کاراکال یا سیاه گوش یکی از زیباترین گونههای جانوري بومی ایران است. این حیوان از خانواده حیات وحش ایران از انواع زیرخانوادهي گربهسانان کوچک است. در اين مقاله سعي شده است به مشخصات ظاهري، ويژگيهاي شاخص، تفاوت آن با وشق، زيستگاه و رژيم غذايي، پراكنش آن در جهان و ايران، توليدمثل، رفتار و عادات، ارتباط و ادراک اين حيوان، طول عمر، تهديدات و نقش اين حيوان در طبيعت پرداخته شود. هم چنين ريشهيابي نام كاراكال، حضور آن در ادبيات، تاريخ و تمدن ايران و عکس سیاه گوش (کاراکال) نيز پرداخت شده است.

سیاهگوش (کاراکال)، گربهي از تاريخ و تمدن ايران
ایران زمانی بهشت گربهسانان جهان بود. پس از نابودی ببر مازندران و شیر ایرانی، هشت گربهسان عبارتنداز یوز، گربه شنی، گربه پالاس، وشق (لینکس)، گربه وحشی، گربه جنگلی و سیاه گوش (کاراکال) در ایران باقی ماندهاند. در صورت عدم رسيدگي و سهلانگاري اين گربهسانان بخصوص يوز و كاراكال نيز منقرض خواهند شد. به دلیل قدمت تاریخی این حیوان در گذشتهي ایران، کویری با نام كاراكال در یزد وجود دارد.

کاراکال ایرانی
کاراکال را شاید بتوان زیباترین گربه وحشی ایران دانست. آنها جانورانی بسیار زیبا هستند، که بواسطه پرش بلندشان در شکار پرندگان موفق اند. برای مشاهده حیوانات ایران میتوانید اینجا را لمس(کلیک) نمایید.
مشخصات ظاهری کاراکال
وزن بدن کاراکال بین ۱۶ تا ۲۲ کیلوگرم است. جنس ماده این جانور، کوچکتر و کمتر از 13 کیلوگرم وزن دارند. در حالی که جنس نر آن، حتی میتوانند تا 20 کیلوگرم وزن نیز داشته باشند.
طول سر و بدن سیاهگوشها از بینی تا پایه دم از 62 تا 91 سانتیمتر (حدود 24 تا 36 اینچ) متغیر است. کوچکترین سیاهگوش بالغ از بیشتر گربههای خانگی بزرگتر است. اگرچه دم آنها کوتاه است، اما آن هنوز هم بخش قابل توجهی از طول بدن آنها را تشکیل میدهد. طول دم از 18 سانتیمتر (7 اینچ) تا 34 سانتیمتر (13 اینچ) متغیر است.
ارتفاع این حیوان زیبا تا ناحیه شانه ۴۰ تا ۴۵ سانتیمتر است. رنگ پوست بین قرمز شرابی، حنایی پر رنگ، خاکستری، مسی و خاکی متغیر است. رنگ پوست در مادهها به طور معمول روشنتر از نرها است. طول موهای خز آنها در زمستان 30 میلیمتر است و در تابستان تا 15 میلیمتر میرسد. قسمت زیرین بدن آنها سفید و شبیه به گربههای طلایی آفریقایی است. موهای زیر چشم و اطراف دهان آنها سفید است.
پاهای سیاه گوش نسبتاً بلند و پاهای عقب به طور نامتناسب با قدش است. اما آنها عضلههای خوبی دارند. پنجهي جلو پاهای آنها دارای پنج انگشت پا و دو قسمت پای عقب، چهار انگشت است. انگشتان جلو دارای پنجههای کرم سفید رنگ است. پنجه جلو به طول 24 میلیمتر و قسمت عقب آن 36 میلیمتر است. آنها مرتبا چنگالهایشان را بر روی درخت تیز میکنند تا برای شکار و حمله آماده و تیز باشد.
رنگ چشم این حیوان نایاب از طلایی یا مسی تا سبز یا خاکستری متفاوت است. در سیاهگوشهای نوجوان چشمهای آبی رنگ نیز مشاهده میشود. پوزه و گردن کاراکال سفید رنگ است و اين حيوانات خط اشک سیاهرنگی دارند که از گوشهي چشم تا دماغ امتداد مییابد.

ویژگی شاخص ظاهری کاراکال
ویژگیهای شاخص کاراکال عبارتنداز صورتی کوچک با گوشهای بلند، كه در نوك گوشها، موهایی سیاهرنگ به ارتفاع ۵ سانتیمتر در آن رويش دارند. اين موها شبيه كاكل است. پشت گوشها سیاه رنگ و داخل گوشها سفید رنگ است. گوشهای این عضو از خانواده گربهسانان از گوش تمامی اعضای دیگر بزرگتر است. گوشها توسط ۲۰ عضله مختلف کنترل میشوند. این امر سبب شنوايي فوقالعادهي آنها شده است. در یافتن شکار، حساس شنوایی عالی کاراکال، امتیاز بزرگی محسوب میشود. رنگآمیزی پوست بدن آنها باعث شده است كه اين حیوان در محیط طبیعی خود به راحتي استتار شود، بطوری كه مشاهده یا تشخیص آن دشوار است.
تفاوت سیاه گوش (کاراکال) با وشق (لینکس)
سیاهگوشها معمولا با گربهسان دیگری با نام علمی (Lynx لینکس) اشتباه گرفته ميشود. این دو جانور شباهت ظاهری بسیاری به هم دارند. ازجملهي اين شباهت، داشتن پشت گوشهایی سیاه رنگ است. تا مدتها، جانور شناسان، طبقهبندیهای علمی جانور شناختی کاراکال را در سردهي Lynx قرار داده بودند. در زبانهای اروپایی از آن با نامهایی مانند لینکس ایرانی، صحرایی یا آفریقایی یاد میکردند. اما امروزه این حيوان را در سردهي خاص خود در زیرخانوادهي گربهسانهای کوچک قرار میدهند. نام لينكس ايراني نشان ميدهد، کاراکال از حيوانات بومي ايران بوده است.
کاراکال از نظر ظاهری به وشق اوراسیایی شباهت دارد. ولی از آن کوچکتر است. اين موجود، جثهی لاغرتر، ظریفتر، دست و پای کشیدهتری دارد. کاراکال گربهسانی به رنگ نارنجی مایل قهوهای و بدون خال است. در حالي كه وشق جانوري با رنگ خاکستری و با خالهای سیاه و قهوهای تیره روی بدن بهویژه بر روی دستها و پاها است. وشق شبیه پلنگ است. از ويژگي شاخص لينكس دم كوتاه اين گربه است و انتهای دم آن نیز سیاه رنگ است. زیستگاه وشق، جنگلهای کوهستانی و سرد با تراکم بالای بوته، درختچه و علف است. در حالي كاراكال در مناطق گرم، خشك، نيمه خشك و كويري زيستگاه دارد. اين دو گربه علاوه بر ظاهر و زيستگاه، از لحاظ ژنتيكي نيز متفاوت هستند.
زیستگاه کاراکال
استپهای خشک، نواحی نیمهبیابانی، بوتهزارها، دشتها، تپههای صخرهای و جنگلهای کمدرخت زیستگاه کاراکال است. سیاهگوش به ندرت در نواحی همیشه سبز و جنگلهای کوهستانی دیده میشود. این حیوان، آب و هوای خشک با حداقل پوشش شاخ و برگ را ترجیح میدهد. زیستگاه سیاهگوش در ایران مناطق بیابانی و نیمه بیابانی به ویژه حاشیه کویر مرکزی است. کویر کاراکال یزد یکی از زیستگاههای این جاندار است.

غذا و طعمه کاراکال
این گربهسان زیبا حيوانات گوشتخوار و اغلب جانورانی با وزن کمتر از ۵ کیلوگرم را شکار میکند. بخش عمدهاي از رژیم غذایی آنها عبارتنداز خرگوشها، موش صحرايي، جوندگان، میمونهای کوچک و پرندگان تشکیل شده است. کبوترها و بخصوص در ايران كبك ها غذاي مورد علاقهي اين حيوان بومي ايران است. کاراکالها بعضی از خزندگان را نيز شكار میکنند، اگرچه جوندگان جزء متداول رژیم غذايي آنها نیستند.
اجزای اصلی رژیم غذايي آنها با توجه به جغرافیا متفاوت است. به عنوان مثال، یک سياهگوش در آفریقا ممکن است حیوانات بزرگتر مانند آهو را شكار كند، در حالی که یک سياهگوش در منطقه ديگر آسيا ممکن است يك حيوان خانگي مثل خروس را شکار کند.

اگرچه آنها به دلیل جهشهای دیدنی در شكار پرندگان مشهور هستند، اما پستانداران بیش از نیمی از رژیمهای غذایی آنها را در همهي ردهها تشکیل میدهند. مطالعات انجام شده در بوتسوانا در مورد رژیم غذایی کاراکالها نشان داده است که غذای آنها متشکل از 56٪ پستانداران کوچک، 33٪ پرندگان و 11٪ خزندگان است. این حیوان از کوچکترین گربهسانانی است که توانایی شکار حیوانات بزرگتر از خودش را دارد. طعمههای کوچک مانند موش صحرايي با ناخنهاي تيزشان کشته میشوند. در حالی که طعمههای بزرگ مانند آهو با پریدن بر پشت جمجمه اين حيوان، گرفتن گردن با پاها و گاز گرفتن گلو با آروارههاي محكم اين حيوان و دریدن گلوی شكار پايان مييابد.
عادات غذايي بعد از شكار
قبل از شروع تغذیه، اين گربه 5-20 دقیقه با لاشه شكار بازی میکند. تغذیه از باسن، دنده ها یا قفسه سینه (گوشت مرغوب) شروع میشود. برخلاف بیشتر گوشتخواران دیگر، کاراکال، معده، روده، پرها یا پوست مویی شكار را نمیخورد. اين حيوان پس از سير شدن، لاشه ناتمام و تکهتکه شده شكار را بر روی زمین رها ميكند و مرتباً برای تغذیه از آن باز میگردد تا شكار به كلي از بین رود. به ندرت اين حيوان، بقایای لاشههای بزرگتر را برای مصرف بعدی بالاي درخت ميكشد. این حیوان به دلیل زندگی در محیطهای خشک، میتوانند به مدت طولانی بدون آب زندگی کند. بیشتر نیازهای آب این حیوان با رژیم غذایی گوشت تازه تأمین می شود. در صورت عدم شكار و تغذيه زندگي سياهگوش در محيط بياباني با كم آبي تهديد به مرگ ميشود.

پراکنش جهانی کاراکال
کاراکالها بیشتر در آفریقا، آسیای میانه و جنوب غربی آسیا توزیع شدهاند. جمعیت آنها در آفریقای شمالی از بین رفته است، اما آنها هنوز هم در سایر مناطق آفریقا فراوان هستند. با این وجود جمعیت آنها در مناطق آفریقا بخصوص آفریقای جنوبی و نامیبیا، به عنوان یک حیوان مزاحم نيز تهدید میشود. این درحالیست که جمعیت آنها در کشورهای آسیایی بخصوص ایران نگرانی بیشتری دارد. محدوده حضور آنها با یوزپلنگها همراه است. این دو حیوان همزمان با هم در مناطق کویری زیستگاه دارند. هر دو این حیوان در ایران در آستانهي انقراض قرار دارند.
پراکنش کاراکال در ایران
سیاهگوشها بیشتر در حوزه مرکزی ایران و بعضی از مناطق زاگرس مرکزی و جنوبی در دشتها زیستگاه دارد. آنها بیشتر در فارس، کرمان، بلوچستان، خراسان مشاهده شدهاند. در واقع جنوبیترین مرز پراکنش این گونه در شهرستانهای استهبان، نیریز و منطقه بهرامگور و شمالیترین آن در استان خراسان شمالی است. غربیترین گزارشها از سیاهگوش در استان ایلام و لرستان و شرقیترین آنها در خراسان جنوبی بوده است. بهترین زیستگاه، سیاهگوش در ایران منطقهی حفاظتشده عباسآباد نائین است.

تولیدمثل کاراکال
یکی از نکات جالب در مورد این حیوانات این است که آنها قادر به جفتگیری در هر زمان از سال هستند. اما اغلب جفتگیریها بین اوت و دسامبر انجام میشود تا بچه گربهها در تابستان متولد شوند. قبل از شروع جفتگیری، نرها از طریق سیگنالهای شیمیایی موجود در ادرار مادهها از آمادگی آنها، برای جفت گیری مطلع میشوند. همچنین یک تماس جفتگیری متمایز مانند سرفه نیز به عنوان روشی برای جذب گزارش شده است. نرها ممکن است برای تصاحب مادهها بجنگند. نرها و مادهها با بیش از یک ماده و نر جفت میشوند(چند همسری). اما بچه گربهها فقط از يك نر به دنيا ميآيد. مادههای سیاهگوشها، نرهای مسن و بزرگتر را نسبت به نرهای جوانتر و کوچکتر ترجیح میدهند. علت شايد قدرتمند بودن اين نرها از نظر باروري است.
جفتگیری كاراكالها ممکن است در طی حدود یک هفته، با نر و مادههاي مختلف اتفاق بیفتد. هنگامی که یک ماده همسر خود را انتخاب میکند، این جفت حداکثر چهار روز با هم حرکت و زندگي ميکند. در طی این مدت، چندین بار جفتگیری اتفاق میافتد. معمولا جفت گیری 5 دقيقه طول ميكشد.

حاملگي و زايمان كاراكال
دوران حاملگی كاراكال، بین 68 تا 81 روز به طول میانجامد. ماده بين 1 تا 6 بچه گربه به دنیا ميآورد. اغلب زایمانها در حفره درخت، غار یا آبراه رها شده اتفاق ميافتد. در طبیعت، به طور کلی بیش از 3 بچه گربه متولد نمیشود. اما در اسارت تعداد آنها بیشتر است و به ندرت به تعداد 6 بچه گربه ميرسد. يك ماه پس از تولد، بچه گربهها به دنبال مادر حركت و بازي ميكنند و حتي از شكار مادر هم ميخورند. 4 تا 6 ماه زمان شيردهي بچهها است. 9 تا 10 ماه طول خواهد كشيد تا گربههاي كوچك مستقل شوند. دامنه سن بلوغ جنسی یا تولید مثل اين حيوان، 7 تا 10 ماه است. برخی از زیستشناسان بر این باورند که بلوغ جنسی اين حيوان با توده بدنی 7 تا 9 کیلوگرم نيز مرتبط است.
نرهاي كاراكال هیچ نقشی در مراقبت بچه گربهها به صورت مستقیم یا غیرمستقیم ندارند. بنابراين مادهها مقدار زیادی وقت و انرژی را براي بزرگ كردن بچهها سپري ميكنند. همين امر باعث ميشود مادهها يك بار در سال، بچه به دنيا بياورند. در حالي كه آنها توانايي توليدمثل در يك سال را ميتوانند تكرار كنند.

رفتار و عادات كاراكال
جذابیت موضوع اینجاست که آنها زندگي انفرادی دارند، فقط در جفتگیری با هم ديده ميشوند. هر دو جنس اين حيوان قلمرو و دامنه فعاليتشان را حفظ میکنند. اين گربه نسبت به جثهاش، قلمرو نسبتاً بزرگی را حفظ میکنند.
آب و هوا، منطقه جغرافيايي، وجود آب و جنس به اندازه قلمرو كاراكال تأثیر میگذارد. قلمرو یک نر سياهگوش به طور معمول دو برابر ماده اين حيوان است. بيشترين تاثير در اندازه دامنه قلمرو اين حيوان، در دسترس بودن آب است. در مناطقی با آب و هوای خشک، محدوده قلمرو اين حيوان بيشتر ميشود. در مناطقی در آفریقا، قلمرو یک نر از 31 تا 65 کیلومتر مربع است. قلمرو یک نر سياهگوش ممکن است با دامنه چندین نر دیگر مشترک شود، در حالی که در جنس ماده، تمام قلمرو ماده، برای استفاده فردی از آن دفاع میشود.
آنها در درجه اول، زندگي و شكار شبانه دارند اما کاراکالها در طول روز نيز به شكار و فعاليت ميپردازند. اگرچه آنها زندگي زمینی دارند، اما کوهنوردان ماهر و موجودات سرسختي هستند. این گربهها در طبيعت تعدادي از گیاهان ارغوانی رنگ و ساير گياهان مزرعه را ميخورند. شايد نوعي درمان براي بيماري باشد. مهارت کاراکال در شکار پرندگان شگفتانگیز است. سیاهگوشها پادشاهان پرش عمودی هستند،آنها میتواند با پریدن در هوا با جهشی قدرتمند در حدود 3.4 متر پرنده را در هوا در حين پرواز شکار کند. هیچ نمونهای از کاراکالهای حمله شده به انسان مشاهده و گزارش نشده است.
ارتباط و ادراک كاراكال
مطالعه کامل ارتباطات در كاراكالها تا به امروز صورت نگرفته است. بیشتر اطلاعات سياهگوش، توسط افراد نگهداریكننده اين حيوان در اسارت بدست آمده است. مانند سایر گربهها، کاراکالها دارای حس شنوایی و بینایی عالي هستند. درجه اين شنوايي به اندازهاي است كه آنها، طعمههای کوچک را، تنها با صدا حركت آنها تشخیص ميدهند.
عملکرد دقیق موهاي زايد گوش بر روی C. caracal يا سياهگوش ناشناخته است. برخي نظريهها حاكي از آن است كه اين موهاي بالاي گوشها ممکن است در ارتباطات بين كاراكالها استفاده شود. اگر اين نظريه درست باشد، این ارتباطات اجتماعی تنها با ماهیت انفرادی حیوان معنا پيدا ميكند.
در اسارت، آواز کاراکالها شنيده شده است. ممكن است راهي براي ارتباط با ساير همنوعان باشد. در زمان جفت گیری ارتباطات لمسی نيز مشاهده شده است. یک همسر بالقوه توسط نشانههای بویایی جذب میشود. تغییرات هورمونی در مادهها منجر به تغییر در ترکیب ادرار میشود. هنگامی که ماده برای جفتگیری آماده است، عطر و بوی خود را در مکان های مختلف برای جذب نر پخش میکند. زمانی که آنها مضطرب و خشمگین هستند، صدای “wah-wah” ایجاد میکنند. غدههای بوئی کاراکالها بین انگشتان پا و صورت آنها قرار دارد. از اين غدد براي رمز گذاري و تعيين مرز قلمرو استفاده ميكنند.
طول عمر كاراكال
طول عمر قابل اطمینان برای کاراکال وحشی گزارش نشده است. اگر آنها به خوبي در اسارت مراقبت شوند، طول عمر آنها میتواند حدود 20 سال باشد. حداکثر طول عمر سياهگوش در اسارت بين 3 الي 20 سال گزارش شده است. طول عمر متوسط آنها در وضعیت وحشی طبيعت 12 سال تخمين زده شده است.

تاثيرات كاراكال در طبيعت
بیشترین تاثیر کاراکالها روی اکوسیستمها به عنوان کنترل جمعیت گونههای طعمه اين حيوان مثل موش صحرايي و خرگوش است. طعمه آنها نقش مهمی در كنترل گونههاي پر جمعیت دارد. در بعضی از مناطق، کاراکال یکی از معدود گونههایی است که قادر به کشتن انواع خاصی از طعمهها است.
تهديدات كاراكال
تخریب زيستگاههاي اين حيوان توسط انسان و دامها، باعث نابودی هزاران کاراکال در سال شده است. این اتفاق به ویژه در آفریقای جنوبی، نامیبیا و ايران صورت گرفته است. در این كشورها از دست رفتن زيستگاهها، باعث مي شود اين حيوان، به حيوانات مزارع مثل مرغها و گوسفندان حمله كند. همين امر موجب كشتن آنها توسط كشاورزان و دامداران ميشود. علاوه بر اين 23 درصد از تلفات آنها توسط سگهاي گله در ايران گزارش شده است. علاقهي روسها به نگهداري اين حيوانات موجب قاچاق غير قانوني آنها نيز شده است. همچنين آتش سوزی و ايجاد جاده در زيستگاه اين حيوان، عامل مهم ديگر در کاهش این حیوان بومي در ايران شده است. به دليل كمبود اطلاعات جمعيت آنها در ايران كاملا مشخص نيست.

ريشه يابي نام كاراكال يا سياهگوش
نام کاراکال ریشه در اصطلاح ترکی qara-qūlāq / kara-kūlāk به معنی گوش سیاه دارد. در زبان فارسي بنام منگولهگوش، اين حيوان نيز صدا زده ميشود. علت نامگذاری منگولهگوش به خاطر رويش موهاي سياه در نوك گوشها كه شبيه کاکل است، ميباشد.
سیاه گوش یا کاراکال در ادبیات ایران
در متون قديمي و کلاسیک ادبیات فارسی ايران و حتي متون علمي، ظاهرا وشق و سياهگوش به يك حيوان اشاره ميشد و تقسيمات جانوري جدا براي اين دو حيوان در نظر گرفته نشده بود. از اسناد آن ميتوان به آثار سعدی اشاره كرد كه منظور از سیاهگوش همان کاراکال است.( سیاه گوش را گفتند ترا ملازمت شیربچه سبب اختیار افتاد، گفت: تا فضلهي صیدش میخورم.(گلستان سعدي) ). همچنين در متون قديمي طوطينامه نوشتهي ضياءالدين نخشبي در قرن هشتم هجري، سياهگوش به معناي كاراكال نيز آمده است. اما در ساير آثار ادبي، سياهگوش به معني لينكس يا وشق آمده است. كه ابيات گوناگوني از شاعران مختلف با كلمه وشق موجود است.
هر دوش نیست قابل این نازنین وشق / هر گوش نیست لایق این طرفه گوشوار (محتشم کاشانی).
تا گریزی از وشق هم از حریر / زو پناه آری به سوی زمهریر (مولانا).
وشق یک کلمه عربی است. در ادبیات ایران قرنها اين كلمه براي توصيف پوست و خود اين حيوان استفاده شده است. یکی از دلایل اینکه نام سیاهگوش را به اشتباه برای وشق به کار بردهاند، تلاش برای حذف واژههای عربی از زبان فارسی است.
در شاهنامه فردوسی، طهمورث اولین کسی بود از میان حیوانات وحشی یوز پلنگ، سیاهگوش، باز، شاهین و عقاب را رام و اهلی کرد . (رمنده ددان راهمه بنگرید/سیهگوش و یوز از میان برگزید).

نامهاي قديمي سياهگوش در ادبيات ايران
نامهاي قدیم كاراكال، در ادبيات ايران پروانه، پروانک، فَرانَک، عناقالارض، تفه، قرهقولاغ ( كلمه تركي) و شاطرشیر است. این نامها با ارتباط بومشناختی این حیوان با شیر است. اگر چه کاراکالها هم شکارچی و هم طعمه هستند، اما شکارچیان شناخته شده دنيا مثل شیرها و کفتارها آنها را شکار نمیکنند.
در مناطقی که این دو جاندار در کنار یکدیگر زندگی میکنند، ارتباط نزدیکی میان آن دو دیده میشود. سیاهگوش بسیاری از اوقات از شکار شیر تغذیه میکند. وابستگی متقابل شیر و سیاهگوش در آفریقا توسط بوفون، طبیعتدان قرن هجدهم فرانسوی، كاملا توضیح داده شده است. سیاهگوش برای تغذیه در کنار شیر قرار میگیرد. از سوی دیگر سیاهگوش از حس بویایی بسیار قویاش از فاصله هاي بسيار دور، طعمه و شكار را براي شير شناسايي و پيدا ميكند. اين موضوع در ادبيات ايران به صورت شعر و داستان توصيف و بازگو شده است. اين امر نشان دهندهي وجود فراوان شير و كاراكال در ايران بوده است.
هم چنين در ادبیات ایران کاراکال به شاطر شیر نیز مشهور است زیرا قبل از شیر راه میرود و آواز سر میدهد تا حیوانات دیگر ، از آمدن شیر آگاهي و مطلع يابند. زیادی صید شیر قسمت او است. (اشاره به رابطه شير و سياهگوش). خاقانی در این دو بیت تفسیر صحیحتری از این رابطه دارد:
شاها غضنفری تو و پروانهِ تو من/ پروانه در پناه غضنفر نکوتر است
پروانهوار بر پی شیران نهند پی/ تا آید از کفلگه گوران کبابشان
سياهگوش در اين شعر با نام پروانه ذكر شده است. ظاهرا وقتي شير خشمگين ميشود به كاراكال نيز حمله ميكند اما اين حمله به دليل تيز پا بودن كاراكال موفقيتآميز نيست.
كاراكال در تاريخ و تمدن باستاني ايران و جهان
در تمدن باستاني ايران( هند بخشي از ايران) و مصر، كاراكال حيواني سلطنتي بود و به خاندان سلطنتی تعلق داشت. در پارس (ايران) اين حيوان براي گرفتن پرندگان بازی، خرگوش، روباه، جبیر و آهو آموزش داده میشد. قدرت اهلي شدن و آموزش اين حيوان بالا است. در ایران قدیم مسابقهای برای سنجش مهارت کاراکال با قرار دادن این گربه در میان انبوه کبوتران در حال پرواز صورت میگرفت. تا مشخص شود این حیوان چه تعداد از کبوتران در حال پرواز را فرو میریزد. مسابقهاي كه نشان دهندهي اهلي بودن و حيوان خانگي بودن، كاراكال در ايران باستان است.
در مصر باستان مجسمههای كاراكال در کنار معبد فراعنه قرار میگرفت تا از آنها، در مقابل ارواح شياطين محافظت کند. همچنين سياهگوش حيوان خانگي فرعونها بود.

ریتون، تکوک یا جام نوشیدنی به شکل کاراکال
ریتون کاراکال که خروسی را در پنجه گرفته است. در اين ريتون خشم و جسارت كاراكال به وضوح مشاهده ميشود. جنس این تکوک از نقره و طلا است. ابعاد این ظرف 27 سانتیمتر ارتفاع و 32.7 سانتیمتر طول دارد. قطر آن 15.4 سانتیمتر و 5.11 سانتیمتر هم قطر بدن سیاهگوش و وزن آن 877.8 گرم است. در حال حاضر این تکوک زیبا در موزهی میهو در ژاپن نگهداری میشود و در معرض دید عموم قرار دارد. مربوط به دوره اشکانی و محل پیدایش آن ایران است.
در واقع ریتون نقرهای اشکانی با سر سیاهگوش که از نقره ساخته شده است. روی آن تزئینات طلایی ظریفی مشاهده میشود. ارتفاع ریتون نقرهای 27.5 سانتیمتر است. در بخش جلویی آن سر یک سیاهگوش با جزئیات چشمگیر دیده میشود. محل نگهداری آن موزه متروپولیتن، نیویورک است. محل پيدايش آن ايران است.
تکوک سیمین سیاهگوش، تکوک به سبک هخامنشی، سر سیاهگوش شکلی یونانی و نوشتههای روی تکوک نیز به زبان آرامی است .اين ريتون، حکایت از آن دارد که تکوک سیاه گوش مالکی اشکانی داشته است. اين تكوك از نقره ساخته شده و حاشیههای آن با طلا تزیین شده است. ارتفاع آن در حدود ۲۴ و عرض آن در حدود ۴۰ سانتیمتر و قطر: ۱۲.۲ سانتیمتر است.
تکوک سیمین سیاهگوش اشکانی در موزه جیپلگتی، لس آنجلس نگهداری میشود. محل ساخت آن شمال غربی ایران در ۲۰۰۰ سال پیش است.
عکسهای زیبای این پست را جناب آقای حسن مقیمی عزیز ثبت کردهاند. و عکسهای دوربین تلهای از کاراکال را جناب آقای محمد سلامی عزیز تهیه نمودهاند.
امتیاز شما به این صفحه:
کاراکال (سیاه گوش)
کاراکال (سیاه گوش) یکی از زیباترین گونههای حیوانات بومی ایران است. در مقاله بالا به معرفی کامل ،مشخصات، تولیدمثل، پراکنش و تغذیه کاراکال پرداختیم.