سفالينههاي بلوچستان از گذشته تا حال نقوش پروانه دیده میشود.
در صنایع دستی استان گیلان بنام چارشو، چادرشب و چاشو- پارچه ای بافته شده با رنگهای گوناگون و زیبا، که بر کمر زنان بسته میشود- نقوش پروانه دیده میشود.

نقوش پروانه در فرش و گلیم شهرهای مختلف ایران
نقوش پروانه در گلیمهای استان کردستان، اردبیل، جیرفت، خراسان شمالي و غيره به وفور ديده ميشود.حکایت از فراوانی این حشره در این مناطق دارد. در فرهنگ کرد پروانه در گلیمها نماد تولد دوباره، روح و زیبایی است كه به صورت با شاخك و بدون شاخک در گليمها ديده ميشود.

در خراسان شمالي در گویش کرمانجی – از گویشهای اصلی زبانهای کردی – پروانه، من يك نام دارد. در خراسان شمالي پروانه سمبل زیبایی، پاکی و پاكدامني است .همچنين اين حشره نمادی از زندگانی زیبا و عاشقانه است. براي همين در دست بافتهاي اين استان به خصوص در گليم به وفور با طراحي زيبا به چشم ميخورد. با توجه به ذوق بافنده گاهي اين حشره ساده، گاهي انتزاعي و گاهي با ريزكاريهاي زياد بافته ميشود.
در اردبيل و آذربايجان پروانه به گويش آذري كپنك نام دارد. در گليمهاي اين استانها نقش پروانه در گليمهاي قديمي ديده نميشود. بيشتر نقش پروانه، در گليمهاي منطقه مغان ديده ميشود.

در مطلبی تکمیلی تحت عنوان پروانه ها راجع به این موجودات زیبا پرداختهایم. برای مشاهده آن اینجا را لمس(کلیک) نمایید.
منابع مقاله پروانه های ایران
1- پروانههاي درياي خزر تا كوير ايران، ISSN 2320-7078 -JEZS 2014; 2 (6): 131-137
2- نماد شناسی نقوش حیوانی در گلیم کردستان، پژوهشنامه ادبیات کردی دوره پنجم، شماره 8،پاییز و زمستان 1398
3- مطالعه نقوش دست بافتهای خراسان شمالی و استفاده از آنها در طراحی نشانه، فصلنامه علمی پژوهشی انجمن علمی فرش ایران شماره 21، بهار 1391
4- بررسی ظاهری و مفهومی نقش مایههای حاشیهای متداول در گلیم بافتهای استان اردبیل

عکسهای این پست توسط سرکار خانم پرستو عطرسایی و آقایان هادی سیروس، علی ثقفی فرهاد کولیوند و محمد صادق جعفری عزیز ثبت نمودهاند. همینطور بخش زیادی از عکسهای پروانه ها متعلق به آقای امید حسنپور عزیز است.
امتیاز شما به این صفحه:
پروانه های ایران
پروانه های ایران از دیرباز نقش بسزایی در طبیعت و فرهنگ این زیستبوم داشتهاند. در مقاله بالا به معرفی، مشخصات، انواع، رفتارشناسی و نقششان در فرهنگ پرداختیم.